Perdic | data field | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	data field U	فیلد داده ها

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	data field masking U	پوشش فیلدهای داده
Other Matches

	data U	مختصات
	data U	دادههای اماری
	data U	ارقام
	data U	داده ها
	data U	داده
	data U	سوابق دانسته ها
	data U	اطلاعات
	data U	مفروضات
	data U	سوابق عناصر داده ها
	known data U	عناصر معلوم
	known data U	عناصر تیرمعلوم
	t data U	دادههای ازمون
	data value U	مقدار داده
	data name U	نام داده
	field U	محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
	right field U	سمتراستزمین
	well field U	حوزه تغذیه کننده چاه
	zero field U	بی حوزه
	field U	فیلد
	field U	بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
	field U	بخشی از رکورد کاپیوتری که حاوی محل داده است
	zero field U	بی میدان
	field U	شاخه [دانشی]
	to take the field U	جنگ اغازکردن
	field name U	نام فیلد
	To take field against somebody . U	بر علیه کسی وارد شدن
	field U	رشته [دانشی]
	zero field U	میدان صفر
	to keep the field U	جنگ یاعملیات جنگی را ادامه دادن
	to keep the field U	درجای خودثابت ماندن
	field U	محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
	field U	صحرا
	field U	زمین
	field U	میدان رزم صحرا
	field U	میدان
	field U	دشت
	field U	فرودگاه
	field U	دشت کشتزار
	field U	دایره
	field U	زمینه رزمی صحرایی
	field U	پایکار
	field U	بمیدان یا صحرا رفتن
	field U	رشته
	field U	کارگاه
	field U	میدان دید
	field U	زمین بازی
	field U	فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
	field U	کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
	field U	مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
	field U	مشابه 4036
	field U	روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
	field U	تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
	field U	نوشتن داده روی PROM
	field U	بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است
	field U	خارج اداره یا کارخانه
	field U	میدانه
	field U	توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
	field U	جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
	field U	شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
	field U	بخشی از دستور کاپیوتری که حاوی محل داده است
	field U	مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
	field U	حوزه
	data item U	قلم داده ها
	data level U	سطح داده
	data item U	واحد داده
	data leakage U	جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
	data item U	موارد ذکرشده در اطلاعات
	data input U	داده ها
	data insertion U	درج داده ها
	data insertion U	ورود داده ها
	data integrety U	تمامیت داده ها
	data integrety U	صحت
	data integrety U	ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
	data integrety U	جامعیت داده
	marginal data U	اطلاعات حاشیهای نقشه
	data item U	جزئیات اطلاعات
	data item U	قلم داده
	data librarian U	بایگان داده
	logistical data U	اطلاعات لجستیکی
	data manipulation U	دستکاری داده ها
	live data U	داده موثر
	data mask U	نقاب داده ها
	data medium U	داده رسان
	data medium U	رسانه داده ها
	data mile U	میل دریایی
	data mile U	میل
	data management U	مدیریت داده ها
	data line U	خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
	data link U	پیوند دادهای
	data link U	محور مخابرات
	data link U	ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
	data link U	راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
	data link U	تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
	data link U	پیوند داده
	data link U	اتصال داده
	data logging U	ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
	data model U	مدل داده
	data display U	داده نمایی
	numeric data U	داده عددی
	nominal data U	داده اسمی
	data division U	قسمت
	data editing U	ویرایش داده
	data element U	عنصر داده
	data element U	عناصر اطلاعات
	data element U	جزئیات اطلاعات
	data encryption U	حفافت داده
	data display U	داده نما
	numeric data U	دادههای عددی
	data definition U	تعریف داده
	objective data U	دادههای واقعی
	data deletion U	حذف داده ها
	objective data U	دادههای عینی
	data descriptor U	توصیف گر داده ها
	data dictionary U	لغت نامه داده
	data dictionary U	فرهنگ داده ها
	data dictionary U	فهرست داده ها
	data diddling U	روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
	data directory U	فهرست راهنمای داده ها
	data entry U	ثبت داده ها
	data entry U	داده دهی
	data entry U	ثبات داده ها ورود داده ها
	data gathering U	گرد اوری داده ها
	data gathering U	جمع اوری داده ها
	data gathering U	جمع اوری داده
	mass data U	دادههای انبوه
	data handling U	داده گردانی
	data hierarchy U	سلسه مراتب داده ها
	data hierarchy U	سلسله مراتب داده ها
	data import U	ورود داده
	data independence U	استقلال داده ها
	data independence U	ناوابستگی داده ها
	master data U	شاه داده
	master data U	شاه دادهها
	meteorological data U	اطلاعات هواسنجی
	meteorological data U	عناصر هواسنجی
	mechanized data U	دادههای ماشینی
	data export U	صدور داده
	data file U	فایل داده ها
	data file U	پرونده داده ها
	data flow U	گردش داده ها
	data flow U	روند داده ها
	data format U	قالب داده ها
	master data U	دادههای اصلی
	data input U	اطلاعات ورودی
	data set U	مجموعه داده ها
	data stream U	مسیل یا نهر داده
	data strike U	چاهک داده ها
	data structure U	ساخت داده ها
	data structure U	ساختار داده ها
	data structure U	ساختمان داده ها
	data structures U	ساختارهای داده
	data table U	جدول داده ها
	data tablet U	یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
	data termianl U	پایانه دادهای
	data stream U	سیر داده
	data statement U	حکم دادهای
	data set U	ترتیب داده
	input data U	معطیات ورودی
	input data U	معلومات یا دادههای ورودی
	data set name U	نام مجموعه داده ها
	data sharing U	اشتراک داده
	data sheet U	برگ داده ها
	data sheet U	ورق داده ها صفحه داده ها
	data source U	منبع داده
	data terminal U	ترمینال داده
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	firing data U	عناصر مربوط به تیراندازی
	digital data U	داده رقمی
	digital data U	داده دیجیتالی
	firing data U	عناصر تیر
	digutal data U	داده رقمی
	financial data U	اطلاعات مالی
	discrete data U	داده گسسته
	financial data U	اطلاعات مربوط به امور مالی
	experimental data U	دادههای تجربی
	data word U	کلمه داده
	data verification U	بازبینی داده
	data transducer U	مبدل داده ها
	data transfer U	انتقال داده ها
	data transmission U	مخابره داده ها
	data transmission U	ارسال داده
	data transmission U	مخابره داده
	data type U	نوع داده ها
	data unit U	واحد داده
	data unit U	واحدداده ها
	data validation U	معتبرسازی داده
	experimental data U	دادههای ازمایشی
	data set U	دادگان
	data modem U	modem
	data preparation U	داده امایی
	data preparation U	امایش داده ها
	data preparation U	امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
	data privacy U	محرمانه بودن داده ها
	intelligence data U	عناصر اطلاعات
	input data U	داده ورودی
	input data U	دادههای اولیه
	data processor U	داده پرداز
	data point U	نقطه داده
	data plotter U	رسم کننده داده ها
	data modification U	اصلاح داده ها