Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
analog device
U
دستگاه قیاسی
analog device
U
دستگاه انالوگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
analog
U
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
analog
U
مانند
analog
U
مقدار یا یک متغیر در حالت آنالوگ
analog
U
سیگنال ممتد
analog
U
از حالت آنالوگ به کد دیجیتالی
analog
U
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analog
U
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
U
نظیر
analog
U
شباهت
analog
U
شی قابل قیاس
analog
U
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analog
U
خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند
analog
U
خط ارتباطی که خط وط سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل میکند
analog
U
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
analog
U
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analog
U
ی از حالت آنالوگ هستند
analog
U
کامپیوتری که داده را به شکل آنالوگ پردازش میکند
analog
U
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog
U
لغت متشابه
analog
U
قیاسی
analog
U
ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود
analog
U
انالوگ
analog
U
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
analog
U
ی از داده آنالوگ است
analog to digital
U
انالوگ به دیجیتال
analog transmission
U
انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
digital analog
U
رقمی به قیاسی
analog signal
U
علامت قیاسی
analog monitor
U
مونیتورقیاسی
analog monitor
U
مونیتور انالوگ
analog transmission
U
مخابره قیاسی
analog computer
U
کامپیوتر تحلیلی
analog digital
U
قیاسی به رقمی
analog computer
U
کامپیوتر انالوگ
analog computer
U
کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
analog computer
U
کامپیوتر سنجشی
analog computer
U
کامپیوترقیاسی
analog channel
U
مجرای قیاسی
analog adder
U
افزایشگر قیاسی
analog data
U
داده قیاسی
analog to digital converter
U
تجزیه و تحلیل اطلاعات برای کامپیوتر با دستگاه حافظه ان
digital to analog converter
U
مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
analog digital converter
U
مبدل انالوگ دیجیتال
analog digital converter
U
مبدل قیاسی- رقمی
analog to digital converter
U
مبدل قیاسی به رقمی
device name
U
نام دستگاه
v , device
U
ارم مدال شجاعت ارتش امریکا
I/O device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
device
U
شیوه
device
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device
U
شعار دستگاه
device
U
فزاره
device
U
اپارات
device
U
تجهیزات
device
U
دستگاه اسباب وسیله
device
U
الت
device
U
حیله
device
U
چاشنی
device
U
خارضامن
device
U
اختراع
device
U
تمهید
device
U
اسباب
device
U
ابزار
device
U
وسیله
device
U
ضامن
device
U
عامل
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
U
وسیله جانبی
device
U
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
device
U
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
device
U
ماشین یا وسیله کارا
device
U
دستگاه
device
U
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
device
U
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
device
U
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device
U
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
device
U
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
device
U
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device
U
PRN برای پورت چاپگر
device
U
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
device
U
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device
U
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
peripheral device
U
دستگاه جنبی
passive device
U
دستگاه منفعل
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
picking device
U
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
point device
U
بسیار درست
point device
U
کاملا راست
point device
U
بی عیب
pointing device
U
وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
pointing device
U
دستگاه اشاره گر
pressure device
U
ماسوره فشاری
pressure device
U
عامل فشاری مین
pull device
U
ماسوره کشش مین
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
illuminating device
U
تجهیزات روشنایی
input device
U
دستگاه ورودی
logic device
U
دستگاه منطقی
mapping device
U
دستگاه نگاشت
MCI device
U
وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
measuring device
U
تجهیزات اندازه گیری
microcoding device
U
دستگاه ریزبرنامه نویسی
nonohmic device
U
دستگاه غیر اهمی
output device
U
دستگاه خروجی
overcurrent device
U
دستگاه حفافت
overload device
U
فیوز گرمایی
ignition device
U
وسیله احتراق
pull device
U
عامل کششی
symbolic device
U
دستگاه سمبلیک
synchronous device
U
دستگاه همگام
synchronous device
U
دستگاه همزمان
fastening device
U
پوچگیره
locking device
U
ابزار
warning device
U
وسیلههشدار
timing device
U
وسیله
timing device
U
ساعتی
So dont try to device yourself .
U
سعی نکن خودت را گول بزنی
To take someone in . to device ( fool ) someone .
U
کسی را گول زدن
physical device
U
ابزار مادی
military device
U
اسباب ارتشی
switching device
U
تجهیزات سوئیچینگ
storage device
U
دستگاه انباره
safety device
U
دستگاه ضامن
safety device
U
ضامن
safety device
U
خارضامن
semiconductor device
U
دستگاه نیمه هادی
send only device
U
دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
sequential device
U
دستگاه ترتیبی
sighting device
U
وسیله نشانه روی
sighting device
U
دوربین دستگاه نشانه روی
spooling device
U
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
storage device
U
دستگاه انبارش
storage device
U
دستگاه ذخیره
storage device
U
دستگاه ذخیره سازی
storage device
U
انباره
lifting device
U
ابزار بالا بر
active device
U
دستگاه فعال
anticountermining device
U
وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
clamping device
U
وسایل قید و بست
combination device
U
ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
communication device
U
دستگاه ارتباطی
electroreceptive device
U
وسیله برقی
dedicated device
U
دستگاه اختصاصی
device cluster
U
گروه دستگاه
device code
U
کد دستگاه
device dependent
U
وابسته به دستگاه
device driver
U
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device driver
U
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver
U
محرک دستگاه
bistable device
U
دستگاه دوپایا
binary device
U
دستگاه دو حالته
bending device
U
کج گیر
active device
U
دستگاه کنشی
antifriction device
U
وسیله ضد اصطکاک
antifriction device
U
مکانیسم ضد اصطکاک
antilift device
U
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
antirecovery device
U
ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
antisweep device
U
ضامن ضد مین روبی
antisweep device
U
ضامن ضد جمع اوری مین
antiwatching device
U
ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
antiwithdrawal device
U
وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
asynchronous device
U
دستگاه ناهمگام
asynchronous device
U
دستگاه غیرهمزمان
auctioneering device
U
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
audio device
U
دستگاه سمعی
device driver
U
برنامه راه اندازی دستگاه
device flag
U
پرچم دستگاه
device handler
U
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
display device
U
دستگاه نمایش
firing device
U
عامل منفجرکننده
gripping device
U
متعلقات گیره و بست
firing device
U
ماسوره مین
device handler
U
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
drawing device
U
دستگاه ترسیمه
device status
U
وضعیت دستگاه
device number
U
شماره دستگاه
device independence
U
استقلال دستگاه
device independence
U
مستقل از دستگاه
dressing device
U
دستگاه مستقیم کنی
firing device
U
ماسوره
discrete device
U
دستگاه گسسته
metal detecting device
U
دستگاه فلزیاب
output
[of a circuit or device]
U
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
audio response device
U
دستگاه جواب دهنده سمعی
firing pressure device
U
ماسوره فشاری مین
firing pull device
U
ماسوره کششی مین
installable device driver
U
درایور وسیلهای که در حافظه بار شده است و مقیم است و با تابع مشابه به درون سیستم عامل جایگزین میشود
input output device
U
دستگاه ورودی و خروجی
graphic input device
U
دستگاه ورودی گرافیکی
ingot conveying device
U
تجهیزات انتقال شمش
metal detection device
U
دستگاه فلزیاب
input/output device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
acoustic resonance device
U
دستگاه همنوایی صوتی
safety locking device
U
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
head cleaning device
U
وسیله هد پاک کن
anti interference device
U
دستگاه ضد تداخل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com