Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
amateur station call letters
U
علامت فرستنده تفننی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amateur station
U
فرستنده تفننی
amateur
U
ضعیف
amateur
U
غیرحرفهای
amateur
U
اماتور
amateur
U
دوستار
amateur
U
اماتور غیرحرفهای
amateur
U
دوستدار هنر
amateur receiver
U
گیرنده اماتور
amateur operator
U
تفنن گر
amateur bands
U
باندهای فرستنده تفننی
amateur transmitter
U
فرستنده اماتور
what
[some]
people would call
[may call]
<adj.>
U
باصطلاح
what
[some]
people would call
[may call]
<adj.>
U
که چنین نامیده شده
what
[some]
people would call
[may call]
<adj.>
U
کذایی
letters
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters
U
نوشته
Are there any letters for me?
U
من نامه ای ندارم؟
letters
U
معرفی نامه
letters
U
حرف چاپی
letters
U
نامه
letters
U
حرف
letters
U
حرف الفباء
letters
U
مراسله
letters
U
کاغذ ادبیات
letters
U
اثارادبی
letters
U
معرفت دانش
letters
U
باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letters
U
نویسه
letters
U
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letters
U
سند
chain letters
U
نامهی زنجیری
letters of administration
U
سند مدیریت ترکه
letters of administration
U
حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
letters of marque
U
حکم ضبط اموال بیگانگان
letters of reprisal
U
اجازه نامه انتقام
letters of request
U
rogatory
letters patent
U
نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
letters patent
U
نامه سرگشاده
covering letters
U
نامه توضیحی
covering letters
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters
U
نامه پوششی
letters of procurator
U
وکالت نامه
letters patent
U
نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
letters of administration
U
اختیارنامه قیمومت
letters of administration
U
قیم نامه
weak letters
U
حروف عله
open letters
U
نامه سر گشاده
republic of letters
U
جمهور اهل ادب
uncial letters
U
حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
the profession of letters
U
تالیف
the profession of letters
U
نویسندگی
abbreviated letters
U
حروف مقطعه
swamped with letters
U
کاغذ پیچ
letters patent
U
نامه سرگشوده
commonwealth of letters
U
جمهورنویسندگاه یا مولفین
block letters
U
حروف جداودرشت
letters missive
U
نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
letters patent
U
نامه سرگشاده یا فرمانی که از طرف شاه به صاحب اختراعی داده شود
letters rogatory
U
نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
nassal letters
U
حروف تو دماغی
belles letters
U
ادبیات
small letters
U
حروف کوچک چون bوa
signal letters
U
معرف
rogatory letters
U
نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
republic of letters
U
گروه ادبا
a man of letters
U
اهل قلم
swamped with letters
U
غرق نامه
palatal letters
U
حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظمیشوند
print letters
U
دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
form letters
U
فرم نامه
love letters
U
نامه عاشقانه
letters testamentary
U
حکم یا خطاب دادگاه ذی صلاحیت
I have some letters to write .
U
چند تا کاغذ باید بنویسم
letters testamentary
U
خطاب به وصی دائربه اشتغال بامروصایت
nassal letters
U
حروف غنه
letters testamentary
U
حکم وصایت
commonwealth of letters
U
گروه نویسندگاه
I remembered to post the letters .
U
یادم بود که نامه ها را پست کنم
lingual letters or linguals
U
حروف زبانی یا ذولقی
In capital(block)letters.
U
با حرف بزرگ ؟( دستی یا چاپ؟ )
to space out letters
[text]
U
فاصله گذاری
[بین حروف را بیشتر کردن]
[رایانه شناسی ]
[چاپ]
letters shift ltrs
U
مبدله حروف
way station
U
ایستگاه رله مخابراتی
way station
U
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
way station
U
ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
sub station
U
پست فرعی
on station
U
رسیدن به هدف
on station
U
روی هدف
on station
U
اماده باش بالای هدف
on station
U
پروازهواپیما بالای هدف
station
U
یا مقصد استفاده میشود
station
U
محل
station
U
پست
station
U
پاسگاه
station
U
درپست معینی گذاردن
Is the next station ... ?
