Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
contract escalation clause
U
ماده تعدیل قرارداد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contract clause
U
شرط متعارف در هر قرارداد
escalation
U
افزایش تدریجی شدت و وسعت میدان جنگ
escalation
U
ماده یا عبارت تعدیل
escalation
U
مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
de escalation
U
تشنج زدایی
de escalation
U
محدود سازی
open-ended employment contract
[employment contract of unlimited duration]
U
قرارداد کار بدون مدت
clause
U
عبارت
clause
U
جزئی از جمله
clause
U
قضیه
clause
U
شرط
clause
U
ماده
clause
U
عهد
clause
U
بند
clause
U
جزء قضیه
clause
U
ماده قانون
f.clause
U
قضیه که با in order thatاغازگرد د
limitation clause
U
عبارت تعیین حدود
subordinate clause
U
بند وابسته
main clause
U
رجوع شود به clause independent
inspection clause
U
بند نظارت
break clause
U
عبارتی درقرارداد که در ان نحوه نقض قرارداد شرح داده شده است
cancellation clause
U
شرط فسخ
competence clause
U
شرط صلاحیت
break clause
U
ماده نقض
competition clause
U
شرط ممانعت از دخول دیگران
waiver clause
U
شرط اسقاط حق
relative clause
U
ربطی
relative clause
U
شبهجمله
subordinate clause
U
جملهوارهی فرعی
defeasance clause
U
شرط ابطال
exclusion clause
U
مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
exclusion clause
U
شرط سلب مسئوولیت
penal clause
U
شرط وجه التزام
forfeiture clause
U
شرط ضرر
hardship clause
U
شرط عسر و حرج
non restrictive clause
U
قضیه غیر تحدیدی
inspection clause
U
ماده نظارت
jurisdiction clause
U
شرط داوری
limitation clause
U
شرط محدود کردن مسئوولیت
exclusion clause
U
ماده مستثنی کننده
excision of clause
U
دراوردن یک حمله
continuation clause
U
ماده تداوم
continuation clause
U
مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
principal clause
U
قضیه اصلی
defeasance clause
U
شرط لغو
penal clause
U
وجه التزام
escalator clause
U
شرط افزایش بها
escape clause
U
شرط گریز
escape clause
U
شرط تعلل
excision of clause
U
بریدن
limitation clause
U
ماده تعیین حدود
avoidance clause
U
شرط لغو
arbitration clause
U
شرط حکمیت
arbitration clause
U
شرط داوری
penalty clause
U
ماده یا بند جریمه
attestation clause
U
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
attestation clause
U
امضاکننده سند
attestation clause
U
ذکر میشود ومفادا حاکی از ان است که ایشان امضا وی را از هرجهت تصدیق می کنند
average clause
U
بند یا ماده خسارت
average clause
U
عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
single clause bill
U
ماده واحده
red clause credit
U
اعتبار با ماده قرمز
contract
U
پیمان
contract
U
همکشیدن
contract
U
منقبض شدن مخفف کردن
contract
U
تعهد
contract
U
مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract
U
منقبض کردن
contract
U
کنترات کردن منقبض کردن
contract
U
قرارداد
contract
U
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract
U
عقد
contract
U
قرارداد بستن
contract
U
دچارشدن
contract
U
منقبض شدن
contract
U
قرردادبستن
contract
U
: پیمان بستن
to contract something from somebody
U
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
contract
U
کنترات پیمان .
contract
U
مقاطعه
according to the contract no. ...
U
طبق قرارداد شماره ...
all in contract
U
قراداد کلی
all in contract
U
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
by contract
U
بطور مقاطعه
contract
U
:قرارداد
contract
U
مقاطعه کاری کردن
contract with
U
عقد کردن
in contract
U
طبق قرارداد
optional contract
U
مجازی
open contract
U
قرارداد باز
optional contract
U
عقد خیاری
performance of a contract
U
اجرای قرارداد
prime contract
U
قرارداد اصلی
open contract
U
قرارداد غیر معین
operation of contract
U
نفوذ قرارداد
parties to a contract
U
طرفین متعاهدین
optional contract
U
خیاری
parties to the contract
U
متعاملین
marriage contract
U
عقد نامه
parties to a contract
U
طرفین قرارداد
parties to the contract
U
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parol contract
U
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
parties to the contract
U
طرفین عقد
negotiated contract
U
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
multilateral contract
U
قرارداد چند جانبه
marriage contract
U
عقد نکاح
optional contract
U
غیر واجب
parties to the contract
U
متعاقدین
Bilateral contract.
