English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
appraisal method of depreciation U روش تعیین هزینه استهلاک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
straight line method of depreciation U استهلاک به روش خط مستقیم
appraisal U براورد
appraisal U ارزیابی
appraisal U تعیین قیمت
appraisal U تعیین قیمت کردن
appraisal U دید زدن
appraisal U ارزشیابی
appraisal U تقویم
appraisal U ارزش فرش که عموما با قدمت، وضعیت ظاهری، طرح، رنگ، یکنواختی و هماهنگی سنجیده می شود
appraisal U سنجش
appraisal U تقویم ارزیابی کردن
loss appraisal U ضایعات قابل قبول
loss appraisal U قبول تلفات در جنگ
market appraisal U سنجش بازار
corporate appraisal U ارزیابی شرکت
project appraisal U ارزشیابی طرح
performance appraisal U عملکرد سنجی
economic appraisal U ارزیابی اقتصادی
project appraisal U ارزشیابی پروژه
self depreciation U حفض جناح
self depreciation U کوچک شماری خود
depreciation U کسر بها
depreciation U افت بها
depreciation U استهلاک ناچیزشماری
self depreciation U تحقیرنفس
depreciation U کاهش بها استهلاک
depreciation U کم ارزش شمردن
depreciation U استهلاک
depreciation U تنزل
depreciation U کاهش بها
depreciation allowances U ذخیره استهلاک
depreciation of currency U کاهش ارزش پول
accumulated depreciation U کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
depreciation of currency U کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
currency depreciation U کاهش ارزش پول
currency depreciation U تنزل ارزش پول
depreciation allowances U وجوه استهلاکی
exchange depreciation U کاهش ارزش پول خارجی
capital depreciation U استهلاک سرمایه
depreciation rate U نرخ استهلاک
accelerated depreciation U استهلاک زودرس [روش استهلاک دارایی در مدتی کمتر از زمان مقرر]
accelerated depreciation U استهلاک سریع
accelerated depreciation U استهلاک سریع
allowance for depreciation U ذخیره استهلاک
depreciation of the exchange rate U افت نرخ ارز
depreciation of the exchange rate U کاهش نرخ ارز
currency depreciation race U تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
currency depreciation race U تجدید نظر در قیمت پول جاری
method U مسلک
r method U روش ارسال پیامی که در ان ایستگاه گیرنده بایستی رسیدبدهد
method U ایین شیوه
method U سبک
method U طریقه
by [with] this method U با این روش
method U اسلوب
method U شیوه
method U راه طریقه
method U طرز
method U متد
method U روش
persuasive method U روش تشویقی
minimal changes method U روش کمترین تغییرات
montessori method U روش مونته سوری
objective method U روش عینی
obstruction method U روش ایجاد مانع
offset method U روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه
least squares method U روش کمترین مجذورات
penetration method U روش نفوذی
measuring method U اسلوب سنجش
method of operation U عملکرد
insertion method U روش درج
method of limits U روش کرانی
limits method U روش کرانی
lecture method U روش سخنرانی
method of least squares U روش کمترین مجذورات
lagrangian method U متد لاگرانژ
lagrange's method U روش لاگرانژی ضریبهای نامعین
lagrange's method U multiplieres ofundetermind
lagrangian method U روش تعیین سرعت جریان اب
machining method U روش براده برداری
mean error method U روش خطای متوسط
method of operation U طرز کار
method of operation U روش کار
method of measurment U متد اندازه گیری
method of measurment U طریقه اندازه گیری
method of measurment U روش سنجش
method of drawing up U طرز تنظیم
method of constants U روش محرکهای ثابت
measuring method U طریقه اندازه گیری
instructional method U روش اموزشی
persuasive method U ترغیبی
phonic method U روش اوایی
seismic method U روش زلزله نگاری
selection method U روش گزینش
separation method U روش جداسازی
sight method U روش دیداری
simplex method U روش سادک
simplex method U روش سیمپلکس در برنامه ریزی خطی روش سیستماتیک و منظم برای حل مسائل برنامه ریزی خطی
socratic method U روش سقراطی
standard method U روش استانده
subtraction method U روش تفاضلی
synthetic method U روش ترکیبی
tog method U روش دیدبانی در خط توپ هدف
tog method U روش دیدبانی محوری
variational method U روش تغییر
rhythm method U روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
