English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cheap copy U بدل قلابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cheap U کم ارزش پست
cheap U جنس پست
cheap U ارزان
cheap labor U نیروی کار ارزان قیمت
cheap labor U کار ارزان
cheap jack U دوره گرد
dirt-cheap U بسیارارزان
Cheap is cool. U کنس بودن محشر است.
dirt-cheap U مفت مسلم
cheap money U پول با بهره کم
cheap shot U خشونت عمدی
dog cheap U مفت مسلم بقیمت سگ مرده یاصاحب مرده
dog cheap U بسیارارزان
dirt cheap U مفت
to hold cheap U ناچیزشمردن
to hold cheap U حقیرشمردن
cheap money U پول ارزان
to work cheap U بامزدکم کارکردن
cheap shotter U بازیگر خشن بصورت عمد
dirt cheap U بسیار ارزان
Cheap is beautiful. U کنس بودن محشر است.
It is dirt cheap . It is a give - away . U مفت است ( بی نهایت ارزان )
cheap shot artist U بازیگر خشن بصورت عمد
copy U رونوشت
to copy U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
copy U نمونه ساختن
copy U استنساخ کردن
copy U رونویس کردن
copy U سواد
copy U جلد
copy U نسخه
copy U نسخه برداری
copy U کپیه کردن رونویسی کردن
copy U نگهبان مخابراتی
copy U بدل سازی کردن
copy U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy U کپیه
copy U تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copy U کپی برداری
copy U دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copy U کپی
copy U نمونه
true copy U رونوشت مطابق با اصل
straightforward copy U کپیه عین اصل
make a copy of U رونوشت برداشتن
office copy U رونوشت مصدق
presentation copy U نسخه قدیمی
tape copy U پیام ضبط شده روی نوارضبط
soft copy U نسخه غیر ملموس
tape copy U پیام نوار شده
soft copy U نسخه غیر چاپی
copy quantity U مقدارکپی
pirate copy U نسخه غیر قانونی چاپ شده
certified copy U رونوشت گواهی رسمی شده
be a carbon copy <idiom> U دقیقا مثل دیگری بودن
examined copy U نسخه بررسی شده
The painting is only a copy. U این نقاشی فقط کپی [از اصل] است.
copy for private use U نسخه برای استفاده شخصی
She is a bit too copy . U خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
back copy U نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
pirate copy U نسخه سرقت شده
fair copy U نسخه درست
copy machining U الگوتراشی
copy holder U گیره کاغذ
copy fitting U مطابقت کپی
copy editing U ویرایش کپی
copy book U دفتر کپیه
cetified copy U سواد مصدق
cetified copy U رونوشت مصدق
certified copy U سواد مصدق
backup copy U کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
abdominos'copy U شکم بینی
backup copy U نسخه پشتیبان
authorization to copy U اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
attested copy U رو نوشت مصدق
carbon copy U کپی نسخه غیراصل
carbon copy U رونوشت
carbon copy U ورق کاربن
carbon copy U رونوشت کاربنی
copy milling U الگوتراشی
certified copy U رونوشت مصدق
foul copy U چرک نویس
foul copy U مسوده
exact copy U رونوشت عین
hard copy U نسخه چاپی
dead copy U اخبارکهنه
dead copy U اخبارچیده شده
copy protection U حفافت دربرابر کپی
hard copy U نسخه ملموس خروجی چاپی
copy protection U محافظت از کپی
copy protection U جلوگیری از اعمال کپی
copy protect U یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
make a copy of U سواد برداشت
copy protect U یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
copy plot U تکثیر از روی نسخه اصلی
live copy paste U کپی الصاق مستقیم
He's a carbon copy of his father. U کپی پدرش است.
rough or foul copy U چرک نویس
press copy book U دفتر کپیه
copy of his letter is here with enclosed U رونوشت نامه وی ضمیمه است
hard-copy output U نسخه [خروجی] چاپی
copy letter book U دفتر کپیه
copy output mode U روکشخروجیکپی
camera ready copy U کپی اماده تکثیر
blind copy receipt U در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
blind carbon copy U در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
fair or clean copy U پاکنویس
To belittle one self . To make oneself cheap . To lower oneself . U خود را کوچک کردن (سبک حقیر پست )
colour hard copy device U اسباب نسخه چاپی رنگی
To belittle oneself . To make oneself cheap. U خود را سبک کردن ( تحقیر نمودن )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com