Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
average revenue product
U
درامد متوسط محصول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
average revenue
U
قیمتی که خریدارمی پردازد
average revenue
U
قیمت عادی
average revenue
U
درامد متوسط
marginal revenue product
U
درامد محصول نهائی
average product
U
تولید متوسط
average product
U
محصول متوسط
revenue
U
عایدات
revenue
U
درامد
revenue
U
عایدی
revenue
U
منافع
revenue
U
بازده
revenue
U
درامد سود سهام
revenue farmer
U
اجاره کار
revenue cutter
U
کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
marginal revenue
U
درامد نهائی
Inland Revenue
U
درامد داخلی
total revenue
U
قیمت کل فروش یک کالا
revenue collector
U
تحصیلدار پاکار
revenue collector
U
تحصیلدارمالیاتی
internal revenue
U
درامد داخلی
municipal revenue
U
درامد شهرداری
revenue function
U
تابع درامد
revenue operation
U
عملکرد
revenue sharing
U
سهیم در درامد
revenue sources
U
منابع درامد
total revenue
U
درامد کل
revenue tax
U
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
tax revenue
U
درامد مالیاتی
unearned revenue
U
درامد نامکتسب
net revenue
U
درامد خالص
incremental revenue
U
درامد نهائی
revenue farmer
U
کسی که در زمین استیجاری کشت میکند
gross revenue
U
درامد فروش ناخالص دریافتی ناخالص
unearned revenue
U
درامد باداورده
non tax revenue
U
درامد غیر مالیاتی
margin revenue
U
سهم درامد از فروش
net tax revenue
U
خالص درامد مالیاتی
marginal revenue curve
U
منحنی درامد نهائی
net tax revenue
U
مالیات منهای پرداختهای انتقالی
marginal revenue function
U
تابع درامد نهائی
total revenue function
U
تابع درامد کل
total revenue curve
U
منحنی درامد کل
product
U
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product
U
محصول اصلی از ماده خام
product
U
کالا
product
U
محصول حاصلضرب
product
U
نتیجه
product
U
ول مواد لازم برای تولید یک محصول
product
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
product
U
حاصل ضرب
product
U
محصول
inner product
U
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
inner product
U
ضرب اسکالر
[ریاضی]
by product
U
محصول فرعی
by product
U
محصول جنبی
by product
U
نتیجه فرعی
product
U
حاصلضرب
product
U
محصول تولید شده برای فروش
product
U
محصول تولید شده یا ساخته شده
product
U
تولیدکردن
product
U
نتیجه کار محصول فراورده
product
U
حاصل
by-product
U
فراورده جنبی
by-product
U
محصول ضمنی
by-product
U
محصول فرعی
inner product
U
ضرب نقطهای ضرب نردهای
inner product
U
ضرب داخلی هرمیتی
inner product
U
ضرب داخلی
product
U
تولید
product
U
ایجادکردن
product
U
بسط دادن
product
U
حاصل حاصلضرب
inner product
U
ضرب داخلی
[ریاضی]
product
U
فراورده
by product
U
فراورده فرعی
with particular average
U
مشمول خسارات خاص
above average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
over-average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
above average
<adj.>
U
بیش از حد متوسط
over-average
<adj.>
U
بیش از حد متوسط
with average
U
شامل خسارات خصوصی وجزئی
average value
U
میانگین
particular average
U
خسارات جزئی
on average
[on av.]
U
روی هم رفته
average value
U
مقدار میانگین
on average
[on av.]
U
در میانگین
above average
<adj.>
U
بالاتر از حد متوسط
average value
U
ارزش میانگین
on average
[on av.]
