Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cargo master
U
هواپیمای کارگوماستر
cargo master
U
نوعی هواپیمای باری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cargo
U
محموله دریایی بار
cargo
U
کالا
cargo
U
بار
cargo
U
بارکشتی
cargo
U
محموله کشتی
cargo
U
محموله
cargo transporter
U
کانکس
cargo documentation
U
بارنامههای کشتی بارنامه کردن
cargo net
U
تور بارگیری
cargo insurance
U
بیمه محمولات
cargo liner
U
کشتی باری
cargo liner
U
مسافری
cargo liners
U
خط کشتیرانی مخصوص بار
cargo manifest
U
فهرست بار
cargo manifest
U
افهارنامه شرح محموله کشتی
cargo insurance
U
بیمه بار
cargo insurance
U
بیمه محموله
bulk cargo
U
محموله حجیم
bulk cargo
U
کالای فله بار فله
bulk cargo
U
کالای بسته بندی نشده
bulk cargo
U
بار فله
cargo compartment
U
دهلیز بار
cargo boat
U
کشتی بارکش
cargo boat
U
کشتی باری
cargo checking
U
بازرسی بار
cargo checking
U
بازرسی کردن محمولات
bulk cargo
U
بارحجیم بار عمده
bulk cargo
U
بار یک پارچه
cargo hook
U
قلاب بار
cargo reception
U
قبولمحمولهبار
cargo hold
U
نگهداریمحمولهبار
cargo dispatch
U
توزیعمحمولهبار
accompanying cargo
U
بار همراه
air cargo
U
بارهای محمول هوایی
air cargo
U
بارهوایی
cargo delivery
U
تحویل بار
bulk cargo
U
بار قوال
cargo compartment
U
اطاق بار
loose cargo
U
باربسته بندی نشده
cargo documentation
U
ثبت محمولات کشتی
frustrated cargo
U
کالای متروکه
floating cargo
U
باری که باکشتی حمل میشود
frustrated cargo
U
کالای سرگردان
labeled cargo
U
کالای ویژه
general cargo
U
بار عمومی
general cargo
U
کالای معمولی
return cargo
U
محموله برگشت
floating cargo
U
باری که دردریا است
outbound cargo
U
بارخروجی
inbound cargo
U
کالای تخلیه نشده
inbound cargo
U
کالای پیاده نشده از کشتی یاهواپیما
outbound cargo
U
بار خارج از کشور
jettison of cargo
U
محموله را به هنگام خطر به دریا ریختن
labeled cargo
U
کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
loose cargo
U
بار روباز
loose cargo
U
بار باز
flatted cargo
U
بار هموار و صاف
flatted cargo
U
بار تخت
cargo whip
U
طناب بوم اسکله
cargo transporter
U
جعبه حمل بار درهواپیما یا ناو سکوی حمل بار
general cargo
U
بار متفرقه
cargo transport
U
هواپیمای ترابری
vehicle cargo
U
بار تریلی دار
cargo sling
U
طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
deck cargo
U
بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
cargo ship
U
کشتی باری
vehicle cargo
U
بار چرخدار
cargo port
U
دریچه بارگیری ناو
cargo plan
U
طرح بارگیری ناو
deck cargo
U
بار روی عرشه
unitized cargo
U
تک محموله
break bulk cargo
U
محموله بسته بندی شده
allowable cargo load
U
بار مجاز
cargo outturn message
U
پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
cargo tie down point
U
محل مهار بار روی وسیله محل بستن محمولات
attack cargo ship
U
ناوحمل و نقل مخصوص تک
attack cargo ship
U
ناو باربری تهاجمی
cargo handling at port
U
جابجایی کالا در بندر
cargo outturn report
U
گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
combat cargo officer
U
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
general cargo rate
U
نرخ محل بار متفرقه
general cargo rates
U
نرخهای حمل کالاهای متفرقه
allowable cargo load
U
فرفیت بار مجاز هواپیما
break bulk cargo
U
محمولات تفکیک شده
allowable cargo load
U
حداکثربار مجاز
crossover cargo deck line
U
خطعرضیباراندازعرشه
master of
U
سرپرست گروه شکار روباه
master
U
کسب مهارت کردن
the master
U
خداوند
to be a master of
U
دارا بودن
to be a master of
U
در اختیار خودداشتن
master
U
چیره دست شدن
master off
U
استاد شمشیربازی
the master
U
در
master
U
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master
U
تسلط یافتن
master
U
ماهر شدن در چیزی
master
U
کاپیتان کشتی
master
U
استاد شطرنج
master
U
مخدوم
master
U
اصلی
master
U
رام کردن
master
U
تسلط یافتن بر
master
U
چیره دست
master
U
ارباب استاد
