Perdic | automated purchasing | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 36 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	automated purchasing U	خرید بصورت اتوماتیک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	automated U	بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
	automated U	خود کار کردن
	automated U	مکانیزه کردن
	automated U	خودکار کردن
	automated U	نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
	automated flowchart U	ترسیم نمودار به صورت خودکار
	automated office U	دفتر خودکار
	automated intelligence file U	پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
	automated teller machine U	ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
	automated data processing U	پردازش داده به صورت خودکار
	bankers automated clearance system U	سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
	f. purchasing U	سلف خری
	f. purchasing U	پیشخریه
	purchasing U	خرید
	purchasing U	خریدن
	purchasing office U	دفتر خرید
	purchasing office U	قسمت خرید
	purchasing officer U	مامور خرید
	purchasing department U	دفتر خرید
	purchasing department U	قسمت خرید
	purchasing officer U	مسئول خرید
	purchasing analyst U	تحلیل گر خرید
	forward purchasing U	پیش خرید
	forward purchasing U	سلف خری
	purchasing research U	تحقیق در خصوص خرید
	purchasing power U	قدرت خرید
	purchasing power U	توان خرید
	purchasing patterns U	الگوی خرید
	purchasing power parity U	برابری قدرت خرید
	purchasing power parity U	نرخ نسبی مبادله
	purchasing power of money U	قدرت خرید پول
	institute of purchasing and supply U	موسسه خرید و عرضه
	current purchasing power U	حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
	current purchasing power U	قدرت خرید فعلی
	real purchasing power U	قدرت خرید واقعی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy