English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
diagonal perspective U پرسپکتیو قطری
diagonal perspective U پرسپکتیو مورب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diagonal U قطر چهار ضلعی
diagonal U سیم بر متقاطع
diagonal U سیم چین
diagonal U انبر
diagonal U قطری
diagonal U قطر
in perspective U مبنی براصول منافرومرایا
in perspective U کشیده شده ازروی علم منافرو مرایا
diagonal U گامبرداری بطریق ضربه پا و فشارباپای دیگر
diagonal U اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
diagonal U قاطع دو زاویه
diagonal U دوگوشه
diagonal U اریب
perspective U مال اندیشی تجسم شی
perspective U سعه نظر روشن بینی
perspective U لحاظ
perspective U دید
perspective U بینایی
perspective U منظره
perspective U جنبه فکری
perspective U چشم انداز
perspective U منافر و مرایا
perspective U خطور فکر دیدانداز
perspective U دورنما
diagonal U مورب
perspective U ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
perspective U روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
perspective U عمق نمایی چشم انداز
perspective U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
perspective U نما
perspective U منظر
perspective formula U فرمول تجسمی
perspective space U نمایش فضای سه بعدی
perspective projection U تصویر پرسپکتیوی
perspective plan U برنامه بلند مدت
panoramic perspective U پرسپکتیو منظرهای
reversible perspective U نمای بازگشت پذیر
three point perspective U پرسپکتیو مایل
perspective grid U خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
major diagonal U قطر اصلی [ریاضی]
main diagonal U قطر اصلی [ریاضی]
leading diagonal U قطر اصلی [ریاضی]
star diagonal U ستارهمورب
diagonal move U اجزاینمایشگر
diagonal buttress U پایهادیب
three point perspective U چشم اندازمورب
one point perspective U پرسپکتیو همرو یا موازی
aerial perspective U نمای هوایی
angular perspective U نمای زاویه دار
diagonal flow U جریان مورب
diagonal matrix U ماتریس قطری
diagonal matrix U ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
diagonal pass U پاس مورب
diagonal arch U طاق قوسی قطری
diagonal power U قدرت قطری
double diagonal U دوپوسته
parallel perspective U پرسپکتیو همرو یا موازی
linear perspective U پروژکتور دارای عدسی مخطط
linear perspective U نمای خطی
oblique perspective U پرسپکتیو مایل
oblique perspective U پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
alternating perspective U نمای متناوب
primary diagonal [matrix] U قطر اصلی [ریاضی]
principal diagonal [matrix] U قطر اصلی [ریاضی]
the main diagonal of a matrix U قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
bird's eye perspective U پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
diagonal bucking of web U کمانش قطری جان تیر
diagonal flow compressor U کمپرسور با جریان متناوب
vanishing point perspective U دورترند کوچک تر به نظر می آیند
perspective spatial model U مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
perspective spatial model U مدل برجسته بینی
diagonal compession force U نیروی فشار قطری
off diagonal cross peaks U پیکهای چلیپایی خارج از قطر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com