U
پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
unconditional contract
U
عقد منجز
unauthorized contract
U
عقد فضولی
to guarantee a contract
U
اجرای قراردادی راضمانت کردن
to draw up a contract
U
قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to come within the scope of a contract
U
در حیطه یک قرارداد بودن
to put to contract
U
بمناقصه گذاشتن
the life of a contract
U
مدت یک قرارداد
the contract is still valid
U
خودباقی است
the contract is still valid
U
قراردادباعتبار
unilateral contract
U
قرارداد یک جانبه
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract
U
قراردادایقاعی
cottage contract
U
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
written contract
U
پیمان نامه
we demand p in our contract
U
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract
U
عقد باطل
value cost contract
U
پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract
U
صحت قرارداد
validity of a contract
U
اعتبار قرارداد
valid contract
U
عقد صحیح
unilateral contract
U
تعهد یک جانبه ایقاع
stipulation of a contract
U
مفاد قرارداد
social contract
U
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
quasi contract
U
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi contract
U
شبه قرارداد
quasi contract
U
شبه عقد
provisions of a contract
U
مواد قرار داد
provisions of a contract
U
شرایط قرار داد
privity of contract
U
رابطه متعاقدین
privity of contract
U
مسئولیت طرفین قرارداد
privity of a contract
U
مسئوولیت طرفین قرارداد
requirements of a contract
U
مقتضای عهد
revocable contract
U
عقد جایز
revocable contract
U
عقد مجاز
social contract
U
قرارداد اجتماعی
social contract
U
قرار داد اجتماعی
simple contract
U
عقد منعقد درسند عادی
simple contract
U
قرارداد شفاهی
service contract
U
قرارداد خدماتی
service contract
U
قرارداد انجام خدمت
service contract
U
قرارداد خدمت
sales contract
U
قرارداد فروش
reward contract
U
عقد جعاله
privity in contract
U
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
license contract
U
قرارداد اجازه استفاده
contract record
U
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract of farmletting
U
قرارداد مزارعه
contract of farmletting
U
مزارعه
contract of affreightment
U
قرارداد اجاره کشتی
contract note
U
سند مقاطعه توافق نامه
contract note
U
سند قرارداد
contract guarantee
U
ضمانت قرارداد
contract guarantee
U
ضمانتنامه قرارداد
contract for supply
U
قرارداد جهت ارائه کالا
contract of guarantee
U
ضمان عقدی
contract of guarantee
U
عقد ضمان
contract of reward
U
جعاله
contract of affreightment
U
قراردادحمل
contract quantity
U
حجم قرارداد
conclude a contract
U
منعقد کردن عقد
contract period
U
مدت قرارداد
contract period
U
دوره قرارداد
contract of sales
U
قرارداد فروش
contract of sale
U
عقد بیع
contract of sale
U
قرارداد فروش
contract curve
U
منحنی قرارداد
contract curve
U
منحنی مبادله
contract control
U
کنترل دینامیکی
composition contract
U
قرارداد ارفاقی
completion of contract
U
امضای قرارداد
completion of a contract
U
انجام دادن قرارداد
completion of a contract
U
انجام یک قرارداد
breach of contract
U
تخلف از قرارداد
breach of contract
U
نقض مفادقرارداد
conclude a contract
U
عقد بستن
enter into a contract
U
عقد بستن
enter into a contract
U
منعقد کردن عقد
contract control
U
کنترل تغایر
bilateral contract
U
قرارداد دو جانبه
conditions of contract
U
شرایط قرارداد
conditional contract
U
عقد معلق
conditional contract
U
عقد مشروط
conclusion of a contract
U
مبایعه
conclusion of a contract
U
parties two between asale of
breach of contract
U
نقض قرارداد
lease contract
U
اجاره نامه
guarantee a contract
U
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
gratuitous contract
U
عقد غیر معوض
futures contract
U
قرارداد سلف
futures contract
U
قرارداد اینده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com