English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
benefits society U انجمن خیریه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
benefits U مزایا
welfare benefits U مزایای رفاهی
external benefits U فواید خارجی
net benefits U منافع خالص
private benefits U منافع خصوصی
public benefits U منافع عمومی
fringe benefits U مزایای شغلی غیر نقدی مزایای فرعی
It benefits the people . U فایده اش به مردم می رسد
spillover benefits U منافع خارجی
spillover benefits U صرفه جوئیهای خارجی
tangible benefits U منافع مرئی
tangible benefits U منافع مشهود فواید عینی
tangible benefits U سودهای قابل سنجش
valuation of benefits U ارزش گذاری منافع
measurement of benefits and costs U اندازه گیری منافع و هزینه ها
social security benefits U منافع تامین اجتماعی
separable accretions and benefits U نمائات و منافع منفصله
benefits payable to surviving dependents U مزایای قابل پرداخت به وابستگان بازمانده
society U اشتراک مساعی
society U جامعه اجتماع
society U معاشرت
society U شرکت حشر ونشر
society U جامعه
society U نظام اجتماعی گروه
society U انسگان
society U مجمع
society U شرکت کمیته
society U انجمن
society U اجتماع
society U جمعیت
throwaway society U جامعه مسرف
Every individual in the society should . . . U هر فردی درجامعه با ید ...
friendly society U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
The various strata of society. U طبقات مختلف اجتماع
A classless society. U جامعه بی طبقه
nonliterate society U جامعه نانویسا
transitory society U جامعه انتقالی
co-operative society U موسسهعام المنفعه
building society U شرکتوام دهندهمسکن
withdrawal from society U اعتکاف
the society is like a vortex U جامعه مانندگردابی است
affluent society U جامعه مرفه
atomistic society U جامعه ذرهای
atomistic society U واحدهای کوچک تولیدی
affluent society U جامعه رفاه
classless society U جامعه بی طبقه
cooperative society U شرکت تعاونی
egalitarian society U جامعه تساوی طلب
inert society U جامعه بیهوده
affluent society U جامعه مصرفی
join a society U عضو انجمنی شدن
law society U کانون وکلا
affluent society U جامعه ثروتمند
closed society U جامعه بسته
secret society U انجمن سری
primitive society U جامعه ابتدایی
preliterate society U جامعه نانویسا
mass society U جامعه انبوهیده
to live at the expense of society U روی دوش جامعه زندگی
to live at the expense of society U بار دیگران شدن
word processing society U انجمن پردازش کلمه
iranian physical society U انجمن فیزیک ایران
society of certified processors U سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
society for computer simulation U انجمن شبیه سازی کامپیوتر
society for computer medicine U انجمن پزشکی کامپیوتر
canadian information processing society U انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
To rub shoulders with people of high society. Tobecome prominent. U سری توی سرها درآوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com