Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
carrier pigeon
U
کبوتر نامه بر
carrier pigeon
U
کبوتر قاصد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pigeon
U
ساده وگول خور
pigeon
U
ترسو
pigeon
U
دخترجوان
pigeon
U
محبوبه
pigeon
کبوتر
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
Put the cat among the pigeon
U
ولوله راه انداختن
f.pigeon
U
کبوترچتری
pigeon-holes
U
خانه
pigeon-holes
U
کاغذدان
pigeon fancier
U
کفترباز
homing pigeon
U
کبوتر خانگی
pigeon hole
U
لانه کبوتر
pigeon hole
U
خانه
pigeon hole
U
کاغذدان
pigeon-hole
U
لانه کبوتر
homing pigeon
U
کبوتر جلد
pigeon-hole
U
خانه
pigeon hearted
U
بزدل
pigeon-hole
U
کاغذدان
pigeon-holes
U
لانه کبوتر
homing pigeon
U
بازگشت کبوتر
pigeon toed
U
دارای پنجه خمیده بداخل
passenger pigeon
U
کبوتر وحشی امریکای شمالی
pigeon livered
U
ملایم
pigeon milk
U
خوراک نیمه هضم شدهای که کبوترازچینه دان خوددراورده بجوجههای خودمیدهد
pigeon pair
U
پسر ودختر دوقولو
pigeon pair
U
پسرودختری که یگانه فرزندان پدرومادرخودباشند
pigeon pea
U
لوبیای سودانی
pigeon racing
U
مسابقه کبوترها
rock pigeon
U
کبوتر کوهی
to pluck a pigeon
U
گوش ادم ساده لوحی رابریدن
wild pigeon
U
کبوتر چاهی کفتر چاهی
wood pigeon
U
کبوتر جنگلی
pigeon livered
U
نرم
pigeon livered
U
بی کینه
pigeon house
U
برج کبوتر
pigeon breast
U
سینه کفتری
pigeon breast
U
برامدگی جناغ سینه
pigeon toed
U
دارای پنجه برگشته
pigeon breasted
U
دارای قوز سینه
pigeon fancier
U
کبوترباز
pigeon hawk
U
شاهین کوچک امریکایی
pigeon house
U
کبوتر خان
pigeon house
U
لانه کبوتر
pigeon hearted
U
ترسو
fan tailed pigeon
U
کبوتر یا کفتر چتری
T carrier
U
استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
carrier
U
1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
carrier
U
مشابه 1595
carrier
U
وسیله حمل و نقل
carrier
U
فرستنده بار شرکت حمل و نقل
carrier
U
حمل کننده
carrier
U
حامل غلطک حمال
carrier
U
نامه بر
carrier
U
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carrier
U
مکاری
carrier
U
ارسال داده ساده
carrier
U
داده ارسالی موج مانند
carrier
U
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
carrier
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier
U
موسسه حمل و نقل
carrier
U
حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carrier
U
ترک بند
carrier
U
باربر
carrier
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
carrier
U
حامل
carrier
U
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier
U
متصدی حمل و نقل
carrier
U
فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
carrier
U
موج حام-ل
carrier
U
برنامه حامل میکرب
carrier
U
carrier aircraft
carrier
U
ناو هواپیمابر
carrier
U
دستگاه کاریر
oxygen carrier
U
اکسیژن بر
data carrier
U
حامل داده ها
data carrier
U
حامل داده
letter carrier
U
چاپار
destination carrier
U
کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
image carrier
U
حامل تصویر
fuse carrier
U
نگهدارنده فیوز
helicopter carrier
U
ناو هلیکوپتر بر
free carrier
U
تحویل به حمل کننده کالا
fuse carrier
U
فیوزگیر
luggage carrier
U
ترک بند موتورسیکلت
hod carrier
U
ناوه کش
free carrier
U
یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
letter carrier
U
نامه رسان پستچی
personnel carrier
U
نفربر
charge carrier
U
حامل بار
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
suit carrier
U
پوششکتوشلوار
piton-carrier
U
میخحامل
negative carrier
U
محلقرارگیرینگاتیو
log carrier
U
حاملچوبگرد
weapon carrier
U
کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
weapon carrier
U
حامل جنگ افزار
water carrier
U
دلو
video carrier
U
حامل ویدئو
troop carrier
U
نیرو بر
ammunition carrier
U
خودرو مهمات کش
sound carrier
U
حامل صوت
puck carrier
U
گوی دار
lumber carrier
U
کشتی تیر بر
carrier frequency
U
فرکانس حامل
personnel carrier
U
خودرو نفربر
data carrier
U
داده بر
carrier pigeons
U
کبوتر قاصد
ball carrier
U
بازیگری که با توپ میدود
battery carrier
U
شاسی باتری
carrier company
U
تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
carrier detect
U
کشف حامل
carrier detect
U
تشخیص حامل
carrier frequency
U
بسامد حامل
carrier frequency
U
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier frequency
U
فرکانس موج حامل
carrier gas
U
گاز حامل
attack carrier
U
ناو هواپیمابر افندی
ammunition carrier
U
مهمات بیار
carrier pigeons
U
کبوتر نامه بر
bulk carrier
U
وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
bulk carrier
U
کشتی که کالای فله حمل مینماید
aircraft carrier
U
ناو هواپیمابر
aircraft carrier
U
carrier : syn
actual carrier
U
موسسه حمل و نقل واقعی
air carrier
U
شرکت ترابری هوایی
carrier handle
U
دستگیره حمل
carrier handle
U
دسته حمل
common carrier
U
متصدی حمل ونقل
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
common carrier
U
متصدی حمل ونقل حامل مشترک
common carrier
U
گاراژ دار
carrier's lien
U
در گرو شرکت حمل
carrier's risk
U
ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
combination carrier
U
کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
carrier's risk
U
خطرات به عهده حمل کننده
common carrier
U
مکاری
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی
carrier sense
U
detect collision accesswith multiple دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
contracting carrier
U
موسسه حمل و نقل موردقرارداد
carrier system
U
سیستم حامل
common carrier
U
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
carrier wave
U
موج حامل
carrier wave
U
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
color carrier
U
حامل رنگ
color carrier reference
U
فاز مبنای حامل رنگ
anti submarine carrier
U
ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
three-tier car carrier
U
حملماشینسهطبقه
attack aircraft carrier
U
ناو هواپیمابر تهاجمی
telephone carrier current
U
جریان حامل تلفنی
carrier striking force
U
نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
carrier task force
U
گروه رزمی هواپیمابر دریایی
carrier color signal
U
پیام رنگی حامل
carrier color signal
U
پیام رنگ تابی
carrier chrominance signal
U
پیام رنگ تابی
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
breech block carrier
U
الات متحرک
breech block carrier
U
حامل کولاس
brake shoe carrier
U
نگهدارنده کفشک ترمز
attack nuclear carrier
U
ناو هواپیمابر افندی هستهای
antisubmarine carrier group
U
ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
automatic carrier landing system
U
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
high frequency carrier cable
U
کابل کاریر فرکانس بالا
attack carrier striking forces
U
نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com