master
U
کارفرما
master
U
رئیس
master
U
مدیر مرشد
master
U
دانشور
master
U
پیر
master
U
صاحب
master
U
ماهرشدن
master
U
خوب یادگرفتن
master
U
استادشدن
master
U
قطعه کار اصلی
master
U
جامع
master
U
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master
U
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
master
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
master
U
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
master
U
ارباب صاحب
master
U
ماهر شدن
master
U
مدل اصلی
master's
U
فوقلیسانسه-دارایمدرکMAیاMSc
old master
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
master
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master
U
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
master
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
old master
U
هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
master
U
سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
master
U
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
master
U
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
master
U
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
U
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
master
U
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
master sergeant
U
سرگروهبان
master sergeant
U
استوار ارشد نیروی زمینی
master stroke
U
هنر نمایی
master routine
U
شاه روال
master tape
U
شاه نوار
master service
U
انشعاب اصلی
master slave
U
ارباب و برده
master slice
U
شاه قاچ
master station
U
شاه ایستگاه
master station
U
ایستگاه اصلی
master stroke
U
استادی
master stroke
U
شاهکار
master station
U
پست اصلی مخابرات
master race
U
نژاد برتر
master mode
U
وضعیت اصلی
master mode
U
حالت راهبر
master of the horse
U
کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
master of the time
U
صاحب الزمان
master rod
U
شاتون اصلی
master physician
U
سر پزشک
master pick
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master tooth
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master plot
U
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
master program
U
شاه برنامه
master mind
U
عقل کل
master tournament
U
مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
master workman
U
سر کارگر
pilot master
U
سر راهنما
property master
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
Master of Science
U
فوقلیسانسMSc-
ring master
U
رئیس سیرک
sailing master
U
افسری که موافب راندن کرجیهای تفرجی است
scout master
U
در پیشاهنگی :سر رسد
ship's master
U
افسرارشد کشتی
singing master
U
اموزگار سرایش
taxing master
U
مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
question-master
U
فردپرسشگردریکمسابقهیاامتحان
wagon master
U
مسئول واگن
truck master
U
مامور یا سرپرست چندکامیون
master cord
U
ریسماناصلی
whore master
U
جنده باز
master workman
U
استاد کار
master workman
U
سرکارگر
master agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
master agreement
U
توافق اولیه
master's certificate
U
گواهینامه فرماندهی
They all acknowledge him master .
U
همه او را به استادی قبول دارند
To be a master of ones craft.
U
درفن خود استاد بودن
ship's master
U
کاپیتان کشتی تجاری
mint master
U
رئیس ضرابخانه
missile master
U
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
wagon master
U
رئیس قطار
master mind
U
فکر بزرگ
harbor master
U
رئیس بندر
globe master
U
نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
french master
U
فرانسه
french master
U
اموزگار
drop master
U
سرپرست پرش
drop master
U
مدیر پرش
drill master
U
مشق دهنده
dock master
U
راهنمای حوض
harbor master
U
مامور تنظیم حمل ونقل وامور بندرگاه
harbor master
U
راهنمای بندر
head master
U
مدیر اموزشگاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com