Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
anti sepsis
U
جلوگیری از رشد وازدیاد میکربها در اثر موادضدعفونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sepsis
U
گندیدگی
sepsis
U
مسمومیت عفونی حاصله در اثر جذب باکتریهاومواد فاسد بخون
anti
U
ضد
anti
U
:پیشوندهاییست بمعنی >ضد< و>مخالف < و >درعوض < و>بجای < و غیره مثل :NTIchrist A
anti
U
انتی
anti-
U
روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
anti
U
در مقابل
anti-
U
به معنای "مخالف "
anti
U
پاد
anti-
U
برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
anti-
U
سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
anti
U
مخالف علیه
anti-
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یکی
anti-
U
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
anti spin
U
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
anti submarine
U
هواپیمای ضد زیردریایی
anti thesis
U
نقیض
anti socialist
U
ضد سوسیالیستی
anti skid
U
ضد لغزش
anti federalist
U
اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
anti freezer
U
ضد یخ
anti freezer
U
ضد انجماد
anti g suit
U
لباس ضد فشار ثقل
anti g suit
U
لباس ضد اثر سرعت ثقل
anti icing
U
ضد یخ
anti-pollutant
U
پادآلودگی
anti knock
U
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
anti matter
U
ضد ماده
anti particle
U
ضد ذره
anti semitic
U
ضد یهودی
anti thesis
U
وضع مقابل
anti thesis
U
انتی تز
anti thesis
U
برابر نهاد
anti-tank
U
ضد تانک
anti-pollutants
U
پادآلودگی
anti-histamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamines
U
آنتی هیستامین
anti-histamines
U
ضد هیستامین
anti-histamine
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamine
U
آنتی هیستامین
anti-histamine
U
ضد هیستامین
anti-heroes
U
نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-hero
U
نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-freeze
U
پاد یخ
anti-freeze
U
آبگونهی ضد یخ
anti wear
U
مواد افزودنی جهت کاهش سایندگی و فرسایش پشم
anti-freeze
U
ضد یخ
anti-clockwise
U
بر خلافجهتعقربههایساعت
anti-moth
U
مواد ضد بید فرش
anti-theft
U
دزدگیر
anti dumping
U
مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
anti dumping
U
ضد دامپینگ
anti-Semites
U
ضد یهود
anti air
U
ضد هواپیمایی
anti-Semitic
U
مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
anti semitism
U
مخالف با یهودیان
anti tr switch
U
کلید ضد فرگیر
anti-social
U
ضد اجتماعی
anti semite
U
ضد یهود
anti semite
U
مخالف اقوام سامی
anti-Semite
U
ضد یهود
anti-Semite
U
مخالف اقوام سامی
anti social
U
ضد اجتماعی
anti-Semites
U
مخالف اقوام سامی
anti air
U
ضد برتری هوایی دشمن
anti aircraft
U
ضد هوایی
anti aircraft
U
پدافند هوایی
anti-aircraft
U
ضد هواپیما
anti-Semitic
U
مخالف نژاد سامی
anti-Semitism
U
مخالف با یهودیان
anti capitalist
U
ضد سرمایه داری
anti detonation
U
ضد بدسوزی
anti detonant
U
مایع ضد بدسوزی
anti derivative
U
ضد مشتق
anti cyclical
U
ضد دورهای
anti aircraft defense
U
پدافند ضد هوایی
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
anti balance tab
U
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
anti aircraft artillery
U
توپخانه ضد هوایی
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
anti-friction pad
U
لایهضداصطکاک
Anti – corruption campaign .
U
مبارزه با فساد
anti-tank rocket
U
موشکضدتانک
anti-tank missile
U
گلولهموشکضدتانک
anti-slip shoe
U
پایهضدلغزش
anti-slip foot
پایه ضد لغزش
anti-skating device
U
دستگاهضدلفزش
anti-ship missile
U
گلولهموشکضدناو
anti-radar missile
U
گلولهموشکضدرادار
anti-aircraft missile
U
گلولهموشکضدهوایی
anti icing fluid
U
مایع ضد یخ
anti-vibration handle
U
دستهضدلغزش
anti trust law
U
قانون ضد تراست
anti tear strips
U
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
anti dazzle screen
U
شیشه ضد نور
anti knock property
U
خاصیت ضدضربه
anti knock property
U
درجه اکتان
anti dazzle vizor
U
افتابگیر
anti interference device
U
دستگاه ضد تداخل
anti interference capacitor
U
خازن ضد تداخل
anti inflationary policy
U
ضد تورمی
anti inflationary policy
U
سیاست انقباضی
anti induction cable
U
کابل ضد القا
anti dazzle vizor
U
سایه بان شیشه جلوی اتومبیل
anti hum condenser
U
خازن ضد پارازیت
anti friction bearing
U
یاطاقان غلطکی
anti drag wire
U
اجزاء بست کاری ساختمانی
anti drumming sheet
U
ورق ضد تورم
anti freeze pump
U
پمپ ضد یخ
anti freeze mixture
U
مخلوط ضد یخ
anti flouing paint
U
رنگ ضد خزه
anti menchanized defense
U
پدافند ضد مکانیزه
anti menchanized defense
U
دفاع ضدمکانیزه
anti submarine carrier
U
ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
anti strokes line
U
خط انتی استوکسی
anti collision light
U
چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
anti comintern pact
U
...anti
anti slip plate
U
ورقه ضد لغزش
anti skid system
U
سیستم ضد لغزش
anti flood valve
U
شیر اطمینان مانع طغیان
anti skid protection
U
حفافت از لغزش
anti skid chain
U
زنجیر محافظ در برابر لغزش
anti corrosion composition
U
رنگ ضد زنگ
anti meran gambit
U
گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
anti servo tab
U
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
anti development policy
U
سیاست ضد توسعه
anti parallel feeding
U
تغذیه مخالف
anti propeller end
U
انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
anti dazzle screen
U
شیشه نورگیر
anti-torque tail rotor
U
دم چرخانضدلفزش
service anti gas respirator
U
ماسک ضد گاز
sherman anti trust act
U
قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com