English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
combination bands U نوارهای ترکیبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
combination U هماوندی
combination U ترکیب
combination U امیزش
combination U مجموعه
combination U ضربههای پی در پی
combination U مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
combination U چندین چیز که با هم ترکیب شده اند
combination U توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
bands U باریکه
bands U شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
bands U محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
bands U مدار ارتباطی که سیگنال
bands U را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
bands U محدوده فرکانس ها بین دو حد
bands U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
they came in bands U دسته دسته امدند
bands U بند و زنجیر
bands U بصورت نوار دراوردن
bands U نوارپیچیدن
bands U دسته کردن
bands U متحدکردن
bands U نوار زخم بندی
bands U باند بانداژ
bands U روبان
bands U توافق
bands U دستهء موسیقی اتحاد
bands U ارکستر
bands U نوار لولا
bands U تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
bands U با نوار بستن
bands U متحدشدن
bands U نوار
bands U متحد شدن
bands U متحد کردن
bands U نواره
bands U کمربند نوار
bands U قسمت موزیک
bands U نوار مانع
bands U شبکه سیم خاردار
bands U باندرادیو
bands U باند
bands U اره نواری
combination vehicle U خودروهای مرکب
combination toolholder U ابزار نگهدار چندگانه
combination tone U صوت ترکیبی
combination switch U سویچ چندکاره
combination shot U ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
combination lantern U فانوس مرکب
combination vehicle U خودروی بکسل کننده و بکسل شونده
horizontal combination U ترکیب افقی
least cost combination U ترکیب حداقل هزینه
linear combination U ترکیب خطی
pinning combination U مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
combination pliers آمیزش قفل ها
combination spanner U آچارچندکاره
linear combination U ترکیب خطی [ریاضی]
combination influence U عامل ترکیبی
combination influence U مکانیسم عامل مرکب
combination grasp U گرفتن معمولی و برعکس
combination locks U قفل حروفی
business combination U ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
chemical combination U ترکیب شیمیایی
combination lock U قفل حروفی
combination circuit U مدار انفجاری مرکب
combination circuit U مدارمرکب در مین
combination current U جریان مرکب
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
combination fixture U اویز مرکب
combination device U ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
swaddling bands U قماط
wave bands U باندهای موج
rubber bands U نوار لاستیکی
rubber bands U نوارکش
brass bands U دسته موزیکی که
rubber bands U کش
steel bands U نوار فولادی
swaddling bands U قنداق
contour bands U بندهای دور گرد
brass bands U ادوات انها از برنج باشد
charpentier bands U نوارهای شارپانتیه
bands of turquoise U لعاب فیروزهای
amateur bands U باندهای فرستنده تفننی
combination turret lathe U ماشین تراش کاپستان مرکب
combination slitting, shears U میله و اهن بر
combination slitting, shears U قیچی ورق
combination slitting, shears U cutter bar and
energy gap between two bands U فاصله انرژی دو نوار
linear combination of atomic orbitals U ترکیب خطی اوربیتالهای اتمی
ritz rydbergy combination principle U اصل ترکیب ریتس- ریدبرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com