Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 9 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
coordinated
U
هماهنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
coordinated attack
U
تک هم اهنگ شده
coordinated complex
U
کمپلکس کوئوردینانسی
coordinated procurement
U
عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
coordinated group
U
گروه کوئوردینانسی
coordinated illumination
U
روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
coordinated fire plan
U
طرح اتش هم اهنگ شده
coordinated procurement assigness
U
شعبه مسئول خرید کلی اماد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com