Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
differential compression check
U
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compression
U
فشردگی
compression
U
روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
compression
U
نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند
zero compression
U
روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
compression
U
هم فشارش
compression
U
فشار
compression
U
درهم فشردگی
compression
U
اختصار
compression
U
تراکم
compression
U
بهم فشردگی متراکم سازی
axial compression
U
فشار محوری
compression strength
U
تاب فشاری
compression strength
U
توان فشاری
compression strength
U
مقاومت فشاری
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
compression stress
U
تنش فشاری
compression stroke
U
ضربه تراکم
compression wave
U
موج فشاری
data compression
U
متراکم سازی داده ها
data compression
U
متراکم سازی داده ها فشردگی داده ها
compression strength
U
استحکام فشاری
compound compression
U
فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
compression spring
U
فنر فشاری
compression coupling
U
فشردگیرابط
compression molding
U
ریخته گری فشاری
compression molding
U
قالبگیری فشاری
compression mold
U
قالب ریختن تراکمی
compression ingition
U
احتراق توسط فشار
compression index
U
شاخص فشارپذیری
compression ignition
U
تراکم احتراقی
compression guage
U
مانومتر
compression guage
U
فشارسنج
compression flange
U
سپر فشاری
compression flange
U
عضو فشاری
compression fitting
U
اتصالاتفشرده
compression link
U
حلقهاتصال
compression specimen
U
نمونه ازمایش فشاری
compression riveter
U
دستگاه پرچ فشاری
compression ring
U
کمپرسی
compression ring
U
رینگ
cerebral compression
U
فشردگی مغزی
compression rib
U
ریب کمپرسی
compression ratio
U
نسبت تراکم
compression ratio
U
ضریب ترکم
compression ratio
U
ضریب تراکم
compression pressure
U
فشار گیج در سیلندرموتورهای پیستونی دروضعیت نقطه مرگ بالا
compression/induction
U
القایمکش
simple compression
U
فشار ساده
lossy compression
U
مشابه 6-23
longitudinal compression
U
فشار طولی
inclined compression
U
فشار مایل
lossless compression
U
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
compression molded article
U
بخش پرسی
unconfined compression test
U
ازمایش فشار ساده
frequency band compression
U
تراکم باند فرکانس
file compression utility
U
برنامه کمکی فشرده کردن فایل
air compression unit
U
محلتراکمهوا
triaxial compression test
U
ازمایش فشار سه محوری
asymmetric video compression
U
تا روی کامپیوتر آهسته هم اجرا شود
asymmetric video compression
U
استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
compression test specimen
U
نمونه ازمون فشاری
compression molding process
U
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
compression molding compound
U
قالب گیری تراکمی
compression ignition engine
U
موتور تراکم احتراقی
differential
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
differential
U
نماد متغیر انتگرال گیری
[ریاضی]
differential
U
افتراقی
differential
U
تشخیص دهنده
differential
U
دیفرانسیل
differential
U
مشتقه
differential
U
دارای ضریب متغیر
differential
U
تفاضلی
differential pressure
U
اختلاف فشار بین دو سیستم یادو حجم
differential prediction
U
پیش بینی افتراقی
differential motor
U
موتور تفاضلی
differential leveling
U
تعیین اختلاف تراز نقاط
differential geometry
U
هندسه دیفرانسیل
[ریاضی]
differential equation
U
معادله دیفرانسیل
[ریاضی]
total differential
U
دیفرانسیل کل
differential psychology
U
روانشناسی افتراقی
differential scoring
U
نمره گذاری افتراقی
price differential
U
تفاوت قیمت
differential winding
U
سیم پیچ تفاضلی
differential coefficient
U
ضریب دیفرانسیل
differential validity
U
اعتبار افتراقی
differential threshold
U
استانه افتراقی
differential stage
U
مرحله تفاضلی
differential spoilers
U
اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
differential sensitivity
U
حساسیت افتراقی
differential selsyn
U
همگردهای تفاضلی
total differential
U
تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
differential reinforcement
U
تقویت افتراقی
differential operator
U
عملگر دیفرانسیلی
[ریاضی]
differential cost
U
هزینه نهایی
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
differential amplifier
U
تقویت کننده تفاضلی
differential analyzer
