Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
card up one's sleeve
<idiom>
U
برای روز مبادا نگهداشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sleeve
U
غلاف
sleeve
U
موف مفصل
sleeve
U
بوش
sleeve
U
مهره ماسوره
sleeve
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve
U
سردست
sleeve
U
روپوش سردست
sleeve
U
پرچم بادنما
sleeve
U
روکش
sleeve
U
دراستین داشتن
sleeve
U
استین زدن به
sleeve
U
استین
sleeve
U
پوسته
sleeve
U
جلد
have something up one's sleeve
<idiom>
U
چیزی سری نگه داشتن
up one's sleeve
<idiom>
U
برای روز مبادا
sleeve
U
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
short sleeve
U
کوتاهیآستین
threaded sleeve
U
غلافپیچدار
pagoda sleeve
U
آستینپاگودا
batwing sleeve
U
آستینکیمانو
tailored sleeve
U
آستینکتی
sleeve strap
U
نوارسرآستین
sleeve coupling
U
تزویج مفصلی
puff sleeve
U
آستینپفی
shirt sleeve
U
آستینپیراهن
set-in sleeve
U
نوارجادکمهای
roller sleeve
U
روکشدورانی
raglan sleeve
U
برشحلقهآستین
mast sleeve
U
روکشدکل
kimono sleeve
U
آستینکیمونو
to pull any one by the sleeve
U
استین کسیرا کشیدن
to pull any one by the sleeve
U
کسیرا متوجه سخن خود کردن
stabilizing sleeve
U
پرده متعادل کننده گلولههای منور
stabilizing sleeve
U
غلاف تثبیت کننده
stabilizing sleeve
U
غلاف متعادل کننده
dolman sleeve
U
استین گشاد و اویخته
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve link
U
دکمه زنجیری
sleeve joint
U
اتصال با بوش
driving sleeve
U
استوانه گرداننده
driving sleeve
U
مهره ماسوره
sleeve emblem
U
علایم سراستین
sleeve emblem
U
علامت سردست
sleeve coupling
U
پیوست تزویجی
to pull any one's sleeve
U
کسیرا متوجه سخن خود کردن
to pull any one's sleeve
U
استین کسیرا کشیدن
insulating sleeve
U
روکشعایقکار
hanging sleeve
U
آستینآویزان
floating sleeve
U
آستینبلندآزاد
flex sleeve
U
سیمروکشدار
epaulet sleeve
U
آستیناپلدار
cap sleeve
U
آستینافتاده
cable sleeve
U
محلاتصالکابل
bishop sleeve
U
آستینمچدار
three-quarter sleeve
U
آستینسهربع
center sleeve
U
مرکز مجوف
center sleeve
U
مرغک ماشین تراش
sleeve brick
U
اجر مشبک
clamping sleeve
U
مفصل مهار کننده
to twitch one by the sleeve
U
استین کسیرا کشیدن
laugh in one's sleeve
U
زیر لب خندیدن
adapter sleeve
U
پوسته تطبیق دهنده
aiming post sleeve
U
روپوش شاخص
leg-of-mutton sleeve
U
آستینپفیبلند
sleeve strap loop
U
بستنوارسرآستین
cable jointing sleeve
U
مفصل انشعاب کابل
cable jointing sleeve
U
موف انشعاب
body fit sleeve
U
پوسته یا غلاف مناسب
aiming post sleeve
U
غلاف شاخص
wear one's heart on one's sleeve
<idiom>
U
نشان دادن تمام احساسات
card
U
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
card
U
ورق بازی کردن
card
U
کارت تبریک کارت عضویت
card
U
مقوا
card
U
کارت ویزیت بلیط
card
U
کارت
card
U
ورق بازی گنجفه
card
U
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card
U
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
card
U
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card
U
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
card
U
پنبه زنی
card
U
ماشین پرداخت پارچه
card
U
یک کارت پانچ
card
U
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
card
U
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card
U
فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card
U
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
card
U
امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
card
U
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
card
U
مین فلز برای تختههای مدار
card
U
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
card
U
برگه
card
U
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
card
U
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
ID card
U
کارت شناسایی
card
U
ورق
greetings card
U
کارتتبریک
card
U
برگ
ID card
