English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
truss U بداراویختن
truss U بارسفر بستن
truss U بهم بستن بادبان را جمع کردن
truss U کوک زن
truss U متمسک شدن
truss U دسته کردن
truss U گره زدن
truss U جفت کردن
truss U پایه زدن بستن
truss U بسیخ کشیدن
truss U چوب بست زدن
truss U شکم بند
truss U بقچه
truss U بدار اویخته شدن خرپا
truss U تقویت کردن
truss U تیر مشبک
truss U خرپا
truss U انبان فتق بند
truss joist U کش تیر خرپا
hip truss U خرپای گوشه دار
corner truss U خرپای گوشه دار
corner truss U تیر مشبک کنج دار
truss bridge U پل خرپایی
simple truss U خرپای ساده
truss bridge U پل دارای اسکلت اهنی
truss bridge U پل اسکلت فلزی
truss joist U تیرکش
truss joist U تیر اتصال
truss types U انواع خرپا
truss bridge U پل با تیر مشبک
tied truss U خرپای کش دار
roof truss U سقفتیرمشبک
arch-truss U خرپای طاق
roof truss carpenter U خرپاکوب
truss buttress dam U سد با پشتبند خرپایی
king post truss U خرپای ساده
string out <idiom> U کش دادن چیزی
first string U دائمی
G-string U لنگ باریک
inner string U زهداخلی
first string U منظم
string along <idiom> U فریفتن
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
string along U موافق بودن
string along U وفق داشتن معوق گذاردن
string course U هره
second string U بازیگر ذخیره
string course U رخبام
to string up somebody U کسی را دار زدن
string course U قطاربندی
first string U درجه یک
to string up U دارزدن
to string up U خفه کردن
to string up U اماده کردن
to string up U کوک کردن
to string up U به هیجان اوردن
to string up somebody U بدار آویختن کسی
string U بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
string U رشته خالی
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
string U زه دارکردن
string U فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
string U سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
string U بصف کردن
string U به نخ کشیدن
string U چسبناک دراز
string U رشتهای که فقط حاوی اعداد است
string U برچسب مشخصات یک رشته
string U اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
string U زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
string U متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
string U تعداد حروف یک رشته
string U عملیات برنامه که روی رشته ها اجرا میشود
string U یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
string U مربی خم کردن کمان و بستن زه
string U سری پیام یک سری گلوله
string U ریشهای
string U نخ مانند
string U : ریش ریش
string U زهی
string U نخ ریسمان
string U رشته
string U سیم
string U زه انداختن به
string U ردیف سلسله
string U قطار
string U رشته کردن نخ کردن
string U رشته کردن
string U : زه
string U کشیدن
string variable U متغیر رشته
string tie U کراوات باریک
string picture U روزنه کمان
stup string U رشته تنظیم
symbolic string U رشته علائم
the look end of a string U ان سر نخ که باز و ازاد است
casing first string U عایقاولینطناب
to harp on one string U پیوسته روی یک موضوع بحث کردن
string's heddle U ورد
string's heddle U نخ کجی
to harp on one string U پاتوی یک کفش کردن
head string U خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
outer string U زهبیرونی
string walking U تمرین تیراندازی با تیر وکمان
string operation U عملکردرشتهای
alphabetic string U رشته الفبائی
navel string U بند ناف
long string U خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
leading string U ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
follow the string U وضع مشخصی نسبت به زه گرفتن
string bean U انواع لوبیا سبز
string beans U انواع لوبیا سبز
empty string U رشته خالی
string hand U دستی که زه را می کشد
draw string U بند لیفه
shoe string U بند کفش
string quartet U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
character string U رشته کاراکتری
character string U رشته دخشهای
string quartets U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
bit string U رشته بیتی
bit string U رشته ذرهای
null string U رشته پوچ
null string U رشته تهی
string operation U عملیات رشتهای
string manipulation U دستکاری رشتهای
string manipulation U دستکاری رشته
string length U طول رشته
string handling U بکارگیری رشته
string formula U فرمول رشتهای
string fingers U سه انگشتی که زه کمان را می کشند
string file U پرونده رشتهای
string silencer U صداگیر
string dampener U صداگیر
search string U رشته جستجو
shot string U ساچمههای دراز خارج شده از تفنگ
string arm U بازوی زه کش
string band U دسته موزیک سازهای سیمی
string bass U ویولون سل بم
string bass U کنترباس
string board U تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
cut-string stairs U بغل بند باز
suspension insulator string U عایقسیمهایمتراکم
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> U من هم نمی دانم [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> U من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com