Perdic | absolute measurement | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 199 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	absolute measurement U	اندازه گیری مطلق

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	instrument for absolute measurement U	دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
Other Matches

	measurement U	اندازه گیری
	measurement U	روش قضاوت چیزی
	measurement U	مساحت
	measurement U	سنجش
	measurement U	اندازه
	indirect measurement U	سنجش غیرمستقیم
	insulation measurement U	سنجش و ازمایش ایزولاسیون
	measurement of demand U	اندازه گیری تقاضا
	measurement of demand U	تخمین تقاضا
	measurement ofland U	اندازه گیری زمین
	measurement ofland U	زمین پیمایی
	mental measurement U	اندازه گیری روانی
	depth measurement U	سنجش گودی
	radar measurement U	اندازه گیری رادار
	frequency measurement U	سنجش فرکانس
	frequency measurement U	اندازه گیری فرکانس
	final measurement U	اندازه گیری نهایی
	current measurement U	امپرمتر
	certificate of measurement U	گواهی اندازه و ابعاد
	certificate of measurement U	گواهی مقدار
	certificate of measurement U	گواهی وزن
	comparative measurement U	سنجش قیاسی
	comparative measurement U	سنجش مقایسهای
	correlation measurement U	اندازه گیری همبستگی
	depth measurement U	اندازه گیری عمق
	direct measurement U	اندازه گیری مستقیم
	engineering measurement U	اندازه گیری فنی
	spatial measurement U	روش ای که به کامپیوتر امکان میدهد تا محل نشانه گر را در سه بعدی پیدا کند
	unit of measurement U	واحد اندازه گیری
	measurement of humidity U	اندازهگیریمقدارابر
	measurement of rainfall U	اندازهمقداربارش
	measurement uncertainty U	خطای اندازه گیری [ریاضی]
	standard error of measurement U	خطای معیار اندازه گیری
	field intensity measurement U	دستگاه اندازه گیری شدت میدان
	direct potentiometric measurement U	اندازه گیری پتانسیل سنجی مستقیم
	measurement of benefits and costs U	اندازه گیری منافع و هزینه ها
	metric system of measurement U	سیستم اندازه گیری متریک
	measurement of cloud ceiling U	اندازهگیریفشارهوا
	measurement of air pressure U	زائده
	high accuracy measurement U	سنجش دقیق
	measurement of wind strength: anemometer U	اندازهگیریجهتباد
	high tension measurement bridge U	پل اندازه گیری فشار قوی
	measurement of snowfall: snow gauge U	اندازهگیریمقداربارشباران
	absolute value U	قدر مطلق
	absolute zero U	صفر مطلق
	absolute value U	ارزش مطلق
	absolute value U	مقدار مطلق
	absolute <adj.> U	غیر قابل امتناع
	absolute <adj.> U	چاره نا پذیر
	absolute <adj.> U	صرف نظرنکردنی
	absolute <adj.> U	مطلق
	absolute <adj.> U	خالص
	absolute <adj.> U	حیاتی
	absolute <adj.> U	واجب
	absolute <adj.> U	حتمی
	absolute <adj.> U	لازم الاجرا
	absolute <adj.> U	اجتناب ناپذیر
	absolute <adj.> U	غیر مشروط
	absolute <adj.> U	ضروری
	absolute value U	قدر مطلق [ریاضی]
	absolute	استبدادی
	absolute U	ازاد
	absolute U	کامل
	absolute U	دایره نامحدود
	absolute U	مجرد
	absolute U	مطلق
	absolute U	غیر مشروط
	absolute	مستقل
	absolute	خود رای
	absolute U	غیر مقید
	absolute U	کامل قطعی
	absolute	آزاد از قیود فکری
	absolute U	خالص
	absolute authortity U	اقتدار مطلق
	absolute ceiling	حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
	absolute champion U	قهرمان مطلق شطرنج
	absolute zero entropy U	انتروپی در صفر مطلق انتروپی صفر مطلق
	absolute code U	برنامه نویسی مطلق
	absolute coding U	برنامه نویسی مطلق
	absolute altitude U	ارتفاع مطلق
	absolute authortity U	اختیار مطلق
	absolute artesian well U	چاه ارتزین مطلق
	absolute altitude U	ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
	absolute altimeter U	ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
	absolute configuration U	پیکر بندی مطلق
	absolute density U	چگالی مطلق
	absolute deficiency U	عدم کارائی مطلق
	absolute deficiency U	نقص مطلق
	absolute coulomb U	کولن مطلق
	absolute velocity U	سرعت مطلق
	absolute viscosity U	لزجت مطلق
	absolute deviation U	انحراف مطلق
	absolute viscosity U	گرانروی مطلق
	absolute viscosity U	گرانروی مکانیکی
	absolute volue U	ارزش مطلق
	absolute volue U	مقدار مطلق قدر مطلق
	absolute volume U	حجم مطلق
	absolute zaro U	صفر مطلق
	absolute altimeter U	دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
	absolute alcohol U	الکل مطلق
	absolute advantage	برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
	absolute address U	تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
