Perdic | commercial road traffic | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	commercial road traffic U	ترافیک جاده تجاری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Is there a road with little traffic? U	آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
	Is there a road with little traffic? U	آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
	road traffic U	امد وشد خیابان
	road traffic U	ترافیک جاده ترافیک خیابان
	road traffic U	رفت و امد خیابان
	road traffic offences U	جرائم راهنمایی و رانندگی
	a low-traffic road U	خیابان کم رفت و آمد
	to shift freight traffic from road to rail U	حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
	commercial U	مربوط به تجارت
	commercial <adj.> U	تجارتی
	commercial value U	ارزش تجارتی
	commercial U	تجاری
	commercial U	تجارتی
	commercial U	بازرگانی
	commercial <adj.> U	بازرگانی
	commercial <adj.> U	تجاری
	commercial firm U	شرکت تجارتی
	commercial efficiency U	بازده صنعتی
	commercial court U	دادگاههای صنفی
	commercial company U	شرکت تجاری
	commercial code U	قانون تجارت
	commercial policy U	سیاست بازرگانی
	commercial building U	تیم
	commercial building U	تیمچه
	commercial building U	سرای
	commercial bills U	اوراق تجارتی
	commercial area U	منطقه تجاری
	commercial attache U	وابسته بازرگانی
	commercial attache U	وابسته تجارتی
	commercial intercourse U	معامله یا مراوده بازرگانی
	commercial banks U	بانکهای بازرگانی
	commercial marine U	کشتیرانی تجارتی
	corporate [commercial] <adj.> U	تجارتی
	corporate [commercial] <adj.> U	بازرگانی
	commercial items U	اقلام تجارتی
	commercial invoice U	سیاهه تجارتی
	commercial items U	کالاهای تجارتی
	commercial law U	قانون تجارت
	commercial law U	حقوق تجارت
	commercial attache U	وابسته تجاری
	commercial loading U	بارگیری تجارتی
	commercial loading U	بارگیری کالای تجارتی
	commercial marine U	کشتی تجاری
	commercial marine U	ناوگان دریایی
	commercial bank U	بانگ بازرگانی
	commercial paper U	اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
	commercial vehicle U	وسیلهحملکالاومسافردر جاده
	commercial relations U	مناسبات تجاری
	commercial traveller U	بازاریاب
	commercial artist U	فردیکهکارتبلیغاتیمیکند
	quasi commercial U	شبه بازرگانی
	quasi commercial U	نیمه بازرگانی
	commercial art U	فعالیتهاوفرایندتبلیغیکمحصول
	commercial premises U	منطقهتجاری
	commercial transactions U	معاملات تجارتی
	commercial tax U	مالیات بازرگانی
	commercial paper U	سند تجارتی
	commercial papers U	اوراق تجارتی
	commercial procuration U	قائم مقام تجارتی
	commercial pure U	خلوص تجارتی
	commercial representative U	قائم مقام تجارتی
	commercial representative U	نمایندگی بازرگانی
	commercial revolution U	انقلاب بازرگانی
	commercial firm U	تجارتخانه
	corporate [commercial] <adj.> U	تجاری
	commercial center [American] U	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
	commercial center [American] U	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
	commercial air movement U	پرواز دادن با هواپیمای غیرنظامی حمل و نقل باهواپیمای غیرنظامی
	commercial center [American] U	مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
	commercial structural steel U	فولاد ساختمان تجارتی
	commercial structural steel U	فولادسازهای تجارتی
	commercial type vehicle U	خودروی تجارتی خودروهای شخصی
	commercial water movement U	حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
	commercial water movement U	حمل و نقل با کشتیهای شخصی
	commercial banking system U	نظام بانکداری تجارتی
	transferable commercial instrument U	اوراق تجارتی قابل انتقال
	commercial center [American] U	مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
	international commercial terms (incoterm U	قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
	commercial light gage sheet U	ورق فریف تجارتی
	international commercial terms (incoterm U	اینکوترمز
	one-way traffic U	عبوریکطرفه
	two-way traffic U	محلعبوردوطرفه
	traffic U	مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
	traffic U	شد وامد
	traffic U	تجارت
	traffic U	تجمع مدافعان
	through traffic U	ترافیک ترانزیتی
	through traffic U	امد و رفت ترانزیتی
	through traffic U	شد امد ترانزیتی
	through traffic U	عبور یکسره
	traffic U	تجارت غیرقانونی
