English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
budget forecasting model U مدل پیشگویی بودجهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sales forecasting model U مدل پیش فروش
forecasting U پیش نگری
forecasting U پیش بینی
sales forecasting U پیش بینی فروش
economic forecasting U پیش بینی اقتصادی
surf forecasting U پیش بینی موج دریا
forecasting methods U روشهای پیش بینی
long run forecasting U پیش بینی بلند مدت
budget U اعتبار
budget U حساب درامد وخرج
budget U بودجه
budget determinant U تعیین بودجه
budget deficit U کسر بودجه
budget ceiling U سقف بودجه
budget classification U طبقه بندی بودجه
budget comittee U گروه بودجه
budget deficit U کسری بودجه
budget constaint U محدودیت بودجهای
budget constraint U محدودیت بودجه
budget credit U اعتبار بودجه
budget cycle U مراحل بودجه
budget data U اطلاعات بودجه
budget directive U دستورالعمل تهیه بودجه
budget estimates U براوردهای بودجهای
capital budget U بودجه سرمایهای
capital budget U بودجه تاسیساتی
capital budget U بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
cash budget U بودجه نقدی
development budget U بودجه عمرانی
budget account حسابی در فروشگاه که وجه خرید اجناس و...به آن واریز می شود
current budget U بودجه جاری
current budget U بودجهای که برای یک سال مالی تدوین شود
cyclical budget U بودجه ادواری
budget surplus U اضافه بودجه
budget execution U اجرای بودجه
budget expenditures U مخارج بودجه
variable budget U بودجه متغیر
budget item U اقلام نقدی
budget item U اقلامی که به دستور فرمانده قیمت ان ازبودجه یکان کسر میشود
budget line U خط بودجه
budget period U دوره بودجه
budget period U زمان بودجه
budget process U مراحل بودجه
budget surplus U مازاد بودجه
cyclical budget U بودجه دورانی
preliminary budget U بودجه ابتدائی
government budget U بودجه دولت
state budget U بودجه دولت
to p for a sum in the budget U مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
household budget U بودجه خانوار
budget process U فرایند بودجه
program budget U بودجه برنامهای
provide for in the budget U در بودجه پیش بینی کردن
municipal budget U بودجه شهرداری
national budget U بودجه ملی
operating budget U بودجه بهره برداری
operating budget U بودجه عملیاتی
preliminary budget U بودجه مقدماتی
flexible budget U بودجه انعطاف پذیر
flexible budget U بودجه متغیر
fixed budget U بودجه ثابت
budget bureau U دفتر بودجه
budget balance U توازن بودجه
budget balance U تعادل بودجه
budget cycle U گردش بودجه
balanced budget U بودجه متوازن
annual budget U بودجه سالانه
family budget U بودجه خانوار
family budget U بودجه خانواده
financial budget U بودجه مالی
administrative budget U بودجه اداری
unbalanced budget U بودجه نامتوازن
unified budget U بودجه واحد
The budget deficit of 1980 . U کسر بودجه سا ل1980
The welfare budget has been cut down. U از بودجه رفاهی مقداری زده اند
preliminary budget forecast U پیش بینی مقدماتی بودجه
balanced budget multiplier U ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
command budget estimate U براوردبودجه
national economic budget U بودجه اقتصادی ملی
balanced budget theorem U قضیه بودجه متوازن
cyclically balanced budget U بودجه متوازن ادواری
command budget estimate U براورد بودجه یکان
multiplier effect of a balanced budget U اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
s r s model U الگوی محرک- پاسخ- محرک
s s model U الگوی محرک- محرک
s o r model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
s r model U الگوی محرک- پاسخ
new model U از نوطرح کردن
model U طرح
model U طرح ریختن ساختن
model U مطابق مدل معینی در اوردن
model U نمونه اصلی
model U نمونه قرار دادن
model U مدل سازی
model U الگو
model U مدل
model U شکل دادن
model U قالب
model U سرمشق
model U نمونه
model U آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
model U گونه یک محصول
model U نقشه
model U قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
model U نوع یک محصول
model U قالب طرح
model U کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
model U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
validation of a model U اعتبار یک الگو
probabilistic model U الگوی احتمالی
planning model U الگوی برنامه ریزی
pilot model U مدل ازمایشی
probabilistic model U الگوی تصادفی
probabilistic model U مدل احتمالی
station model U مدلهواشناسی
vintage model U الگوی زمانی
validation of a model U تحقق پذیری یک الگو
dressmaker's model U مانکنخیاطی
two sector model U الگوی دو بخشی
test model U نمونه ی ازمایش
stochastic model U نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
stochastic model U الگوی تصادفی
she was a model of besuty U نمونه زیبایی بود
tiny model U مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
relational model U مدل رابطهای
random model U الگوی تصادفی
random model U مدل تصادفی
vintage model U الگوی مقطع زمانی
pilot model U مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
macro model U الگوی کلان
cosmological model U مدل کیهان شناختی
data model U مدل داده
decision model U الگوی تصمیم گیری
large model U مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
conceptual model U شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
deteministic model U مدل قطعی
dynamic model U الگوی پویا
dynamic model U مدل پویا
imageing model U روش یا مدل ارائه تصاویر
econometric model U الگوی اقتصادسنجی
huge model U مدل حافظه پردازنده Intel که به کد داده و برنامه اجازه ارسال بر حسب کیلوبایت میدهد.
hierarchical model U مدل سلسله مراتبی
haavelmo model U الگوی هاولمو
economic model U الگوی اقتصادی
mathematical model U الگوی ریاضی
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
pilot model U نمونه ازمایشی
bohr model U مدل بور
normative model U الگوی هنجاری
noncompetitive model U الگوی غیر رقابتی
neoclassical model U الگوی نئوکلاسیک
molecular model U الگوی مولکولی
model geometric U یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
model geometric U نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
model building U الگوسازی
micro model U الگوی خرد
mathematicl model U الگوی ریاضی
conjunctive model U الگوی عطفی
mathematical model U مدل ریاضی
electrical model U مدل الکتریکی
wire frame model U نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
balanced growth model U الگوی رشد متوازن
file level model U نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
micro dynamic model U الگوی خرد پویا
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
perspective spatial model U مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
macro dynamic model U الگوی کلان پویا
leading edge model U IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
stick and ball model U الگوی گلوله و میله
ISO/OSI model U معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند
ISO/OSI model U INTERCONNECTION SYSTEM OPEN/ORGANIZATION STANDARDS INTERNATIONAL
tandy model 000hl U IBکامپیوتر شخصی سازگار باریزکامپیوتر XT
free electron model U الگوی الکترون ازاد
perspective spatial model U مدل برجسته بینی
the math teacher-turned-model U آموزگار ریاضیی که مدل شده است.
Just check out the new sports car model! U نگاه بکن به مدل تازه خودروی کورسی !
stimulus organism response model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
space filling molecular model U الگوی مولکولی فضا پر کن
stimulus stimulus model U الگوی محرک- محرک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com