English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
armor protection U حفافت زرهی
armor protection U حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
armor U تقویت کردن
armor U مسلح کردن زره پوش کردن
armor U رسته زرهی
armor U زرهی
armor U زرهی کردن
armor U زره پوش کردن
armor U سلاح
armor U جوشن
armor U زره
armor plate U ورق زرهی
armor plate U زره دار کردن پوشاندن بازره
armor plate U زره
armor sweep U عملیات پاکسازی زرهی
armor plate U حفاظ یا پوشش زرهی
composite armor U زره مرکب
composite armor U نیروی زرهی مرکب
light armor U وسایل زرهی سبک
light armor U زره سبک
armor piercing U ثاقب
scale armor U زره پولک دار
armor group U گروه زره تانک
armor basis U قطر زره
armor group U گروه زرهی
armor bearer U حامل اسلحه زرهدار
side armor U سلاح کمری
armor bearer U مسلح
armor basis U پوشیده با زره
skirting armor U زره دامنه تانک
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
spaced armor U تهیه زره دو پوشه یا دوپوسته
spaced armor U دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
armor piercing U ضد زره
armor piercing capped U دارای کلاهک ثاقب
depth charge armor U روکش بمب زیرابی
armor piercing capped U گلوله باکلاهک ثاقب
armor plate planer U ماشین رنده ورق زرهی
depth charge armor U حفاظ بمب زیرابی
armor plate rolling mill U دستگاه نورد ورق زرهی
self protection U دفاع از نفس
self protection U حفافت از خود
self protection U برقراری تامین از خود
protection U نگهداری
self protection U صیانت نفس حفافت از خود
under protection U تحت الحمایه
over protection U تقویت
protection U محافظت
protection U سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
protection U تیمارداری
protection U حمایت
protection U تامین نامه
protection U نیکداشت
protection U حفظ
protection U حراست حمایت
protection U پشتیبانی
protection U اطمینان از اینکه داده توسط کاربر نامجاز کپی نشده است
protection U عمل حفافت
protection U عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
protection U سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
protection U کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
protection U مانع کپی گرفتن شدن
protection U خط امان
protection U حفافت
protection key کلید حفافت
overload protection U حفافت بار زیاد
overvoltage protection U حفافت فشار زیاد
protection ring U حلقه حفافت
password protection U حفافت به کمک کلمه رمز
protection from sin U عصمت
protection level U سطح حفافت
protection hood U کلاهک یا روپوش محافظ
head protection U محافظسر
Under the protection of the law. U درپناه قانون
environmental protection U حفاظت محیط زیست
x ray protection U حفافت رونتگن
ear protection U محافظگوش
eye protection U محافظچشم
storage protection U حفافت حافظه
storage protection U حفافت انباره
feet protection U محافظپا
hand protection U محافظدستی
software protection U حفافت نرم افزاری
thermal protection U محافظت حرارتی
toe protection U پاشنه بندی
rust protection U حفافت در برابر زنگ زدگی
over voltage protection U وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
anodic protection U حفافت اندی
degree of protection U میزان تامین درجه حفافت
degree of protection U میزان حفافت
data protection U حفافت داده ها
copy protection U حفافت دربرابر کپی
copy protection U محافظت از کپی
copy protection U جلوگیری از اعمال کپی
consumer protection U حمایت از مصرف کننده
collective protection U حفافت جمعی
collective protection U حفافت گروهی
cell protection U حفافت سل
cathode protection U حفافت کاتدی
block protection U حفافت بلوک
bank protection U ساحلبانی
bank protection U ساحل داری
bank protection U حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
anticorrosive protection U حفافت در برابر خوردگی
distance protection U وسیله حفافت فاصله
environmetal protection U حمایت محیط زیستی
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
memory protection U حفافت حافظه
impedance protection U حفافت امپدانس
lightning protection U با خاموش کننده مغناطیسی
insulation protection U حفافت عایق بندی
file protection U حفافت فایل
file protection U حفافت پرونده
flood protection U حفافت در مقابل طغیان
respiratory system protection U حافظدستگاهتنفسی
anti skid protection U حفافت از لغزش
The Physics of Radiation Protection U بهداشت پرتوی
The Physics of Radiation Protection U فیزیک بهداشت
The Physics of Radiation Protection U فیزیک محافظت از پرتو
overflow protection switch U کلیدحافظآبهایاضافی
high tension protection U حفافت فشار قوی
positional protection device U دستگاه حفافت درگاه
power system protection U حفافت سیستم قدرت
line differential protection U حفافت دیفرانسیلی خط
rust protection paint U رنگ ضد زنگ
frost protection preparation U ضدیخ
indirect bank protection U کناره بندی غیر مستقیم
protection and indemnity club U باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
Protection money. Racket money. U باج سبیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com