scientific method U روش علمی
research method U شیوه پژوهش
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
plenum method U طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
step through method U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
prestressing method U روش پیش فشردگی
prestressing method U شیوه پیش تنیدگی
pretension method U روش پیش کشیدگی
Method to my madness <idiom> U هدفی که شخصی دارد هر چند دیوانه وار به نظر برسد
production method U روش تولید
project method U روش اموزش طرحی
ration method U سبک واگذاری جیره
ration method U روش تغذیه پرسنل
recalculation method U روش محاسبه عدد
reconstruction method U روش بازسازی
reproduction method U روش بازسازی
research method U روش تحقیق
research method U روش پژوهش
Your method is different from mine . U روش شما با من فرق می کند
clock method U روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
calcining method U روش تصفیه
economic method U روش اقتصادی
equilibrium method U روش تعادل
equivalents method U روش هم ارزسازی
clinical method U روش بالینی
exosomatic method U روش برون تنی
experimental method U روش ازمایشی
association method U روش تداعی
forming method U روش تغییر شکل
economizing method U روش صرفه جویی
fractionation method U روش کسری
diary method U روش خاطره نگاری
deflection method U روش انحراف عقربه
centroid method U روش مرکزیابی
cathartic method U روش پالایشی
calcining method U روش تدلیس
bottom up method U ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
conventinal method U روش سنتی
border method U روش نواری
biographical method U روش زندگینامهای
bifactor method U روش دو عاملی
bessel method U پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
deductive method U روش قیاسی
deductive method U روش استنتاجی
arithmetic method U روش حسابی
freehand method U روش ترسیم ازاد
heuristic method U روش اکتشافی
flow method U روش جریان
inductive method U روش استقراء
illumination method U سبک روشنایی
induction method U طرز القاء
induction method U روش القائی
anecdotal method U روش واقعه نگاری
induction method U روش اندوکتیو
adjustment method U روش تعدیل
method of adjustment U روش تعدیل
allowance method U روش ایجاد ذخیره
illumination method U روش روشنایی
idiographic method U روش فردنگر
historical method U روش تاریخی
inductive method U روش استقرایی
access method U روش دستیابی
infinity method U روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
graphic method U روش نگارهای
halving method U روش دو نیمه سازی
anticipation method U روش پیش بینی
gradation method U روش گام به گام
back azimuth method U گرای معکوس در اخراج اشعه
bulk load method U روش بارگیری با بارقوال
sand cone method U طریقه جابجایی ماسه
double integration method U روش انتگرال دوبل
roasting reaction method U روش واکنش تشویهای
brute force method U روش رفع مشکل که بستگی به قدرت کامپیوتر داردو نه به برنامه نویسی مناسب
bulk load method U روش استفاده از بارگیری قوال
roasting reduction method U روش کاهش تشویهای روش تنزل تشویهای
the low absorbance method U روش جذب پایین
sequential access method U روش دستیابی ترتیبی
the high absorbance method U روش جذب بالا
virtual work method U روش کار مجازی
the virtual work method U روش اصل مجازی کار
three stage least squares method U روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
axial feed method U روش تغذیه محوری
Gaussian elimination method U روش حذف گاوسی [ریاضی]
two stage least squares method U روش حداقل مربعات دومرحلهای
angle offset method U روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
test retest method U روش بازازمایی
telecommunications access method U روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
back azimuth method U گرای وارونه
principal components method U روش مولفههای اصلی
split half method U روش دو نیمه کردن
square root method U روش جذرگیری
basic access method U روش دستیابی اصلی
back sight method U روش نشانه روی متقابله روش روانه کردن متقابله
two stage least squares method U برای تخمین پارامترها در اقتصادسنجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com