آیا ایستگاه بعدی ... است؟
station
U
مقام مستقرکردن
station
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
station
U
رتبه
station
U
موقعیت اجتماعی وضع
station
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
station
U
سکون پاتوق
station
U
وقفه
station
U
جا درحال سکون
Where is the station?
U
ایستگاه کجاست؟
station
U
مرکز
station
U
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
station
U
محل ماموریت
station
U
مستقرکردن
station
U
ایستگاه
station
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station
U
جایگاه
station
U
استقرار یافتن
station
U
پایگاه
remote station
U
ایستگاه راه دور
loading station
U
ایستگاه بارگیری
naval station
U
پایگاه دریایی
generating station
U
کارخانه برق
master station
U
شاه ایستگاه
master station
U
ایستگاه اصلی
master station
U
پست اصلی مخابرات
mobile station
U
فرستنده متحرک
key station
U
ایستگاههای کلید
station car
U
اتومبیل استیشن
exempted station
U
یکان مخصوص
enquiry station
U
ایستگاه پرس و جو
emergency station
U
محل اضطراری
duty station
U
محل خدمت
dressing station
U
درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
departure station
U
مبداء حرکت
defence station
U
readiness of degree third
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
cruising station
U
readiness of degree forth
courier station
U
دفترنامه رسانان
courier station
U
دفتر پیک
courier station
U
مقرر پیک
transformer station
U
پست ترانسفورماتور
converter station
U
پست ترانسفورماتور
control station
U
ایستگاه کنترل
exempted station
U
یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
exposure station
U
ایستگاه هوایی
exposure station
U
ایستگاه عکاسی هوایی
inquiry station
U
دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
induction station
U
دفتر استخدام دفتر پذیرش
induction station
U
مرکز پذیرش
hydroelectric station
U
نیروگاه ابی
homing station
U
رادارهای کنترل هوایی
homing station
U
رادارردیاب
homing station
U
ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
holding station
U
محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
generating station
U
پست نیرو نیروگاه
gauging station
U
ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
fuelling station
U
ایستگاه سوختگیری
forward station
U
پاسگاه جلویی
forward station
U
ایستگاه جلو
flag station
U
جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست
fiscal station
U
قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
fiscal station
U
تاسیسات سریال
consolidating station
U
ایستگاه تکمیل کننده بار
observation station
U
دیدگاه
work station
U
محل کار
telephone station
U
جایگاه تلفن
station model
U
مدلهواشناسی
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
station platform
U
سکویایستگاه
train station
U
ایستگاهقطار
subscriber's station
U
مرکز مشترک
transmitting station
U
ایستگاهارسال
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
station number
U
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station log
U
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station log
U
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station list
U
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station keeping
U
در خط نگهداشتن ناو
station house
U
ایستگاه راه اهن
station house
U
مرکزکلانتری
station entrance
U
ورودیایستگاه
station circle
U
چرخههواشناسی
wireless station
U
ایستگاه بی سیم
wireless station
U
فرستنده
tracking station
U
ایستگاه ردیابی
goods station
U
ایستگاهکالاهایتجارتی
intercom station
U
ایستگاهداخلی
local station
U
ایستگاهکانونی
receiving station
U
ایستگاهدریافت
triangulation station
U
ایستگاه مثلث بندی
traverse station
U
ایستگاه پیمایش
transit station
U
ایستگاه عبوری راه اهن
transfer station
U
محل اعزام افراد
transfer station
U
محل انتقال افراد
to station oneself
U
مقیم شدن
to station oneself
U
جا گرفتن
tide station
U
ایستگاه جزر و مد
station house
U
ایستگاه کلانتری
station complement
U
پرسنل خدماتی پایگاه
station bar
U
رستوران ایستگاه راه آهن
remote station
U
ایستگاه دوردست
remote station
U
ایستگاه دور دست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com