	absolute address	مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
	absolute address	برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
	unattainbility of absolute zero U	دسترس ناپذیری صفر مطلق
	absolute address U	نشانی مطلق
	absolute accommodation U	انطباق مطلق
	absolute methanol U	متانول مطلق
	decree absolute	حکم نهائی دادگاه
	It is an absolute chaos. U	همه رشته کارها از دست در رفته است
	absolute majority U	اکثریت مطلق
	absolute value function U	تابع قدر مطلق [ریاضی]
	monarchy absolute U	حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
	absolute address U	اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
	absolute address	محل یک شی در رابطه با مبدا
	absolute advantage U	برتری مطلق
	absolute address	آدرس مطلق
	absolute address U	آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که فقط به یک محل دستیابی دارد
	absolute address	آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
	absolute address U	مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
	mean absolute deviation U	انحراف میانگین
	absolute address U	برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
	absolute address U	مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
	absolute address U	کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
	absolute address U	وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
	absolute address U	بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
	absolute gravity U	سنگینی مطلق
	absolute height U	ارتفاع نسبت به سطح دریا
	absolute humidity U	رطوبت مطلق
	absolute joystick U	سکان هدایت مطلق
	absolute judgment U	قضاوت مطلق
	absolute legal U	or dominion exercise ofthe power property controlover
	absolute legal U	قاعده تسلیط
	absolute liability U	بدهی مطلق
	absolute limen	آستانه مطلق
	absolute threshold	آستانه مطلق
	absolute loader U	بارکننده مطلق
	absolute luminosity U	درخشندگی مطلق
	absolute magnitude U	قدر مطلق
	absolute frequency U	بسامد مطلق
	absolute frequency U	فراوانی مطلق
	absolute discharge	آزادی مطلق
	absolute drought U	خشکی مطلق
	absolute dry U	کاملا" خشک
	absolute dud U	گلوله اتمی عمل نکرده
	absolute efficiency U	کارائی مطلق
	absolute energy U	انرژی مطلق
	absolute error U	خطای مطلق
	absolute error U	اشتباه مطلق
	absolute error U	اشتباه مطلق تیراندازی
	absolute ether U	اثر مطلق
	absolute filter U	صافی صد در صد
	absolute filter U	صافی میکرونی صافی میکروسکپی
	absolute magnitude U	قدر حقیقی
	absolute pressure U	فشار مطلق
	absolute scale U	مقیاس مطلق
	absolute vacuum U	خلاء مطلق
	absolute unit U	واحد مطلق
	absolute price U	قیمت مطلق
	absolute priority U	اولویت مطلق
	absolute temperature U	دمای مطلق
	absolute scale U	مقیاس دمای مطلق
	absolute poverty U	فقر مطلق
	absolute potential U	پتانسیل مطلق
	absolute sensitivity U	حساسیت مطلق
	absolute deviation U	انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
	absolute monarchy U	سلطنت مطلقه
	absolute monopoly U	انحصار مطلق
	absolute movement U	حرکت مطلق
	absolute nullity U	بطلان مطلق
	absolute paths U	مسیر مطلق
	absolute paths U	مسیر نسبت به یک مبنا
	absolute permeability U	نفوذپذیری مطلق
	absolute pitch U	زیر و بمی مطلق
	absolute temperature scale U	مقیاس مطلق
	real absolute value function U	تابع حقیقی قدر مطلق [ریاضی]
	absolute system of units	سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
	absolute system of units U	دستگاه احاد مطلق
	absolute electrical units U	واحدهای الکتریکی مطلق
	absolute temperature scale U	مقیاس دمای مطلق
	complex absolute value function U	تابع مختلط قدر مطلق [ریاضی]
	absolute specific gravity U	سنگینی ویژه مطلق
	multiple absolute prediction U	پیش بینی چند متغیری مطلق
	absolute index of refraction U	ضریب مطلق شکست
	absolute income hypothesis	فرضیه درآمد مطلق
	absolute humidity of gas U	رطوبت مطلق گاز
	absolute cell reference U	رجوع مطلق سل
	approximate absolute temperature U	دمای مطلق تقریبی
	absolute boiling point U	دمای جوش مطلق
	absolute reaction rate U	سرعت واکنش مطلق
	absolute refractive index U	ضریب شکست مطلق
	absolute ethyl alcohol U	اتیل الکل مطلق
	absolute refractory period U	دوره بی پاسخی مطلق
	absolute system of electrical units	دستگاه مطلق یکان های الکتریکی
	measurement of wind direction: wind vane U	اندازهگیریمقداربارشبرف
	measurement of sunshine: sunshine recorder U	اندازهمقدارتابش
	wheel measurement [ wheel measuring] U	بازرسی چرخ [سنجش چرخ]