Perdic | arrears of taxes | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 41 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	arrears of taxes U	بقایای مالیاتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	arrears U	بدهیهای عقب افتاده
	arrears U	پرداختهای معوق
	arrears U	دیون معوقه
	arrears of rent U	اجور معوقه
	arrears of debt U	دیون معوقه
	payable in arrears U	قابل پرداخت در سررسید
	taxes U	متهم کردن
	taxes U	عوارض
	taxes U	سخت گیری مالیات بستن
	taxes U	تحمیل تقاضای سنگین
	taxes U	خراج
	taxes U	باج
	taxes U	مالیات
	taxes U	ملامت تهمت
	taxes U	مالیات گرفتن از
	taxes U	فشاراوردن بر
	Arrears of work . Back log of work . U	کارهای عقب افتاده
	regressive taxes U	مالیاتهای کاهنده مالیاتهای نزولی
	rates and taxes U	عوارض ومالیات
	indirect taxes U	مالیاتهای غیر مستقیم
	remission of taxes U	صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
	specific taxes U	مالیاتهای خاص
	inspector of taxes U	مامورمالیات
	free from taxes <adj.> U	معاف از مالیات
	free from taxes <adj.> U	بدون مالیات
	taxes in kind U	مالیات جنسی
	levying of taxes U	وضع مالیات
	withholding taxes U	مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
	income taxes U	مالیات بر درامد
	income taxes U	مالیات برعایدات
	direct taxes U	مالیاتهای مستقیم
	capitation taxes U	مالیات سرانه
	excise taxes U	مالیات بر فروش
	excise taxes U	مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
	general sales taxes U	مالیات بر مصرف کلی وجزیی
	exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U	معاف از مالیات
	exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U	بدون مالیات
	marginal propensity to pay taxes U	میل نهائی به پرداخت مالیات
	The employer deducts taxes from the salary. U	کارفرما مالیات را از درآمد کم می کند.
	to bear all customs duties and taxes U	تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy