English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
deflection pattern U مستطیل انحراف
deflection pattern U مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deflection U انکسار
deflection U ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
deflection U تغییر شکل خمشی
deflection U تغییرمکان
deflection U ورتابش
deflection U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
zero deflection U سمت مبداء
zero deflection U سمت صفر
y deflection U انحراف ایگرگ
deflection U پایین افتادگی واخمش
deflection U شکست
deflection U انحناء خم سازی
deflection U انحراف
deflection U پیچش
deflection U خمش
deflection U طفره
deflection U خمیدگی
deflection U سمت
deflection U زاویه انحراف
deflection potentiometer U پتانسیومتر پلهای
deflection of vertical U اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
deflection mirror U اینه انحراف
deflection scale U مقیاس سمتی
deflection scale U طبله مقیاس سمت
deflection scale U طبله سمت
deflection shift U تغییرات انحراف
deflection shift U تغییرات سمت گردش در سمت
deflection sweep U درو عرضی
deflection method U روش انحراف عقربه
deflection error U اشتباه سمت
deflection angle U زاویه انحراف
deflection board U تابلو انحراف سنج
deflection board U تابلو تصحیح سمت
deflection board U طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
deflection correction U تصحیح سمت
deflection correction U اختلاف انحراف
deflection defocusing U پریشانی اشعه
deflection error U اشتباه سمتی
deflection error U اشتباه انحراف
deflection angle U زاویه خمش
deflection sweep U اتش درو در عرض
beam deflection U خمیدگی
spring deflection U تغییر شکل فنر
deflection test U ازمایش تغییر شکل
maximum deflection U انحراف حداکثر
magnetic deflection U انحراف در حوزه مغناطیسی
magnetic deflection U انحراف مغناطیسی
magnetic deflection U خمش الکترومغناطیسی
post deflection U الکترد شتابده ثانوی
electromagnetic deflection U خمش الکترومغناطیسی
image deflection U انحراف تصویر
electrostatic deflection U خمش الکتروستاتیکی
range deflection protractor U نقاله سمت و برد
range deflection fan U بادزن سمت
deflection component of trail U شاخه سمتی مسیر
deflection component of trail U شاخه سمتی معبر حرکت
range deflection fan U بادزن سمت و برد
post deflection focusing U تمرکز پس از انحراف
post deflection acceleration U شتاب ثانوی
lateral deflection of beam U تغییر شکل فرعی یا جانبی تیر
magnetic deflection field U میدان منحرف کننده مغناطیسی
heat deflection temperature U دمای انحراف گرمایی
deflection of cantilever beam U خمیدگی در تیراهن ازاد
deflection of magnetic needle U انحراف عقربه مغناطیسی
deflection under long term loading U خیز ریز بار طویل المدت
electron beam deflection system U سیستم شکست پرتو الکترونی
to pattern out U ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
to pattern out U نمونه شدن برای
pattern U نقش
pattern U الگو
pattern U نقشه ساختن
pattern U تقلیدکردن
pattern U همتا بودن
pattern U بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern U نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern U سرمشق
pattern U انگاره نقش
pattern U نقش ونگار
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern U بطور نمونه ساختن
pattern U طرح ساختن
pattern U نمونه
pattern U شیوه
pattern U بعنوان الگو بکاربردن
pattern U نقشه شکل
pattern U طرح
pattern U الگو صفات فردی
pattern U خصوصیات فردی
pattern U خصوصیات
pattern U انگاره
pattern U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
pattern U محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern U الگوقالب
pattern U ردیف بندی
cane pattern U طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
Herati pattern U طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
key pattern U زنجیره یونانی
pattern of development U الگوی توسعه
diaper pattern U طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
move of pattern U [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
pattern making U مدل سازی
pattern making U نمونه سازی
pattern maker U طرح ساز
pattern maker U قالب ساز
pattern laying U مین گذاری طراحی شده
pattern laying U مین گذاری مدل دار
Afshan [all-over pattern] U طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
pattern offense U موضعگیری در برابر حریف
pattern plate U صفحه مدل
target pattern U شکل قرار گرفتن هدف
stimulus pattern U طرح محرک
activation pattern U طرح برانگیختگی
test pattern U طرح ازمایشی
radiation pattern U الگوی تابش
key pattern U زبانه یونانی
pattern shop U کارگاه مدل سازی
pattern recognition U الگوشناسی شناسایی الگو
pattern recognition U تشخیص الگو
pattern recognition U الگو شناسی
pattern recognitation U تشخیص الگو
punch and pattern U سوراخوحککردن
target pattern U شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
pattern lady U بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern generator U مولد تعمیر کار
effective pattern U منطقه اثر موثر
effective pattern U منطقه اصابت موثر
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
drilling pattern U طرح مته کاری
disruptive pattern U اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
dispersion pattern U مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
bit pattern U الگوی ذرهای
demand pattern U الگوی تقاضا
controlled pattern U بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
antenna pattern U انتشار انتن
antenna pattern U طرح انتشارامواج انتن
attack pattern U الگوی تک
attack pattern U ارایش تک
bar pattern U ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
energy pattern U نقشه انرژی
bit pattern U الگوی بیتی
factor pattern U طرح عاملی
pattern bombing U بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
pass pattern U مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
movement pattern U انگاره حرکتی
movement pattern U الگوی حرکتی
dispersion pattern U شکل پراکندگی
energy pattern U الگوی انرژی
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
bravo, pattern U شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
crosshatch pattern U طرح شطرنجی
herringbone pattern U طرح جناغی
fallout pattern U شکل ریزش
fallout pattern U نمونه ریزش اتمی
weaving pattern brush U مجموعهبرسموجدار
sport skill pattern U الگوی مهارت ورزشی
battery groung pattern U وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
weft-face pattern U [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
weaving pattern lever U اهرم مجموعهموجدار
battery groung pattern U طرح گسترش توپهای اتشبار
stitch pattern memory U حافظهبافتودوخت
basket weave pattern U طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
pattern start key U کلیدشروعبافت
pattern perception test U ازمون ادراک طرحها
fundamental motor pattern U انگاره بنیادی حرکت
fundamental motor pattern U الگوی بنیادی حرکت
photo pattern generation U تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
pattern milling attachment U تجهیزات فرز مدل
spot pattern test U ازمون طرح نقطه ها
developmental motor pattern U الگوی حرکت تکوینی
admiralty pattern anchor U لنگر میله دار
pattern construction drawing U الگوی نقشههای ساختمانی
operational pattern of marks by night U نقشیازعلائممشخصبرایشب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com