Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
coordinate system of axis
U
سیستم محورهای مختصات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coordinate system
U
دستگاه مختصات
[ریاضی]
cartesian coordinate system
U
سیستم مختصات کارتزین
cylindrical coordinate system
U
دستگاه مختصات استوانه ای
[ریاضی]
inertial coordinate system
U
سیستم مختصات ماندی
rectangular coordinate system
U
سیستم مختصاتی مستطیلی
spherical coordinate system
U
دستگاه مختصات کروی
[ریاضی]
Cartesian coordinate system
U
دستگاه مختصات دکارتی
[ریاضی]
relative coordinate system
U
دستگاه مختصات نسبی
polar coordinate system
U
دستگاه مختصات قطبی
[ریاضی]
spherical coordinate system
[with constant radius]
U
دستگاه مختصات کروی
[با شعاع ثابت]
coordinate
U
مختصه
X coordinate
U
مختصات بردار افقی
coordinate
U
سازماندهی کارهای پیچیده تا به طور کارا مناسب شوند
coordinate
U
روش نمایش نقط ه روی گراف با استفاده از دو مقدار روی بردارها که در جهت راست یکدیگر قرار دارند
coordinate
U
هم رتبه
coordinate
U
هم پایه
coordinate
U
مقادیری که یک نقط ه را روی گراف یا نقشه قرار میدهد
coordinate
U
همرتبه کردن مختصات
coordinate
U
کوئور دینانس شدن
coordinate
U
متناسب یا هماهنگ کردن
coordinate
U
هم ارا
Y coordinate
U
مختصات بردار عمودی
coordinate
U
تعدیل کردن هم پایه
coordinate
U
متناسب کردن
coordinate
U
هماهنگ کردن هم اهنگ کردن
coordinate
U
مربوط
coordinate
U
مختص
coordinate
U
مختصات
coordinate
U
هماهنگ ساختن
polar coordinate
U
مختصات قطبی
input coordinate
U
مختصات اولیه
coordinate geometry
U
هندسه تحلیلی
[ریاضی]
coordinate code
U
رمز مختصات نقاط
coordinate axises
U
محورهای مختصات
coordinate paper
U
کاغذ مختصاتی
rectangular coordinate
U
مختصات متعامد
coordinate memory
U
حافظه مختصاتی
coordinate dimensioning
U
بعدسازی مختصاتی
coordinate scale
U
گونیا
coordinate conjunction
U
حرف عطفی که چند قضیه یالغت برابر را بهم می پیوندد
coordinate code
U
رمزمربوط به مختصات نقشهای
cylindrical coordinate
U
مختصات استوانه ای
[ریاضی]
coordinate scale
U
گونیای مختصات
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs).
U
باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
y axis
U
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
x axis
U
بردار افقی گراف
z axis
U
محور "زد"
x axis
U
محور x
x axis
U
محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
z axis
U
بردار عمق در گراف سه بعدی
axis
U
1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
axis
U
برای مختصات افقی در گراف
axis
U
برای مختصات عمودی در گراف
x axis
U
محور افقی مختصات یا محورطولها
x axis
U
محور ایکس
y axis
U
محور ایگرگ
y axis
U
محور وای
y axis
U
محور عرضها
y axis
U
محور عرضی مختصات
y axis
U
محور ایگرگ ها
axis
U
آسه
x axis
U
محور ایکس ها
y axis
U
بردار عمودی گراف
y axis
U
محور y
x axis
U
محور طولها
axis
U
مهره دوم گردن مهره محوری
axis
U
محور تقارن مهره اسه
axis
U
محور چرخ
axis
U
قطب
y axis
U
محور عمودی
axis
U
محور
axis
U
میله
z axis
U
محور z
z axis
U
محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
axis
U
محور طولی
axis
U
خط طولی یا عرضی
axis
U
محورهای مختصات
axis
U
خط محور
axis of earth
U
محور زمین
celestrial axis
U
محور عالم
axis of rotation
U
محور چرخش
axis of rotation
U
محور دوران
principle axis
U
محور اصلی
cordinate axis
U
محورهای مختصات
magnetic axis
U
محور قطب مغناطیسی
axis of coordinates
U
محورهای مختصات
axis of control
U
محور کنترل هواپیما
cartesial axis
U
محور دکارتی
principal axis
U
محور مبداء
refrence axis
U
محور مبداء
axis of control
U
محورکنترل خودکار هواپیما
vertical axis
U
محور قائم
magnetic axis
U
محور مغناطیسی
camera axis
U
محور دوربین عکاسی
principal axis
