Perdic | courts of inquiry | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 54 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	courts of inquiry U	کمیسیون تحقیق
	courts of inquiry U	دادگاه تفتیش
	courts of inquiry U	بازپرسی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	courts U	دادگاه
	competency of courts U	صلاحیت محاکم
	courts of appeal U	دادگاه عالی محکمه استیناف
	courts of appeal U	دادگاه پژوهش
	courts of appeal U	دادگاه استیناف
	courts of appeal U	محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
	courts of appeal U	دادگاه استان
	lower courts U	محاکم ابتدایی
	lower courts U	محاکم تالی
	prize courts U	دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
	juvenile courts U	دادگاه اطفال
	law courts U	دادگاه قضایی
	kangaroo courts U	دادگاه مندرآوردی
	kangaroo courts U	دادگاه غیرقانونی
	competency of courts U	صلاحیت دادگاهها
	kangaroo courts U	دادگاه پوشالی
	prize courts U	به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
	juvenile courts U	دادگاه نوجوانان
	The courts have unlimited jurisdiction. U	دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
	inquiry U	ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
	inquiry U	پرس و جو
	inquiry U	سئوال استعلام
	inquiry U	تحقیق
	inquiry U	خبر گیری
	inquiry U	بازجویی
	inquiry U	بازرسی
	inquiry U	بررسی
	inquiry U	پرسش بازجویی
	inquiry U	جستار
	inquiry U	استسفار استعلام استعلامیه
	inquiry U	اسستسفار درخواست
	inquiry U	حالت محاورهای کامپیوتر که دستورات کاربر به سرعت پاسخ داده می شوند
	inquiry U	ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود
	inquiry U	کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
	inquiry U	سوال
	inquiry U	پرسش بازجویی رسیدگی
	inquiry U	خبرگیری
	inquiry U	رسیدگی
	inquiry documents U	اسناد بازرسی
	committee of inquiry U	کمیسیون بازجویی
	committee of inquiry U	کمیته بازرسی
	court of inquiry U	کمیسیون تحقیق
	court of inquiry U	دادگاه تفتیش
	court of inquiry U	بازپرسی
	inquiry office U	اداره خبر گیری
	inquiry office U	دفتر اطلاعات
	inquiry processing U	فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
	inquiry station U	دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
	inquiry system U	سیستم پرسش- پاسخ
	To hold an official inquiry. U	تحقیق رسمی بعمل آوردن
	this act provoked my inquiry U	این کار موجب پرسش من است

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy