English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coordinated procurement assigness U شعبه مسئول خرید کلی اماد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coordinated procurement U عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
coordinated U هماهنگ
coordinated complex U کمپلکس کوئوردینانسی
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
coordinated attack U تک هم اهنگ شده
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
coordinated fire plan U طرح اتش هم اهنگ شده
procurement U بدست اوری
procurement U خرید
procurement U تهیه و تحویل اماد
procurement U تامین اماد
procurement U تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
procurement U تهیه
procurement cycle U دوره خرید
local procurement U تدارک محلی فراورده محلی
local procurement U خرید محلی
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
procurement lead time U زمان انجام خرید
procurement lead time U زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com