English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
auto starter U استارت خودکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
starter U شروع کننده
self-starter U مبتکر
self-starter U خودبخود شروع شونده
self-starter U خودآغاز
non-starter U کار نشدنی
non-starter U بیهوده
non-starter U کار یا فکر عبث
non-starter U کار نا انجام
non-starter U طرحی که انجام نمیشود
non-starter U رویدادی که روی نمیدهد
self-starter U پرکار
self-starter U خودکار
starter U وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
starter U استارت
starter U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starter U اغازگر
starter U راه انداز
starter U استارتر
line starter U راه انداز خط
motor starter U موتور راه انداز
rheostatic starter U راه انداز رئوستایی
starter cable U کابل استارتر
starter coil U کویل راه انداز
kick starter U اهرم راه اندازنده
kick starter U راه انداز پایی
foot starter U راه انداز پایی
foot starter U استارتر پایی
crank starter U درگیری فالایویل و چرخ دنده میل لنگ راه انداز میل لنگ
combustion starter U مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
cartridge starter U سیستم استارت موتور اصلی که توسط کارتریج قابل شارژی کار میکند
starter dynamo U دینام - استارتر
starter gap U شکاف اغازگر
three phase starter U راه انداز سه فاز
starter's pistol U هفت تیر مخصوص اغازمسابقه
starter's list U فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
starter button U دکماستارت
starter handle U دستهآغازگر
starter motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starter switch U سوئیچ استارتر
starter/generator U استارتر ژنراتور
fly wheel starter U راه اندازچرخ لنگر
impulse starter coupling U جفتگری ضربه ساز
key starter shaft U محور استارتر
air impingment starter U نوعی استارتر در موتورهای توربینی کوچک
magnet type starter U راه انداز نوع مغناطیسی
air turbine starter U استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
starter motor armature U ارمیچر راه انداز
starter gear ring U چرخ دنده استارتر
fly wheel starter U استارتر فلایول
magnetic full voltage starter U کنتاکتور با رله
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
auto U توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
auto U سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
auto U خودکار یا آنچه بدون نیاز به کابر کار کند
auto U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
auto U تابع تشخیص صحت خودکار پس از ضبط داده
auto U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
auto U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
auto U امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
auto U الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
auto U امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر
auto U تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
auto U توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
auto U توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
auto U سیستمی که در آن کاغذ چاپگر به طور خودکار به صفحه بعد می رود
auto U پیوندیست بمعنی " خود" و " وابسته بخود" و " خودکار".
auto U متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
auto U :خودرو
auto U ماشین سواری
auto U شماره تلفن
auto U کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
auto da fe U اجرای حکم اعدام ومجازات شخص مرتد
auto da fe U اجرای رای
auto da fe U رای دادگاه
auto U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
auto transformer U اتو- ترانسفورماتور
auto answer U خود جواب
auto drome U پیست اتومبیل رانی
auto ignition U خودسوزی
auto radio U گیرنده اتومبیل
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
auto load U خود بارکن
auto radio U رادیوی اتومبیل
auto repeat U خود تکرار
auto restart U شروع دوباره به صورت خودکار
auto dial U خود شماره گیر
auto-immune U وابسته به تولید پادتنهای مضر
auto body U اطاق اتومبیل
auto racing U مسابقه اتومبیل رانی
auto-immune U خودایمن
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
auto cad U اتوکد
auto cat U هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
auto reverse button U دکمهمعکوساتوماتیک
auto answer indicator U جوابگویاتوماتیکی
auto dialing modem U مدم خود شماره گیر
auto/manual selector U دکمهانتخابدستی
auto body sheet U بدنه اتومبیل
Unimog [a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks] U یونیماک [حمل و نقل]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com