U
شناسنامه
card
U
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
card
U
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card
U
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card
U
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card
U
ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
card
U
بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است
safety card
U
کارت تامین جنگ افزار
post card
U
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
ram card
U
RAکارت
range card
U
کارت برد
range card
U
کارت تیر سلاح جدول تیر سلاح
post card
U
کارت پستال
paper card
U
کارت کاغذی
storm card
U
طوفان نمای دریایی
stub card
U
ته کارت
punch card
U
برگ منگنه
smart card
U
کارت هوشمند
punch card
U
کارت منگنه
safety card
U
کارت تامین اتشبار
red card
U
علامت اخراج اخراج بازیگر
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
red card
U
کارت قرمز
race card
U
برنامه اسب دوانی
qualification card
U
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
punched card
U
کارت منگنه
punched card
U
کارت پانچ شده
punched card
U
کارت منگنه شده
playind card
U
ورق گنجفه
punched card
U
کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
summary card
U
کارت خلاصه
tape to card
U
از نوار به کارت
green card
U
کارت سبز
card support
U
حافظورق
high card
U
کارتبالا
cash card
U
کارتمخصوصگرفتنپول
vaccination card
U
دفترچه واکسیناسیون
vaccination card
U
دفترچه مایه کوبی
to get
[be given]
your card
[British E]
<idiom>
U
برگه اخراج از شغل را گرفتن
[اصطلاح روزمره]
yello card
U
اخطار
boarding card
U
کارتمخصوصیکهمسافرانباید بههمراهداشتهباشند
card vote
U
کنارهگیریبهنفعکسی
cheque card
U
کارتشناساییمخصوصدریافتچک
index card
U
کارتشاخص - کارت Index
To play ones last card
U
آخرین تیر ترکش رارها کردن
He is a loose card .
U
خیلی ول است
card-cut
U
[برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
card-indexes
U
رجوع شود به file card
card-index
U
رجوع شود به file card
time card
U
کارتی که ساعت حضور وغیاب کارگر روی ان قید میشود گاه برگ
to palm a card
U
برگی را در دست غیباندن
to play one's card well
U
از فرصت خود استفاده کامل کردن
trailer card
U
کارت پشت بند
visiting card
U
کارت ویزیت
visiting card
U
کارت اسم درفرانسه
visting card
U
کارت ویزیت
we left a card on him
U
کارتی در خانه اش گذاشتیم
yello card
U
کارت زرد
card sharp
U
قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
card sharp
U
برگزن
card sharps
U
قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
card sharps
U
برگزن
card-carrying
U
دارای کارت عضویت
card-carrying
U
عضو رسمی
card-carrying
U
دو آتشه
card-carrying
U
واقعی
trump card
<idiom>
U
استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
card system
U
سیستم کارتی
card loader
U
بار کننده کارت
card jam
U
گیر کردن کارت
card image
U
تصویر کارت
card hopper
U
قسمت جهنده کارت
card hopper
U
ناودان کارت
card guide
U
راهنمای کارت
card format
U
قالب کارت
card file
U
پرونده کارتی
card field
U
فیلد کارت
card loader
U
کارت بارکن
card punch
U
کارت منگنه کن
card punch
U
دستگاه کارت منگنه
card stacker
U
مخزن کارت
card stacker
U
کارت پشته کن
card sorter
U
دستگاه مرتب کننده کارت
card sorter
U
دستگاه کارت جورکن
card row
U
سطر کارت
card reproducer
U
تولیدکننده دوباره کارت
card reader
U
کارت خوان
card rack
U
جای کارت
card rack
U
طاقچه کارت
card field
U
میدان کارت
card feed
U
خورد کارت
binary card
U
کارت دودویی
bin card
U
کارت مصرف محتویات فرف
aperture card
U
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
account card
U
کارت حساب
wild card
U
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
report card
U
کارنامه
identity card
U
شناسنامه
credit card
U
کارت اعتباری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com