U
تحلیل کننده تفاضلی
differential compaction
U
تراکم متناوب
differential booster
U
ولت افزای تفاضلی
differential calulus
U
حساب فاضله
differential equation
U
معادله فاضلهای
differential equation
U
معادله دیفرانسیل
differential equation
U
معادله متغیر مشتق چیزی
differential electromagnet
U
اهنربای برقی تقابلی
differential effects
U
اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
differential drive
U
دیفرانسیل
differential diagnosis
U
تشخیص افتراقی
differential conditioning
U
شرطی سازی افتراقی
differential cost
U
ارزش نهایی
differential head
U
بار تفاضلی
differential galvanometer
U
گالوانومتر تفاضلی
differential gear
U
دنده عقب اتومبیل
differential generator
U
مولد تفاضلی
differential calculus
U
حساب فاضله
differential forces
U
نیروهای دیفرانسیلی
differential equations
U
معادلات مشتق
differential equations
U
معادلات دیفرانسیل
partial differential equation
U
معادلات دیفرانسیل جزئی
line differential protection
U
حفافت دیفرانسیلی خط
differential heat of solution
U
گرمای انحلال تفاضلی
semantic differential scale
U
مقیاس افتراق معنایی
differential cost analysis
U
تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
differential compound winding
U
سیمپیچ مرکب تفاضلی
differential ballistic wind
U
باد بالیستیکی فرضی
partial differential equation
U
معادله دیفرانسیل جزیی
differential field winding
U
سیمپیچ اهنربایی متقابل
differential susceptibility and permeabi
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
differential thermal analysis
U
تجزیه گرمایی تفاضلی
differential aptitude tests
U
ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
differential ballistic wind
U
بادبالیستیکی مفروض
differential laser gyro
U
دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند
differential ionization chamber
U
اتاقک یونش تفاضلی
magnetic differential permeability
U
پرمئابیلیته ی اختلافی
multiple differential prediction
U
پیش بینی افتراقی چند متغیری
differential compound wound motor
U
موتور با سیم پیچ کمپوندتفاضلی
partial differential equation
[PDE]
U
معادله دیفرانسیل با مشتقات پاره ای
[ریاضی]
ordinary differential equation
[ODE]
U
معادله دیفرانسیل معمولی
[ریاضی]
second check
U
بررسی نهایی
second check
U
بررسی دوباره
check up
U
معاینه کردن
check up
U
رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
check
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
to check out something
U
چیزی را بررسی یا امتحان کردن
check
U
عیار گرفتن
check
U
اجرای خشک یک برنامه
to check in
U
نام نویسی کردن
[هتل]
check
U
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check
U
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check
U
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check
U
سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
in check
<idiom>
U
غیرقابل کنترل
check
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
check
U
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check
U
محک زدن
check
U
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check-up
U
کنترل
check-up
U
بازبینی
check
U
بررسی کردن
check
U
تحقیق کردن
check
U
ارزیابی کردن
check
U
سنجیدن
check in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in
U
وارد شدن
check-in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
check-up
U
بازبینی کردن
check-up
U
کنترل کردن
check
U
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check
U
اطمینان از صحت چیزی
check
U
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check
U
تجزیه کردن
check
U
مقابله کردن بررسی
check in
U
وارد شدن
check
U
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
to check off
U
رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
check
U
دریچه تنظیم
check
U
چک بانک
to check up
U
درست رسیدگی یاحساب کردن
check
U
نشان گذاردن
check
U
مطالعه کردن
check
U
تطبیق کردن
check off
U
تغییرروش بازی درتجمع
check
U
بررسی کردن
check
U
بررسی
check out
U
تصفیه حساب کردن
check
U
مقابله کردن مقابله
check
U
سرزنش کردن رسیدگی کردن
check
U
ممانعت کردن
check
U
جلوگیری کردن از
check out
U
بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check
U
بازرسی کردن
check
U
تطبیق
check
U
مقابله
check
U
چک
check
U
امتحان کردن بازرسی
check
U
امتحان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com