English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
civil liberty U ازادی مدنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
liberty civil U ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
Other Matches
at liberty U مجاز
liberty U مرخصی 84 ساعته
liberty U فاعل مختاری
liberty U اجازه
liberty U اختیار
liberty U حریت
to be at liberty U ازاد بودن
Liberty U [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
liberty U ازادی
liberty of the press U ازادی مطبوعات
liberty of conscience U ازادی عقیده یا فکر
liberty men U افراد مرخصی
liberty man U ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
dispossess of liberty U سلب حریت
liberty party U حزب ازادی
to set at liberty U ازاد کردن
the champion of liberty U سنگ بسینه زن ازادی
the champion of liberty U مدافع ازادی
statue of liberty U مجسمه ازادی
nurse of liberty U پرورشگاه یا مهد ازادی
liberty pole U چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
liberty party U حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
to set at liberty U رها کردن
statue of liberty play U بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
civil U درونی
civil U داخلی حقوقی
civil U حقوق
civil U کشوری
civil U خدمات شهری
civil U شخصی
civil U غیر نظامی
civil U مدنی
civil U غیرنظامی
civil U شهری
civil disturbances U اغتشاشات داخلی
civil partnership U شرکت مدنی
civil procedure U اصول محاکمات حقوقی
civil procedure U ایین دادرسی مدنی
civil proceedings U اقدامات حقوقی
civil low U سیستم حقوقی رم باستان
civil low U حقوق مدنی
civil litigation U دادرسی مدنی
civil liability U مسئوولیت مدنی
civil liability U ضمان
civil injury U اضرار مدنی
civil injury U خسارت مدنی
civil disturbances U اغتشاشات غیرنظامی
civil services U خدمات دولتی
civil time U ساعت محلی
civil time U ساعت معمولی
civil disobedience U نافرمانی شهروندان
civil disobedience U مقاومت منفی و مسالمت آمیز
civil marriage U ازدواج محضری
civil marriages U ازدواج محضری
civil defence U موسسهآموزشدهندهمهارتهایرزمی
code civil U قانون مدنی
civil year U سال عرفی
civil divorce U موسسهایکهجنبهایالتیدارد
civil wrong U خطای مدنی
civil works U امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
civil twilight U شفق و فلق غیرنظامی
civil time U زمان عرفی
civil engineering U مهندسی راه و ساختمان
civil servant U مستخدم دولتی
civil engineering U مهندسی ساختمان
civil servant U مستخدم کشوری
civil war U جنگ داخلی
civil wars U جنگ داخلی
Civil Service U خدمات کشوری
Civil Service U خدمات اجتماعی
civil rights U حقوق مدنی
civil rights U حقوق اجتماعی
civil liberties U ازادی مدنی
civil engineers U مهندس شهرسازی
civil engineers U مهندس ساختمان
civil engineers U مهندس راه و ساختمان
civil servant U مستخدم یا کارمند دولت
civil servants U مستخدم کشوری
civil servants U مستخدم دولتی
civil servants U مستخدم یا کارمند دولت
civil engineer U مهندس راه وساختمان
civil engineer U مهندس راه و ساختمان
civil engineer U مهندس ساختمان
civil engineer U مهندس شهرسازی
civil engineers U مهندس راه وساختمان
civil law U حقوق مدنی
civil action U دعوی مدنی یا حقوقی
civil defense U پدافند غیر نظامی
civil defense U دفاع غیر نظامی
civil department U تشکیلات کشوری
civil defense U پدافند ازمناطق شهری
civil censorship U سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
civil aircraft U هواپیمای غیر نظامی
civil affairs U عملیات مردم یاری
civil death U محرومیت از حقوق مدنی
civil affairs U امور غیرنظامیان
civil action U دعوی مدنی
civil advisor U مستشار غیرنظامی
civil advisor U مشاورامور غیرنظامی مشاور امورشهرسازی
civil code U قانون مدنی
civil degradation U محرومیت از حقوق مدنی
civil engineering works U بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
Keep a civil tongue in your head. U حرف دهنت رابفهم
Deprivation of ones civil rights . U محرومیت از حقوق مدنی
Civil Aviation Organization U سازمان هواپیمایی کشور
civil court division U بخش دادگاه مدنی
civil servant [British E] U کارمند دولت
principle of civil litigation U ایین دادرسی مدنی
civil status office U دفتر سجل و احوال
law of civil procedure U ائین دادرسی مدنی
civil damage assessment U ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
civil nuclear powers U کشوردارای قدرت اتمی
civil nuclear powers U کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
principle of civil litigation U اصول محاکمات مدنی
riot and civil commotion U اعتصاب و تظاهرات
civil military relations U روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
civil military action U عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
civil military action U عملیات مردم یاری
entitle to civil rights U متمتع از حقوق مدنی
civil defence service U خدمات کشوری
civil procedure code U قانون ایین دادرسی مدنی
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
assistant chief of staff,g(civil affair U معاونت امور غیرنظامیان رکن پنجم اداره پنجم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com