Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fallout wind vector plot
U
طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
wind velocity
U
سرعت حرکت باد
wind velocity
U
سرعت باد
measurement of wind direction: wind vane
U
اندازهگیریمقداربارشبرف
plot
U
توط ئه چیدن رسم کردن
plot
U
توط ئه
plot
U
بردن نقاط روی طرح
plot
U
ثبت مسیریا نقاط
plot
U
شکل کشیدن
plot
U
موضوع اصلی توط ئه
plot
U
طرح
plot
U
نقشه
plot
U
قطعه
plot
U
نقطه موقعیت
plot
U
نقشه کشیدن
plot
U
طرح ریزی کردن
plot
U
کشیدن
plot
U
رسم نمودن
plot
U
دسیسه
plot
U
ردنگاری یا ردنگاری کردن
plot
U
سنگ وسط چهارراه
plot
U
ترسیم
plot
U
گراف یا نقشه
plot
U
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plot
U
رسم تصور
plot
U
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plot
U
نمودار
plot
U
رسم کردن
plot
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
U
نشانه میان چهارراه
plot
U
ردیابی کردن
plot
U
توط ئه چیدن
plot
U
رسم
air plot
U
رسم مسیر هواپیما در روی نقشه
air plot
U
نقشه ناوبری هوایی
sortie plot
U
شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
I'll need a plot of land .
U
یک قطعه زمین لازم دارم
line plot
U
رسم خط
master plot
U
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
polar plot
U
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
relative plot
U
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
scatter plot
U
ترسیم توزیعی
scatter plot
U
ترسیم پراکنده
to form a plot
U
توط ئه دیدن
to form a plot
U
اسباب چینی کردن
to hatch a plot
U
دوزوکلک چیدن
to hatch a plot
U
توط ئه کردن
to weave a plot
U
توط ئه دیدن
to weave a plot
U
دوزوکلک درست کردن
weave a plot
U
توط ئه چیدن
to plot a treason
U
توط ئه خیانتی دیدن
copy plot
U
تکثیر از روی نسخه اصلی
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
check plot
U
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
crt plot
U
لامپ تصویر تولید سیگنال
garden plot
U
باغچه
garden plot
U
جالیز
garden plot
U
بستان
grass plot
U
چمن
grass plot
U
سبز
radial line plot
U
روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
bomb impact plot
U
بردن محل اصابت بمب روی نقشه
velocity
U
بردار سرعت
[فیزیک]
velocity
U
فرزی
mean velocity
U
سرعت متوسط
mean velocity
U
تندی میانگین
velocity
U
سرعت حرکت
velocity
U
سرعت
velocity
U
تندی
velocity
U
سرعت دهانهای توپ
velocity
U
بردار سرعت
velocity
U
سرعت سیر شتاب
velocity
U
درجه تندی
velocity
U
تندی برحسب زمان
velocity
U
سرعت گردش پول
velocity
U
زرنگی
[چابکی]
velocity
U
سرعت اولیه
velocity
U
چابکی
velocity
U
چالاکی
velocity
U
سرعت انتقال
light velocity
U
سرعت نور
instantaneous velocity
U
سرعت لحظهای
intrinsic velocity
U
گرانروی ذاتی
instantaneous velocity
U
سرعت انی
muzzle velocity
U
سرعت دهانه
initial velocity
U
سرعت اغازی
critical velocity
U
سرعت بحرانی
group velocity
U
سرعت گروهی
high velocity
U
با سرعت ابتدایی زیاد
high velocity
U
سرعت اولیه زیاد
high velocity
U
سرعت دهانهای زیاد
income velocity
U
دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
induced velocity
U
سرعت القاء شده
income velocity
U
سرعت گردش پول
initial velocity
U
سرعت اولیه
initial velocity
U
سرعت ابتدایی توپ
limit velocity
U
حداقل سرعت ابتدایی توپ یاخمپاره که بتوان با ان نفوذلازم را به دست اورد
peculiar velocity
U
سرعت خاص
permissible velocity
U
سرعت مجاز
permissible velocity
U
حداکثر سرعت اب در یک کانال که ایجادفرایش نکند
permissible velocity
U
تندی مجاز
phase velocity
U
سرعت فاز
phase velocity
U
سرعت موج
seepage velocity
U
سرعت زه اب
safe velocity
U
سرعت مطلوب
remaining velocity
U
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
relative velocity
U
سرعت نسبی
radial velocity
U
تندی شعاعی
orbital velocity
U
سرعت مداری
sound velocity