U
محور اصلی
axis of trunnions
U
محور قبضیتن توپ
magnetic axis
U
محورمغناطیسی
axis of the bore
U
محور مرکزی لوله
visual axis
U
محور بینایی
major axis
U
محور کانونی
axis of the bore
U
محور لوله
axis of symmetry
U
محور تقارن
symmetry axis
U
محور تقارن
main axis
U
محور اصلی
axis of symmery
U
محور تقارن
flexural axis
U
محور خمش
longitudinal axis
U
محور طولی
drag axis
U
محور پسا
dam axis
U
محور سد
elastic axis
U
محور الاستیک
x axis defelection
U
انحراف- ایکس
x axis amplifier
U
تقویت کننده محور ایکس
crystal axis
U
محور کریستال
normal axis
U
محور عمودی
inclined axis
U
محور مورب
improper axis
U
محور نامتعارف
declination axis
U
محورنقصان
z axis amplifier
U
تقویت کننده محور "زد"
neutral axis
U
محور خنثی
neutral axis
U
محور بی تنش تار خنثی
y axis amplifier
U
تقویت کننده محور ایگرگ
neutral axis
U
میان تار بی تنش
earth's axis
U
محور زمین
normal axis
U
محور قائم
imaginary axis
U
محورموهومی
imaginary axis
U
محور انگاری
minor axis
U
قطر اقصر
transverse axis
U
محور عرضی
inclined axis
U
محور مورب
rotary axis
U
محور دوار
roll axis
U
محور غلطش
mass axis
U
محور جرم
lift axis
U
محور برا
axis of advance
U
محور پیشروی
command axis
U
محور حرکت یکان
command axis
U
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
wing axis
U
محور بال
paradigmatic axis
U
درزبانشناسی
paradigmatic axis
U
محور جانشینی
polar axis
U
محورقطبی
signal axis
U
محور مخابرات
signal axis
U
محورارتباطات
vertical axis
U
محور عمودی
optical axis
U
محور اپتیکی
center of gravity axis
U
محور ثقل مرکزی
cerebro spinal axis
U
محور مغزی- نخاعی
principal axis of inertia
U
محور اصلی ماند
dual y axis graph
U
نمودار با دو محور y
axis of signal communication
U
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
simple axis of symmetry
U
محور ساده تقارن
rotational reflection axis
U
محور چرخش انعکاس
alternating axis of symmerty
U
محور تقارن متناوب
blade span axis
U
محور تغییر گام ریشه تیغه
horizontal-axis wind turbine
U
توربینافقیبامحوربادی
vertical-axis wind turbine
U
توربینبادیمحورعمودی
axis of earth magnetic field
U
محور میدان مغناطیسی زمین
linear system
[system of linear equations]
U
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
system
U
اسلوب
system
U
اصول وجود
system
U
نظم ترتیب
system
U
طرز روش
system
U
رشته دستگاه
system
U
سلسله
the system of
U
the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
i.f.f. system
U
دستگاه تشخیص
the system of
U
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system
U
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system
U
سازگان
cw system
U
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system
U
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system
U
نظام
system
U
نظم منظومه
system
U
قاعده رویه
system
U
طرز اسلوب
system
U
جهاز
system
U
دستگاه
system
U
سلسله رشته
system
U
طریقه
system
U
همستاد روش
system
U
همست
system
U
منظومه
system
U
مجموعه سازمان
system
U
ترتیب
system
U
روش اصول
system
U
نظام سیستم
system
U
سازمان
system
U
سیستم
an system
U
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system
U
تشکیلات
system
U
سامانه
p system
U
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
c.g.s. system
U
دستگاه سگث
value system
U
نظام ارزشها
multiprocessing system
U
سیستم چند پردازی
total system
U
سیستم کامل
system's design
U
مدل سیستم طرزساخت سیستم
system's design
U
طرح سیستم
system resolution
U
تفکیک سیستم کار دستگاه
maroczy system
U
سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
market system
U
نظام بازار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com