English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
continuous climbing U صعود طبیعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
climbing U بالارفتن
climbing U اوج
climbing U بالا رفتن از کوه یادرخت
climbing U صعودکردن
climbing U بالا کشیدن
climbing U صعود
climbing U ترقی کردن
climbing U صعود کردن
consecutive climbing U صعود نوبتی
climbing wax U واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
climbing boots U پوتین کوهنوردی
artificial climbing U صعود مصنوعی
pole climbing U از تیر بالا رفتن
rock-climbing U صخرهنوردی
climbing frame U وسیلهایمخصوصبازیکودکان
climbing harness U نوارکوهنوردی
mountain climbing U کوهنوردی
i saw one climbing the tree U یکی را دیدم که از درخت بالامی رفت
hill climbing U روش رسیدن به هدف در سیستم خبره
free climbing U صعود ازاد
climbing sack U کوله پشتی
climbing pack U کوله پشتی
balance climbing U صعود تعادلی
back and knee climbing U صعود تنورهای
Mountaineering . Mountain - climbing . U کوه نوردی ( بعنوان ورزش )
continuous U آنچه بدون توقف ادامه یابد
continuous U متوالی
continuous U مداوم
continuous U پیوسته
continuous U متصل
continuous U کاغذهای با طول زیاد که در چاپگر استفاده می شوند
continuous U بدون پایان یابدون قط عی
continuous U ارسال داده سریع که در آن کلمات داده همزمان نیستند ولی به سرعت پشت سرهم می آیند
continuous U وسیلهای که مرتب به چاپگر کار می فرستد
continuous U قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
continuous U سیگنال آنالوگ که پیاپی تغییر میکند
continuous spectrum U طیف پیوسته
continuous spectrum U طیف نشری
continuous spectrum U طیف انفصالی
continuous scrolling U حرکت پیوسته
continuous reinforcement U تقویت پیاپی
continuous reinforcecement U ارماتور ممتد
continuous rating U کار پیوسته اسمی
continuous process U فرایند پیوسته
continuous processing U پردازش پیوسته
continuous processor U دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
continuous phase U فاز پیوسته
continuous time U با پیوستگی زمانی
continuous snow U بارشبرفدائمی
continuous rain بارش باران دائمی
continuous drizzle U بارشبارانملائم
continuous window U پنجره سراسری
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
continuous wave U موج پایدار
continuous variable U متغیر پیوسته
continuous tone U ته رنگ پیوسته
continuous tone U اهنگ پیوسته
continuous tone U نقطههای متفاوت
continuous function U تابع پیوسته [ریاضی]
continuous beam U تیر یکسره
continuous flow U جریان با دبی ثابت
continuous fire U اتش پایدار
continuous beam U تیر چند دهانه تیر سراسری
continuous fire U اتش مداوم
continuous error U خطای پیوسته
continuous duty U کار مداوم یکنواخت
continuous duty U کار پیوسته
continuous distributions U توزیع پیوسته
continuous data U دادههای متوالی
continuous data U دادههای پیوسته
continuous current U جریان یکنواخت
continuous beam U تیرچند پایه
continuous beam U تیر ممتد
continuous error U خطای متوالی
continuous grading U دانه بندی پیوسته
continuous illumination U روشنایی مداوم
continuous function U تابع پیوسته
continuous forms U فرم های پیوسته
continuous illumination U روشنایی پایدار منطقه رزم
continuous inventory U موجودی مستمر
continuous forms U ورقههای پیوسته
continuous levelling U تراز یابی پیوسته
continuous paper U کاغذ پیوسته
continuous form U ورقه پیوسته
continuous grading U دانه بندی یکسره
continuous packing column U ستون پر شده پیوسته
continuous tone image U تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
continuous background radiation U تابش زمینهای پیوسته
continuous adjustable transformer U مبدل تنظیم پذیر
continuous deep beam U تیر تیغه یکسره
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
continuous flow analyser U تجزیه گر جریان پیوسته
continuous stock taking U رسیدگی مستمر موجودی
continuous stock taking U موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
continuous stock control U کنترل مستمر موجودی
continuous traffic line U خط پر امد و شد
continuous traffic line U خط پیوسته امد و شد
continuous extraction apparatus U دستگاه استخراج پیوسته
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
continuous strip camera U دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
continuous flow oxygen system U سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com