	traffic U	اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
	traffic U	تجارت هدایت شده
	traffic U	داده پیام دریافتی
	traffic U	امد و شد حمل و نقل
	traffic U	نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
	traffic U	تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
	traffic U	انتقال دریانوردی
	traffic U	نقل
	traffic U	گذشتن
	traffic U	حرکت سیر
	traffic U	مبادله کالا
	traffic U	مخابره
	traffic U	رفت و امد وسایل نقلیه
	traffic U	کالا
	traffic U	داد وستدارتباط کسب
	traffic U	عبو ومرور وسائط نقلیه
	traffic U	امد وشد رفت وامد
	traffic U	تردد کردن
	traffic U	امد و رفت
	traffic U	عبور و مرور
	traffic U	امد وشدکردن
	traffic U	رفت و امد
	traffic U	ترافیک
	traffic U	امد و شد
	traffic lanes U	خطترافیک
	traffic post U	پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
	heavy traffic U	ترافیک سنگین
	traffic circles U	دایرهی یک طرفه
	traffic circle U	دایرهی یک طرفه
	transit traffic U	عبور ترانزیتی
	dense traffic U	ترافیک سنگین
	railway traffic U	عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
	railway traffic U	امد و شد راه اهن
	traffic warden U	فردیکهمفمورکنترلنحوهپارکاتومبیلهااست
	traffic designer U	نقشه کش رفت و امد
	public traffic U	رفت و امد همگانی
	traffic jam U	ترافیکوراهبندانسنگین
	traffic flow U	کشش ترافیک
	air traffic U	رفت و آمد هواپیمایی
	merging traffic U	ترافیکخیابانفرعیاتوبان
	traffic volume U	بار شد و امد
	traffic peak U	تیزه شد امد
	traffic density U	فشار امد وشد
	traffic density U	شدت عبور و مرور
	traffic density U	تراکم عبور و مرور
	traffic density U	تکاشف عبور و مرور
	traffic cut U	گره شد امد
	traffic cut U	تقاطع دو جریان عبور و مرور
	traffic court U	دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
	traffic court U	دادگاه عبور و مرور
	traffic court U	دادگاه تخلفات رانندگی
	traffic density U	سنگینی شد امد
	traffic density U	پرپشتی شد امد
	traffic peak U	حداکثر عبور و مرور
	traffic paint U	خط کشی راه
	traffic lane U	خط شد امد
	traffic lane U	مسیر عبور و مرور
	traffic island U	بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
	traffic intensity U	شدت عبور و مرور
	traffic induit U	شد امد القایی
	traffic induit U	ترافیک القایی
	traffic flow U	کشش عبور ومرور
	traffic control U	کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
	traffic control U	کنترل ترافیک
	traffic sign U	علامت عبور و مرور
	traffic signal U	علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
	traffic signal U	چراغ راهنمایی
	traffic signal U	نشانه روشن
	traffic stream U	جریان امد و شد
	traffic stream U	جریان رفت و امد
	traffic stud U	سنگ راه
	traffic stud U	گلمیخ چهارگوش
	traffic sign U	تابلو نشانه گذاری
	traffic sign U	لوحه نشانه گذاری
	traffic control U	کنترل عبور و مرور
	traffic density U	تراکم امد و شد
	tidal traffic U	شد امدنابرابر
	tidal traffic U	امد و شد ناقرینه
	telephone traffic U	ترافیک تلفنی
	telecommunication traffic U	ترافیک مخابرات
	telecommunication traffic U	ترافیک ارتباطات
	traffic release U	ساعت عبور ازاد خودروها
	traffic sign U	تابلو علایم
	traffic volume U	حجم امد و شد
	traffic light U	چراغ راهنمایی
	moving traffic U	ترافیک در حال حرکت
	density of traffic U	تراکم رفت و امد
	density of traffic U	تراکم ترافیک
	density of traffic U	پر پشتی امد و شد
	to regulate the traffic U	[جریان] ترافیک را کنترل کرن
	eligible traffic U	عبور و مرور مجاز
	eligible traffic U	حد عبورمجاز مسیرها
	freight traffic U	رفت و امد بار
	bus traffic U	رفت و امد اتوبوسها
	generated traffic U	شد امد ایجادی
	to be closed to [all] traffic U	برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
	turning traffic U	ترافیک پیچ دار
	street traffic U	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
	traffic lights U	چراغ راهنمایی
	to open something to [the] traffic U	چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
	traffic lane U	یک خط جاده برای یک مسیر
	airfield traffic U	عبور و مرور فرودگاه
	airfield traffic U	عبورو مرور در فرودگاه
	to direct traffic through U	ترافیک را از طریق...هدایت کردن
	street traffic U	ترافیک [جاده]
	bus traffic U	عبور و مرور اتوبوسها
	container traffic U	تراکم حمل و نقل کانتینرها
	gyratory traffic U	امد و شد چرخنده
	There is heavy traffic. U	ترافیک سنگین است.