English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
conventional milling machine U دستگاه فرز معمولی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
milling machine U دستگاه فرز
milling machine U ماشین فرز
milling machine U ماشین تراش
automatic milling machine U دستگاه فرز خودکار
bench milling machine U ماشین فرز رومیزی
contour milling machine U دستگاه فرز پروفیل
continous milling machine U دستگاه فرز دائمی
downfeed milling machine U دستگاه فرز با تغذیه از زیر
milling, drilling and boring machine U ماشین فرز و مته
horizontal drilling and milling machine U دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
manufactoring tape milling machine U دستگاه نورد صنعتی
knee and column milling machine U دستگاه فرز زانویی و ستونی
conventional U معمولی
conventional U مورد قبول عامه
conventional U متداول
conventional U متعارف
conventional U پیروسنت ورسوم
conventional U مرسوم مطابق ایین وقاعده
conventional U عرفی
conventional U قراردادی
conventional U جنگ افزارهای معمولی
conventional U جنگ غیر اتمی
conventional door U درمعمولی
conventional RAM U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional submarine U زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
conventional sign U علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
conventional programming U برنامه نویسی قراردادی
conventional RAM U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional memory U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional memory U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
conventional current U جریان قراردادی
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
milling U زنجیره سکه
milling U جنب وجوش
milling U ارد سازی
milling U اسیاب
milling U فرز کردن
milling U فرزکاری
milling U عمل اسیاب کردن
cycle milling U دستگاه فرز پاندولی
milling cutter U ابزار فرزکاری
copy milling U الگوتراشی
radius milling U فرزکاری شعاعی
milling tool U ابزار فرزکاری
recipocal milling U فرزکاری متقابل فرزکاری دوجانبه فرزکاری معکوس
recipocal milling U فرزکاری نوسانی
milling operation U فرزکاری
milling capacity U فرفیت فرزکاری
milling shop U کارگاه فرزکاری
circular milling U فرز مدور
climp milling U عمل فرز کاری که طی ان قطعه کار در همان جهت حرکت تیغه برش به جلومرکت میکند
gang milling cutter U دستگاه فرز گروهی
side milling cutter U دستگاه فرز صفحهای
plain milling cutter U دستگاه فرز غلطکی
slab milling cutter U دستگاه فرز غلطکی
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
angle milling cutter U فرزکننده زاویهای
pattern milling attachment U تجهیزات فرز مدل
formed milling cutter U دستگاه فرز فرم
double angle milling cutter U دستگاه فرز زاویه دوبل
cone type face milling cutter U فرز نوع مخروطی
two way machine U ماشین دو راهه
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
machine U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine sensible U قابل درک توسط کامپیوتر
machine U کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machine U بیت اجرا میشود
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machine U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine U تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine U نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machine U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine U دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine U ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machine U خطای ناشی از خرابی قطعه
machine U تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machine U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine U بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine U ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine U کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machine U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine U دستگاه
machine U شیارانداختن روی فلز
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U براده برداشتن
machine U تراشیدن ماشین
machine U خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine U ماشین
machine U فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machine U تراشکاری کردن صیقل کردن
punching machine U ماشین سوراخکن
punching machine U دستگاه منگنه
reaping machine U ماشین درو
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
planing machine U ماشین کندگی
molding machine U دستگاه قالب گیری
mortising machine U دستگاه کام کنی
printer machine U دستگاه چاپ
open machine U ماشین باز
planer machine U ماشین صفحه تراش
machine learning U فراگیری ماشین
punching machine U دستگاه پانچ
printer machine U ماشین چاپ
object machine U ماشین مقصود
multi way machine U دستگاه چند راهه
mowing machine U علف چین
mowing machine U ماشین علف چینی
machine gunner U مسلسل چی
machine fault U عیب ماشین
machine oil U روغن ماشین
machine operating U عملکرد ماشین
machine operator U کارگردان ماشین
machine operator U اپراتوردستگاه
machine operator U اپراتور ماشین
machine error U خطای ماشین
machine operator U متصدی ماشین
machine oriented U ماشین گرا
machine fault U نقص ماشین
machine number U عدد سرعت هواپیما
machine frame U چارچوب دستگاه
machine foundation U پایه دستگاه
machine independent U مستقل از ماشین
machine instruction U دستورالعمل ماشین
machine intelligence U هوش ماشین
machine interupption U وقفه ماشین
machine language U زبان ماشین
machine readable U خواندنی توسط ماشین
machine time U زمان ماشین کاری
machine cycle U چرخه ماشین
machine translation U ترجمه ماشینی
machine welding U جوشکاری ماشینی
machine word U کلمه ماشین
machine column U پایه یا ستون دستگاه
machine check U برسی ماشین
milking machine U ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
machine time U وقت ماشین
machine dependent U وابسته ماشین
machine dependent U وابسته به ماشین
machine equipment U تجهیزات ماشین
machine recognization U بازشناختی توسط ماشین
machine representation U نمایش ماشیی
machine down time U زمان معطلی دستگاه
machine ringing U زنگ ماشینی
machine run U رانش ماشین
machine run U اجرای ماشین
machine down time U زمان توقف ماشین
machine designer U طراح ماشین
machine shop U کارگاه محاسبات ماشینی
machine capacity U فرفیت ماشین
pinball machine U ماشین پینبال
kidney machine U ماشینکمکیبرایافرادبیمار
cog in the machine <idiom> U قطرهای از دریا
plaiting machine U دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
pleating machine U دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
plaiting machine U دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
pleating machine U دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
rowing machine U ماشینپایی
machine hall U راهرویماشین
pinball machine U ماشین ساچمه پران
sub-machine gun U مسلسل دستی
sub-machine gun U تیربار دستی
sub-machine guns U مسلسل دستی
sub-machine guns U تیربار دستی
sub-machine guns U تیربار خودکار
accept machine دستگاه پذیرنده
fax machine U فاکس
fuelling machine U ماشینسوخت
drilling machine U دریل [ابزار]
facsimile (machine) U دستگاه فکس
fax (machine) U دستگاه فکس
freezing machine U فریزر [غذا و آشپزخانه]
boring machine U دریل [ابزار]
drilling machine U مته برقی [ابزار]
dyeing machine U ماشین رنگرزی
sweeper [machine] U ماشین خاکروب
boring machine U دستگاه مته [ابزار]
drilling machine U دستگاه مته [ابزار]
boring machine U مته برقی [ابزار]
reeling machine U ماشین نخ پیچی
sowing machine U ماشین تخم کاری
sowing machine U بذر افشان
spininning machine U ماشین یا دستگاه ریسندگی
spreading machine U مقسم بتن
sunchronous machine U ماشین سنکرون
swaging machine U حلبی خمکن
synchronous machine U ماشین همگام
sub-machine gun U تیربار خودکار
synchronous machine U ماشین همزمان
snow machine U ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی
smart machine U ماشین هوشیار
reeling machine U چرخک
sandblast machine U ماشین ماسه پاش
sanding machine U ماشین سنباده زنی وصیقل کاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com