U
سرعت حرکت صوت در اب دریا
limiting velocity
U
بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
liner velocity
U
سرعت
liner velocity
U
بردار سرعت
local velocity
U
سرعت موضعی
low velocity
U
کم سرعت
low velocity
U
با سرعت کم
velocity factor
U
ضریب سرعت
terminal velocity
U
سرعت حد
muzzle velocity
U
سرعت ابتدایی توپ
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
muzzle velocity
U
سرعت گلوله هنگام خارج شدن از لوله
terminal velocity
U
سرعت گلوله داخل لوله
terminal velocity
U
سرعت داخلی گلوله
reduced velocity
U
گرانروی کاهیده
velocity constant
U
ثابت سرعت
wave velocity
U
سرعت موج
radial velocity
U
سرعت شعاعی
burnout velocity
U
سرعت موشک در خاتمه سوختن خرج و تمام شدن ان
charactristic velocity
U
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
circular velocity
U
سرعت دایرهای
velocity of fall
U
سرعت سقوط
conduction velocity
U
سرعت رسانش
velocity of escape
U
سرعت گریز
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
discharge velocity
U
سرعت تخلیه
drift velocity
U
سرعت رانش
velocity of light
U
سرعت نور
velocity of money
U
سرعت پول
absolute velocity
U
سرعت مطلق
actual velocity
U
سرعت واقعی
angular velocity
U
سرعت زاویهای
angular velocity
U
سرعت زاویهای رهایی بمب
angular velocity
U
تندی زاویهای
apparent velocity
U
سرعت فاهری
velocity stacks
U
لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
velocity ratio
U
نسبت سرعت
velocity of retreat
U
سرعت متوسط اب در پائین دست سرریز
velocity of propagation
U
سرعت انتشار
drift velocity
U
سرعت سوق
velocity of approach
U
سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
velocity of advance
U
تندی پیشرفت
fall velocity
U
سرعت سقوط
velocity factor
U
ثابت سرعت
velocity microphone
U
میکروفون نواری
conduction velocity
U
سرعت هدایت
velocity jump
U
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
final velocity
U
سرعت نهایی
velocity modulation
U
تحمیل سرعتی
escape velocity
U
سرعت گریز
velocity of a wave
U
سرعت پخش موج
electron velocity
U
سرعت الکترونها
velocity gradiant
U
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
velocity constant
U
ضریب سرعت
friction velocity
U
سرعت اصطکاکی
escape velocity
U
سرعت فرار
angular velocity sight
U
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
angular velocity bombsight
U
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
maxwell velocity distribution
U
تقسیم سرعت ماکسول
income velocity of money
U
سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
high velocity drop
U
بارریزی سریع
velocity of money circulation
U
سرعت گردش پول
root mean square velocity
U
جذر میانگین مجذور سرعت
constant velocity joint
U
تویی چرخ
velocity of energy transmission
U
سرعت انتقال انرژی
high velocity drop
U
بارریزی با سرعت سقوط زیاد
developed muzzle velocity
U
سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
maxwillian velocity distrobution
U
پخش سرعت ماکسولی
velocity modulated tube
U
لامپ تحمیل سرعتی
actual velocity of ground water
U
سرعت واقعی اب زیرزمینی
fermi dirac sommerfeld velocity distribu
U
قانون توزیع سرعت فرمی-دیراک- زومرفلد
there is something in the wind
U
کاسهای زیر نیم کاسه است
wind
U
چرخاندن
wind
U
:پیچاندن
wind
U
ازنفس انداختن نفس
wind
U
خسته کردن یاشدن ازنفس افتادن
wind
U
پیچ دان کوک کردن
wind
U
باد
to get the wind up
U
بیم داشتن
to get wind of
U
بو بردن از
wind
U
حلقه زدن
wind
U
پیچیدن
wind
U
انحناء
to wind up
U
خاتمه دادن بپایان رساندن
to wind off
U
باز کردن
to wind off
U
واتابیدن
to wind up
U
کوک کردن اماده کردن گلوله
wind off
U
باز کردن از پیچ
wind
U
نفخ بادخورده کردن
wind
U
انحنایافتن
wind
U
درمعرض بادگذاردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com