Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Whistle past the graveyard
<idiom>
U
تلاش برای بشاش ماندن در اوضاع وخیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
graveyard
U
قبرستان
graveyard
U
مسیری که کسب امتیاز خوب روی ان مشکل است
graveyard shift
U
شیفت شب تا صبح
graveyard shift
U
شیفت سوم کار
[در ۲۴ ساعت]
whistle
U
سوت
whistle
U
سوت زدن
whistle
U
صفیر
final whistle
U
سوت پایان
[ورزش]
wet one's whistle
<idiom>
U
نوشیدن الکل
penny whistle
U
نی لبک ساده
penny whistle
U
نی کودکانه
delayed whistle
U
سوت اعلام افساید
to blow a whistle
U
سوت زدن
steam whistle
U
سوت ماشین
steam whistle
U
سوت بخار
slow whistle
U
تاخیر داور در سوت زدن پس از خطا
galton whistle
U
سوت گالتن
referee's whistle
U
سوت داور
whistle a different tune
<idiom>
U
عوض کردن میل شخصی ویاعقیده گذشته
whistle in the dark
<idiom>
U
سعی درفراموش کردن ترس
whistle stop
U
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
whistle-stop
U
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
wolf-whistle
U
نوعیسوتکهسببتغییرصدااززنبهمردشود
starting whistle
U
سوت آغاز بازی
[ورزش]
home whistle
U
امتیاز واقعی یا فرضی
wolf-whistle
<idiom>
U
سوتی که مرد برای جلب توجه زن(جذاب) می زند
whistle for the start of the second half
U
سوت آغاز نیمه دوم بازی
past
U
گذشته
the past
U
چیزی که در گذشته پیش آمد و تمام شد
What is past is past . what is gone is gone .
U
گذشته ها گذشته
what by gone or past
U
مافات
what is the past of go
U
چیست
past
U
بعد از مافوق
past
U
سابقه
past
U
دور از پیش از
past
U
درماورای
past
U
گذشته از ماورای
past
U
ماضی
past
U
پیش ماقبل
past
U
پیشینه وابسته بزمان گذشته
past
U
پایان یافته
to sweep past
U
اسان رفتن
past masters
U
استاد پیشین
past masters
U
استاد قدیمی
we cannot undo the past
U
اب رفته بجوی برنمیگردد
we cannot undo the past
U
چیز گذشته را نمیتوان برگرداند
to march past
U
رژه رفتن
to rank past
U
رژه رفتن
to sweep past
U
تندگذاشتن
past master
U
استاد قدیمی
In the course of the past centuries.
U
درطی قرنهای گذشته
past participles
U
اسم مفعول
past tense
U
زمان گذشته
past perfect
U
ماضی بعید
past or preterite d.
U
ماضی مطلق
past participle
U
اسم مفعول
past master
U
استاد پیشین
He is past work.
U
دیگر از سن کار کردنش گذشته
During the past few days.
U
طی چند روز گذشته
to file past
U
رژه رفتن
file past
U
رژه رفتن
it is minutes past
U
ساعت سه وپنج دقیقه است 5دقیقه از3 گذشته است
it is 0 minutes past four
U
ده دقیقه از چهار می گذرد
it is past all hope
U
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
it is past cure
U
از علاجش گذشته است مافوق انست که بتوان علاج کرد
past performances
U
سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
he is a past master in
U
او در استاد یا کهنه کار است
it is past reclaim
U
دیگر قابل اصلاح یااستردادنیست
march past
U
رژه رفتن
march past
U
رژه
make up for the past
U
جبران مافات کردن
past years
U
سالهای گذشته
i went past the house
U
از پهلوی ان خانه رد شدم
half past two
U
دوونیم
the year past
U
سال گذشته
the present and the past
U
گذشته و حال
the present and the past
U
حال و گذشته
the present and the past
U
اکنون و گذشته
the past tense
U
زمان ماضی ماضی مطلق
the past tense
U
زمان گذشته
for some time past
U
تا چندی پیش
for some time past
U
مدتی
for some time past
U
درگذشته
see in the past makes saw
U
فعل see در گذشته sawمیشود
it is past reclaim
U
دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد
past perfect tense
U
ماضی بعید
on old woman past sixty
U
پیرزنی بیش از شصت سال داشت
put (something) past someone (negative)
<idiom>
U
ازکار شخص متعجب شدن
We are past that sort of thing .
U
دیگر این کارها از ماگذشته
her prime of life is past
U
عنفوان جوانی وی گذشته است
spike past the block
U
ابشار را پشت پای مدافعان کوبیدن
To review the past in ones minds eye .
U
گذشته را از نظر گذراندن
In times past . In olden days .
U
درروزگاران قدیم
I walked past the shop ( store ) .
U
از جلوی فروشگاه گذشتم
There was too muh greed in the past, and now the chickens are coming hoe to roost with crime and corruption soaring.
U
در گذشته طمع ورزی زیاد بود و حالا با افزایش جنایت و فساد باید تاوان پس دهیم.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com