English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
allocation of resources U تخصیص منابع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
efficient allocation of resources U تخصیص کارای منابع
optimum allocation of resources U تخصیص مطلوب منابع
Other Matches
resources U مدارک
resources U منابع اماد ذخایر
resources U منابع
nonrenewable resources U منابع غیر قابل تجدید
fixed resources U منابع ثابت
exhaustable resources U زغال سنگ و سایر مواد کانی
exhaustable resources U منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
exhaustable resources U منابع تمام شدنی
unused resources U منابع بیکار
unused resources U منابع استفاده نشده
complementary resources U منابع مکمل
control of resources U کنترل منابع
control of resources U نظارت بر منابع
economic resources U منابع اقتصادی
natural resources U منابع طبیعی
misallocation of resources U تخصیص نادرست منابع
military resources U منابع نظامی
human resources U منابع انسانی
nonrenewable resources U منابع تمام شدنی
renewable resources U منابع تهی ناپذیر منابع تجدیدشدنی منابع قابل تجدید
scarce resources U منابع کمیاب
hardware resources U منابع سخت افزاری
software resources U منابع نرم افزار
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
allocation U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocation U اختصاصی
allocation U تخحیص
allocation U تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocation U یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocation U فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند
allocation U سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
allocation U مقرری
allocation U سهمیه سهمیه دادن
allocation U واگذار کردن
allocation U تخصیص
resource allocation U اختصاص منبع
resource allocation U تخصیص منابع
target allocation U سهمیه بندی هدف
target allocation U واگذاری هدف
storage allocation U تخصیص حافظه
storage allocation U تخصیص انباره
cost allocation U بخش هزینه
dynamic allocation U تخصیص پویا
cost allocation U سرشکن کردن هزینه
cost allocation U تخصیص هزینه
allocation function U تابع تخصیص
static allocation U تخصیص ایستا
frequency allocation U تعیین فرکانس
memory allocation U اختصاص حافظه
static storage allocation U تخصیص انباره ایستا
adaptive channel allocation U استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
adaptive channel allocation U روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
file allocation table U جدول تخصیص جای فایل
dynamic storage allocation U تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
adaptive channel allocation U توانایی سیستم برای تغییر پاسخ ها و فرآیندها طبق ورودی ها و رویدادها و موقعیتها
adaptive channel allocation U تامین کانالهای ارتباطی طبق نیاز به جای استفاده از یک مکان دهی ثابت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com