Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
diagnostic check
U
مقابله تشخیصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diagnostic
U
دستور شرح نوع
diagnostic
U
محل و دلایل خطا نرم افزاری یا مشکل سخت افزاری
diagnostic
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی سایر مدارها یا قط عات است
diagnostic value
U
ارزش تشخیصی
diagnostic
U
تشخیصی
diagnostic
U
وابسته به تشخیص ناخوشی
diagnostic
U
برشناختی
diagnostic
U
کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند.
diagnostic
U
تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
diagnostic
U
تشخیص
diagnostic
U
وسیله سخت افزاری یانرم افزاری که کمک به یافتن خطاها میکند
diagnostic
U
روش محل یابی خطاها درنرم افزاز یا سخت افزار با بررسی مدارها یا برنامه ها
diagnostic
U
نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
diagnostic program
U
برنامه تشخیصی
diagnostic interview
U
مصاحبه تشخیصی
diagnostic test
U
تست تشخیص
diagnostic routine
U
برنامه تشخیص عیب
diagnostic massage
U
پیام تشخیصی
diagnostic routine
U
روش تشخیص معایب در اثرازمایش
diagnostic program
U
برنامه عیب شناسی
diagnostic routine
U
روال تشخیصی
diagnostic test
U
ازمون تشخیصی
diagnostic routine
U
روال تشخیص
monroe diagnostic reading test
U
ازمون تشخیص خواندن مونرو
check
U
وارسی
check
U
محک زدن
check
U
تجزیه کردن
check
U
مطالعه کردن
check
U
بررسی کردن
second check
U
بررسی نهایی
check-up
U
بازبینی
check-up
U
کنترل
check-up
U
بازبینی کردن
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
in check
<idiom>
U
غیرقابل کنترل
check out
U
تصفیه حساب کردن
check off
U
تغییرروش بازی درتجمع
check up
U
رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
to check up
U
درست رسیدگی یاحساب کردن
to check off
U
رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
check up
U
معاینه کردن
second check
U
بررسی دوباره
check
U
عیار گرفتن
check-up
U
کنترل کردن
to check out something
U
چیزی را بررسی یا امتحان کردن
to check in
U
نام نویسی کردن
[هتل]
check out
U
بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check
U
مقابله کردن مقابله
check
U
بازرسی شد
check
U
و شدن بوی شکار
check
U
کیش
check
U
کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check
U
منع
check
U
تطبیق
check
U
مقابله
check
U
چک
check
U
امتحان کردن بازرسی
check
U
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check
U
بازرسی کردن
check
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check
U
سرزنش کردن رسیدگی کردن
check
U
ممانعت کردن
check
U
بررسی کردن
check
U
تطبیق کردن
check
U
نشان گذاردن
check
U
چک بانک
check
U
بررسی
check
U
جلوگیری کردن از
check
U
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check
U
دریچه تنظیم
check
U
امتحان
check
U
چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check
U
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check
U
اطمینان از صحت چیزی
check in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
check
U
سنجیدن
check
U
تحقیق کردن
check
U
ارزیابی کردن
check-in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
check
U
مقابله کردن بررسی
check-in
U
وارد شدن
check in
U
وارد شدن
check
U
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check
U
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check
U
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check
U
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check
U
سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
U
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check
U
اجرای خشک یک برنامه
check
U
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check
U
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
overflow check
U
مقابله سرریز
modulo n check
U
مقابله به پیمانه
odd even check
U
مقابله فرد و زوج
marginal check
U
برسی مرزی
odd even check
U
بررسی فرد و زوج
even parity check
U
بررسی توازن زوج
parity check
U
مقابله ایستایی
parity check
U
مقابله توازن
parity check
U
بررسی توازن
parity check
U
مقابله کردن توازن
overflow check
U
بررسی سرریز
overflow check
U
بررسی سرریزی
marginal check
U
مقابله مرزی
machine check
U
برسی ماشین
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
echo check
U
بکمک طنین
echo check
U
مقابله
dynamic check
U
مقابله پویا
duplication check
U
بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
duplication check
U
مقابله از راه تکرار
dump check
U
مقابله حین روبرداری
division check
U
ازمایش تقسیم
family check
U
کیش همگانی
fore check
U
جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
limit check
U
بررسی حدی
limit check
U
مقابله حدود
indian check
U
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
hook check
U
سد کردن راه چوب حریف ازعقب
hip check
U
سد کردن راه حریف با کمر وباسن
hardware check
U
مقابله سخت افزاری
frequency check
U
کنترل فرکانس
discovered check
U
کیش برخاست
pay check
U
چک حقوق
identity check
U
بازرسی شناسنامه
wraparound check
U
سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
visual check
U
مقابله بصری
visual check
U
مقابله دیداری
validity check
U
بررسی اعتبار
validity check
U
مقابله اعتبار
twin check
U
بررسی توام
twin check
U
مقابله توام
traveler's check
U
چک مسافرتی
transfer check
U
انتقال
rain check
U
بلیط مجانی یا مجدد
rain check
U
بلیط باران
rain check
U
نوید یا قول دعوت بعدی
identity check
U
بررسی هویت
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
Please check the oil.
لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
What time should I check in?
U
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
rain check
<idiom>
U
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
rain check
<idiom>
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
double-check
<idiom>
U
دوباره چک کردن
security check
U
چکامنیتی
check-rail
U
ریلتنظیم
transfer check
U
مقابله
system check
U
بررسی سیستم
system check
U
مقابله سیستم
redundancy check
U
تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
redudancy check
U
بررسی افزونگی
reasonableness check
U
بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
reasonableness check
U
بررسی معقول بودن
range check
U
بررسی محدوده
programmed check
U
بررسی برنامه ریزی شده
programmed check
U
مقابله برنامه ریزی شده
programmable check
U
مقابله برنامه ریزی شده
priority of check
U
تقدم کیش
poke check
U
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
redundancy check
U
بررسی افزونگی
residue check
U
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
sales check
U
صورت فروش
synchronization check
U
کنترل همزمانی
summation check
U
بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
sum check
U
مقابله جمعی
stock check
U
کنترل موجودی
stick check
U
دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
spite check
U
کیش دفع الوقت
sight check
U
مقابله نظری
sight check
U
مقابله چشمی
sequence check
U
بررسی ترتیبی
sequence check
U
مقابله ترتیب
selection check
U
مقابله گزینش
perpetual check
U
کیش دایم
check flight
U
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
certified check
U
چک گواهی شده
certified check
U
چک تضمین شده
cashier's check
U
چکی که بانک عهده خود بکشد
bulit in check
U
automaticcheck
bulit in check
U
تست تعبیه شده
built in check
U
بررسی توکار
built in check
U
مقابله توکار
body check
U
سد کردن بازیگر توپدار
board check
U
خطا
board check
U
تنه زدن
certified check
U
چک تضمینی
check bit
U
ذره مقابلهای
check firing
U
عناصرتیر را بررسی کنید
check firing
U
فرمان اتش بس موقت برای بازرسی مانع اتش
check field
U
میدان مقابلهای
check digits
U
ارقام تست
check digit
U
رقم مقابلهای
check character
U
کاراکتر مقابلهای
check character
U
علامت مقابلهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com