Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
banks
U
کنار
banks
U
لب
banks
U
ساحل
banks
U
بانک ضرابخانه
banks
U
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
banks
U
کپه کردن بلند شدن
banks
U
بطورمتراکم
banks
U
بانکداری کردن
banks
U
بانک
banks
U
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
banks
U
کناره توده
banks
U
سکو
banks
U
کپه کردن
banks
U
دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
banks
U
قسمت برجسته سر پیچ
banks
U
در بانک گذاشتن
banks
U
کرانه دیواری
banks
U
مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند
banks
U
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
banks
U
مجموعهای از وسایل مشابه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
commercial banks
U
بانکهای بازرگانی
federal banks
U
بانکهای فدرال
information banks
U
بانکهای اطلاعاتی
investment banks
U
بانکهای سرمایه گذاری
member banks
U
بانکهای عضو
member banks
U
در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
There was a run on the banks .
U
مردم سرمایه هایشان را از بانکها بیرون می کشند
fog banks
U
تودهی مه
fog banks
U
مه انباشت
merchant banks
U
بانک بازرگانی
data banks
U
بانک اطلاعاتی
data banks
U
پایگاه داده ها
blood banks
U
بانک جمع اوری خون
clearing banks
U
بانک پس انداز
clearing banks
U
بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
river banks
U
ساحل رودخانه
data banks
U
بانک داده ها
data banks
U
بانک اطلاعات
data banks
U
base data
data banks
U
پایگاه داده
I have entangled myself with the banks .
U
خودم را گرفتار بانک ها کردم
the nile overflows its banks
U
نیل طغیان کرده کرانه خودرافرامیگیرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com