U
در حالت کلی
average particular
U
خسارت وارده بر کشتی
average out
U
میانگین در نظر گرفتن
average value
U
مقدار متوسط
over-average
<adj.>
U
بالاتر از حد متوسط
above-average
<adj.>
U
بالاتر از حد متوسط
average
U
خسارت
average
U
حد وسط
average
U
معدل گرفتن
average
U
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
average
U
معدل میانگین
average
U
میانگین حسابی متوسط حسابی
average
U
در حالت کلی
average
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
average
U
مقدار متوسط
average
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average
U
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
average
U
ایجاد میانگین
average
U
عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
average
U
خسارت بحری
average
U
میانه متوسط
average
U
درجه عادی میانگین
average
U
پیدا کردن
average
U
رویهمرفته بالغ شدن
average
U
میانگین
average
U
متوسط
average
U
میانگاه
average
U
حد متوسط
average
U
روی هم رفته
average
U
متوسط خسارت در بیمه
average
U
میانگین موفقیت
particular average
U
خسارت جزئی
average
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
above-average
<adj.>
U
بیش از حد متوسط
average
U
معدل
above-average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
particular average
U
خسارت خاص
major product
U
تولیدات عمده
software product
U
محصول نرم افزاری
scalar product
U
حاصلضرب اسکالر
marginal product
U
محصول نهائی
finished product
U
محصولات اماده برای توزیع ومصرف
program product
U
فراورده برنامه
product of sums
U
حاصلضرب مجموعه ها
product planning
U
برنامه ریزی محصولات
product scale
U
مقیاس فراورده
program product
U
محصول برنامه
product of inertia
U
ممان سانتریفوژ
margin product
U
اضافه محصول
product liability
U
مسئولیت محصول
scalar product
U
حاصلضرب عددی
scalar product
U
ضرب نردهای
product mix
U
ترکیب محصول
product liability
U
مسئوولیت در قبال کالا
product capabilities
U
خواص محصول
net product
U
محصول خالص
intermediate product
U
محصول واسطه
logical product
U
رکورد منطقی
logic product
U
حاصلضرب منطقی
laminated product
U
تولید ماده متراکم متورق
overhead product
U
محصول سبک
dot product
U
ضرب نقطهای
product differentiation
U
تفاوت محصول
intermediate product
U
محصول نیم ساخته
marginal value product
U
ارزش تولید نهائی
product launch
U
جا انداختن محصول در بازار
hermitian inner product
U
ضرب داخلی هرمیتی
product group
U
کالاهی مشابه
home product
U
محصولات داخلی
home product
U
محصولات ملی
product differentiation
U
اختلاف محصول
national product
U
تولید ملی
intermediate product
U
فراورده واسطه
projection product
U
ضرب اسکالر
[ریاضی]
scalar product
U
ضرب اسکالر
[ریاضی]
dot product
U
ضرب اسکالر
[ریاضی]
projection product
U
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
scalar product
U
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
dot product
U
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
projection product
U
ضرب داخلی
[ریاضی]
cross product
U
ضرب خارجی
[ریاضی]
vector product
U
ضرب خارجی
[ریاضی]
end product
U
مجموعه قطعات
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
end product
U
فراورده نهایی
end product
U
محصول نهایی
acceptable product
U
فراورده جانشین قابل قبول
vector product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
cross product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
finished product
U
کالای اماده فروش
waste product
U
محصولات زائد
volatility product
U
محصول فرار
volatility product
U
فراورده فرار
vector product
U
حاصلضرب برداری
by product oven
U
محصولات فرعی کوره کک سازی
by product gas
U
گاز تقطیر شده
by product material
U
فراورده فرعی
by product recovery
U
بازده محصولات فرعی
disintegration product
U
محصول تجزیه و تفکیک شده
diversity of product
U
تنوع محصول
product diversification
U
تنوع محصول
total product
U
تولید کل
total product
U
محصول کل
finished product
U
محصول نهائی
waste product
U
ضایعات
Cartesian product
ضرب دکارتی
[ریاضی]
dot product
U
ضرب داخلی
[ریاضی]
fission product
U
محصول انشقاق
product code
U
کدمحصول
inner product space
U
فضای ضرب داخلی
[ریاضی]
scalar product
U
ضرب داخلی
[ریاضی]
simple average
U
میانگین ساده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com