English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
big game reel U قرقره صید ماهیهای بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reel to reel U کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
reel U طبلک
reel U دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند
reel U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
off the reel U پی در پی
take up reel U چرخشی که نوار مغناطیسی روی آن جمع شده باشد
reel of U از پیله به نخ پیچ پیچیدن
reel-to-reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel-to-reel U کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
reel to reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel U غرغره
reel U قرقره ماهیگیری
reel U مسلسل
reel U قرقره فیلم حلقه فیلم
reel U متوالی پشت سر هم
reel U چرخیدن
reel U ماسوره
reel U نخ پیچیده بدورقرقره
reel U قرقره
reel U حلقه
reel U قرقره سیم
reel U قرقره سیم کشی
reel U تلو تلوخوردن
reel U یله رفتن
reel U گیج خوردن
To stagger . To reel . U گیج گیج ( گیج گیجی ) خوردن
bay reel U قرقره کوچک ماهیگیری
reel seat U جایگاهقرقره
bead-and-reel U [دانه تسبیح گرد شبیه قرقره یا ماسوره]
reel plate U صفحهقرقرهای
reel crank U سرقرقره
reel number U شماره حلقه
automatic reel U قرقره خودکار ماهیگیری
to reel off silk U ابریشم را ازپیله کشیدن وبه نخ پیچ یا چرخک پیچیدن
tape reel U حلقه نوار
multifile reel U حلقه چند پروندهای
multiplying reel U قرقره ماهیگیری که با یک حرکت دست چندبار می چرخد
spinning reel U قرقره چرخان ماهیگیری
pickup reel U نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
fly reel U قرقره ساده ماهیگیری
feed reel U حلقه خوراننده
end of reel U انتهای حلقه
reel cart U چرخ سیم کشی با قرقره چرخ سیم کشی
spin casting reel U قرقره چرخان ماهیگیری
refill wire reel U مغاره پر کردن
magnetic tape reel U حلقه نوار مغناطیسی
open-face spinning reel U فضایبازقرقره
open-face spinning reel U نخریسی
game U بازی
game U یک دوربازی
game U مسابقههای ورزشی
game U شوخی
game U دست انداختن
game U تفریح کردن
game and game U یکدست ویکدست
game U اهل حال
game U سرحال
game U جانور شکاری
game U سرگرمی شکار
game U مسابقه
the game is up U بازی باخت
i was very u. at that game U خیلی در ان بازی بد اوردم
the game is up U بازی تمام شد
game keep U پاسبان شکار
game keep U قرق چی
game keep U شکاربان
the game is on U بازی دایر است
the best game out U بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
game and game U یک بیک
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
name of the game <idiom> U قسمت اصلی یک موضوع
game U بازی کامپبیوتری با نرم افزار مخصوص
game U وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
game U joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
game U کامپیوتر مخصوص
game U اتصالی که joystick را به کامپیوتر وصل میکند
game U چلاق
game U آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
game U معیوب
game U شکار گرفته شده
game U هرنوع ورزش بامقررات
game U شکار
game U سرگرمی دوربازی بازی کردن
short game U ضرورت کنترل ضربههای کوتاه
small game U پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
to die game U مردانه جان دادن
to make game of U دست انداختن
to game away one's money U درقمارپول ازدست دادن
to kill game U شکارزدن
skin game U قمار از روی تقلب
skin game U تقلب درقمار
skin game U فریبکاری
team game U بازی گروهی
small game U پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
suspension of the game U تعویق و تاخیر بازی
stoppage of the game U توقف بازی
spanish game U بازی شطرنج اسپانیایی روی لوپس
three knights' game U بازی سه اسب
to make game of U مسخره کردن ریشخند کردن
to play the game U رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
fair game U شکار مجاز
fair game U شکار قانونی
fair game U آماج روا
fair game U طعمهی حاضر و آماده
fair game U دست انداختنی
fair game U مسخره کردنی
waiting game U صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
game cartridge U محلورودیبازی
a game of chess U یک مسابقه شطرنج
parlour game U بازیخانوادگیمثلبازیباکلمات
Do you know how to play this game ? U این بازی رابلد هستید ؟
fair game <idiom> U موضوع تهاجم
football game U بازی فوتبال
a whole new ball game <idiom> U یک ماجرای کاملا متفاوت
board game U بازی روی تخته
ball game U شرایط وضعیت
ball game U هماورد
to spoil ones game U نقشه یاکارکسیراخراب کردن
two pawns game U بازی دو پیاده در سیستم روسی در دفاع گرونفلد
two person game U بازی دو نفره در تئوری بازیها
upland game U پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
vienna game U بازی وینی شطرنج
war game U جنگ ازمون
war game U مانورنظامی عملیات جنگی اموزشی
war game U اجرای بازی جنگ
war game U بازی جنگ کردن
war game U بازی جنگ
zero sum game U بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
ball game U ورزش یا بازی با توپ
ball game U گوبازی
ball game U مسابقه
Now that you're here, it's a whole new ball game. U حالا که اینجایی قضیه خیلی فرق می کند.
shell game U قمار با گردو
big game U شکار حیوانات بزرگ
game bag U خرجین شکاری
game ball U توپ بازی
game bird U یک امتیاز
game bird U پرنده موردنظر درشکار
game clock U ساعت ورزشگاه
game cock U خروس جنگی
game cycle U دوره بازی
game cycle U دورههای عملیاتی بازی جنگ
game fish U ماهی مجاز برای صیادی
game fish U ماهی موردنظر
game fowl U مرغ شکاری
game fowl U خروس جنگی
game fowl U نژاد خروس جنگی
game keeper U قرق چی
game keeper U قرق چی میدان
four knight's game U بازی چهار اسب
four handed game U بازی چهارنفره
exhibition game U بازی نمایشی به نفع خیریه
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
power game U بازی قدرتی
video game U بازی دیدنی
acrade game U نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
adventure game U بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
arcade game U بازی پیشرفتهای که روی یک ماشین در محل عمومی انجام میشود
baseline game U بازی در انتهای زمین تنیس
centre game U بازی مرکزی
choose up game U بازی غیررسمی
closed game U بازی بسته
complete game U یک بازی کامل از طرف توپزن
computer game U بازی کامپیوتری
crampet game U بازی شطرنج
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
enter the game U وارد بازی شدن
game law U قانون شکار
game management U شکارداری
shell game U گردو بازی
hard game U بازی دشوار
italian game U بازی شطرنج ایتالیایی جوئوکو پیانو
laws of the game U مقررات مسابقه
long game U بازی با لزوم ضربههای طولانی
losing game U بازی که باخت ان حتمی مینماید و خلق بازیکن را تنگ میکند
middle game U وسط بازی
off hand game U بازی غیررسمی
off hand game U بازی جنبی
open game U بازی باز شطرنج
passing game U حمله با استفاده از پاس به جلو
perfect game U یک سری بازی بولینگ با 21استرایک
perfect game U باحداکثر 003 امتیاز
set the game U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
ground game U روش استفاده از مانور دویدن
game management U شکاربانی
game of chance U بازی قمار
game plan U استراتژی بازی
game playing U playing computerizedgame
game point U امتیاز پایانی
game theory U نظریه بازیها
game theory U این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
game theory U تئوری بازی
game theory U نظریه بازی
queen's pawn game U بازی پیاده وزیر شطرنج
scotch four knights' game U بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج
semi open game U بازی شطرنج نیمه باز
two person zero sum game U در تئوری بازیها
to deal out [card game] U کارت دادن [ورق بازی]
Shall we play a game of cards? U یک مسابقه ورق با هم بازی بکنیم؟
pre game drills U تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com