English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 8 (0 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
decompression U مرض تصلب شرائین
decompression U بیهوش شدن در اثر کم شدن فشاراتمسفر
decompression U کاسته شدن فشار اب در صعودغواص
decompression U تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
decompression diving U غواصی در عمق یا زمان معین
decompression stop U مکث غواص کوتاه در عمقهای معین در صعود
decompression table U جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
no decompression dive U غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com