English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
advance section U قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance section U قسمت جلویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
advance U حرکت دادن چیزی به جلو
advance U حرکت به جلو
advance U پیشرفت پیشروی
advance U پیش افتادن پیش افتادگی
advance U پیش رفتن
advance U راندن
advance U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance U اعتبار
advance U ترفیع رتبه دادن
advance course U دوره عالی
in advance <idiom> U سرساعت
in advance <adv.> U از قبل
in advance <adv.> U پیشاپیش
advance U پیشروی
advance U بهبود
advance U پیشرفت
advance U پیشرفت
advance پیشروی
advance U پیشرفت
advance U قبلا تجهیز شده
advance U قبلا تهیه شده
advance ازپیش فرستاده شده
advance U مساعده دادن
advance U طرح کردن
advance پیشنهاد کردن
advance U اقامه کردن
advance U تسریع کردن
advance ترقی دادن
advance U جلو رفتن
advance U جلوبردن
advance U پیش بردن
advance U مساعده
advance U پیشروی پیشروی کردن
advance U مقدم
advance U پیشرفت طولی ناو
advance U جلو
advance U ترقی کردن پیش پرداخت
advance U پیش پرداخت
advance U وام
advance U عالی
advance U پیش برق
advance پیش پرداخت
advance U ترقی مساعده
advance march U فرمان پیش
advance point U قسمت سر جلودار
advance point U قسمت نوک
advance point U گروه نوک
advance guard U طلایه
advance observer U دیدبان مقدم
advance observer U دیدبان جلو
advance officer U افسر جلودار ستون
advance guard U پیشرو
advance guard U پیش لشکر پاسدار
advance organizer U پیش سازمان دهنده
advance party U گروه پیشرو
advance guard U پیش قراول
advance march U پیشروی حرکت به جلو
advance payment U پیش پرداخت
advance party U قسمت پیشرو
advance purchase U خرید سلف
money in advance U بیعانه
money in advance U پیش پرداخت مساعده
paper advance U جلو رفتن کاغذ
pay in advance U پیش قسط دادن
pay in advance U پیش پرداخت کردن
payable in advance U قابل پیش پرداخت
payment in advance U پیش پرداخت کردن
speed of advance U سرعت پیشروی
hand advance U میزان کردن دستی
velocity of advance U تندی پیشرفت
advance sign U علامت اوانس
advance to contact U پیشروی برای اخذ تماس
advance variation U واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
payment in advance U پیش پرداخت
announce in advance U از پیش اعلام کردن
axis of advance U محور پیشروی
bank advance U وام بانکی
buy in advance U پیش خرید کردن
advance gruard U طلایه
advance base U پایگاه جلو
advance base U پایگاه مقدم صحنه عملیات
advance by bounds U حرکت خیز به خیز
advance by bounds U پیشروی خیز به خیز
advance by echelon U حرکت رده به رده
advance by echelon U پیشروی رده به رده
advance detachment U قسمت پیشرو
advance detachment U قسمت سرجلودار
advance freight U پیش پرداخت کرایه حمل
advance force U نیروی پیشروی
advance gruard U پیش قراول
advance gruard U یکان جلودار
advance force U نیروی جلودار اب خاکی
advance gruard U جلودار
advance cracking U ترکهای عمیق
automatic timing advance U تنظیم کننده خودکار
paper advance setting جایگاه پیشرفته ورق
To make advance [overtures] منت کشیدن [برای آشتی]
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
synchronous phase advance U خازن همزمان
semi automatic advance U میزان کردن نیم خودکار
spark advance & retard U میزان کردن جرقه
automatic spark advance U میزان کردن خودکار
advance command post U پاسگاه رده جلو
advance of defensive line U در جلو خطوط پدافندی
advance command post U پاسگاه فرماندهی جلو
to advance the hand of a clock U عقربه ساعت را جلو کشیدن
advance individual training آموزش تکمیلی انفرادی
advance resistance wire U سیم ادونس
section U مقطع
section U برش
section U برشگاه
section U دسته
section U گروه دایره
section U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
z section U پروفیل "زد"
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت
section U قطعه
section out U شکستن موج بطور ناهموار
section U بخش
t section U پروفیل " T "
t section U عضو " T "
section U جوخه
section U رسددریایی یا هوایی
section U نیمرخ
section U قبضه توپ
section U شعبه
section U رسدتوپخانه
section U بخش قسمت
section U بره
section U رسد
staff section U قسمت ستادی دسته سمبه
section of dike U نیمرخ راه
section of valley U نیمرخ عرضی دره
staff section U بخش ستادی
regular section U پروفیل نرمال
section hand U کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
section gang U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
rectangular section U مقطع مستطیلی
root section U مقطع ریشه
rolled section U مقاطع نوردشده
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
radial section U برش شعاعی
section leader U فرمانده رسد یا جوخه
properties of section U خواص مقاطع تیرها
section charge U خرج چند قسمتی
section charge U خرج جزء جزء
section chief U رئیس قبضه
section chief U فرمانده رسد فرمانده قبضه
section crew U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
staff section U قطعات سمبه
standard section U پروفیل استاندارد
pipe section U قسمتلوله
radio section U بخشرادیو
rail section U بخشریل
sagittal section U قسمتهایزیرشکم
section of a bulb U قسمتهایمختلفپیاز
section of a hazelnut U قسمتهایمختلففندوق
section of a log U قسمتهایمختلفکندهدرخت
section of a raspberry U قسمتهایمختلفتمشک
section of a strawberry U قسمتهایمختلفتوتفرنگی
section of a walnut U قسمتهایمختلفگردو
tip section U قسمتنوک
wallet section U قسمتکیفپول
black section U گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
in the non-smoking section U در قسمت غیر سیگاری ها
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
main section U قسمتاصلی
honeycomb section U شانهعسل
flotation section U بخششناور
structural section U مقطع سازهای
transition section U مقطع تبدیل
transversal section U برش عرضی
transverse section U مقطع عرضی
transverse section U برش متقاطع
trenched section U زیرگاه صندوقهای
trenched section U فرم صندوقهای تو گود
trough section U مقطع ناودانی
longitudinal section U برش طولی
weaving section U منطقه تقاطع
weaving section U منطقه همبری
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
butt section U قسمتهدف
dining section U قسمتغذاخوری
build up section U مقاطع مرکب
cross section U مقطع عرضی
built up section U مقاطع مرکب
box section U مقطع قوسی سکل
cross section U سطح مقطع عرضی
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross section U سطح مقطع
crown section U برش در کلید قوس
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
data section U بخش داده ها
economic section U انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
axial section U برش محوری
auxiliary section U برش کومکی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
center section U بال میانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com