English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
beginning of message U شروع پیغام
beginning of message U شروع پیام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
at the very beginning U از همان اولش
beginning U بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
beginning U اغاز
at [in] the beginning U در آغاز [درابتدا ]
beginning U نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار
beginning U شروع
beginning U ابتدا
beginning U قسمت اول
from the beginning U از اول
in the beginning U درابتدا
This is only the beginning. U این تازه اول کتاب است
beginning U حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
in the beginning U دراغاز
From beginning to end. From first to last . U از اول تا آخر
She is beginning to lose her looks . U قیافه اش را دارد از دست می دهد
from beginning to end U ازاول تا اخر
from beginning to end U ازابتداتا انجام
pasteternity beginning U ازل
eternity without beginning U ازل
beginning of negotiations U شروع مذاکره
beginning of the month U اول ماه
I am beginning to realize ( understand ) . U کم کم دارم متوجه می شوم
It marked the beginning of a war. U این آغاز جنگ بود.
The child is beginning to talk. U بچه دارد زبان باز می کند
At the beginning of the month (year). U سر ماه ( سال )
I'm beginning to get scared [hungry] . U آهسته آهسته به ترس می افتم [گرسنه می شوم] .
At the beginning of the month (year). U سرش ؟ بسنگ خورد
beginning of tape marker U علامتی که نقطه شروع ضبط اطلاعات را بر روی نوارنشان میدهد
message U اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
message [of something ] [to somebody] U پیغام [از چیزی] [به کسی]
immediate message U پیام فوری
get the message <idiom> U به واضحی فهمیدن مفهوم
message U اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
message U انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
message U روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
message U در مقصد مربوط میشود
message U پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
message U قوانین از پیش تعریف شده که کد
message U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
message U تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
message U ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
message U حجم اطلاع مشخص
message U اطلاع تارسالی از شخصی به دیگری
message U مخابره
message U پیام
message U پیغام دادن
message U رسالت کردن
message U پیغام
message U خبر
d. of a message U رسانیدن پیغام
to send a message U پیام فرستادن
wrming message U پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
to send a message U پیغام د ادن
to deliver a message U پیغامی را رساندن
telephone message U پیغام تلفنی
message display U نمایشپیغام
book message U نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
pickup message U پیامی که هواپیما با کابل اززمین برمی دارد
message line U خط مخابره
dummy message U پیام فریبنده
to send a message to somebody U پیامی به کسی فرستادن [سیاسی یا اجتماعی]
The message of the film is that ... U پیام این فیلم این است که ...
telephone message U پیام تلفنی
error message U پیام خطا پیغام اشتباه
message book U دفتر یادداشت پیام
message book U دفتر پیام
message center U مرکز پیام
message feedback U بازخورد پیام
message header U سرپیام
message heading U عنوان پیام
code message U پیام رمز
message precedence U ارجحیت ارسال پیام
drop message U لولههای خبر
general message U پیام عمومی
error message U پیام خطانما
fire message U درخواست اتش
fire message U پیام اتش درخواست اتش کردن
flash message U پیام انی
flash message U پیام برق اسا
fox message U پیام دوباره
end of message U انتهای پیام
dummy message U پیام دروغی
message queuing U صف بندی پیام
message retrieval U استخراج پیام
message retrieval U بازیابی پیام
start of message U اغاز پیام
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
routine message U پیام عادی
procedure message U پیام معمولی
procedure message U پیام عادی
notification message U پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
telegraphic message U مخابره تلگرافی
meteorological message U پیام هواسنجی
message source U منبع پیام
message source U منشاء پیام
message switching U پیام گزینی
automatic message switching U switching message
incoming message cassette U نوارپیغام داخلی
multiple address message U پیام چند ادرسه
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
message switching center U مرکز گزینش پیام
automatic message switching U انتخاب خودکار پیام
automatic message switching U راه گزینی خودکار پیام
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed U چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
to start from the beginning [to start afresh] U از آغاز شروع کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com