English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
visual display unit U واحد نمایش دیداری
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U واحد نمایشگر بصری
Other Matches
visual display U نمایش بصری
visual display terminal U ترمینال نمایش بصری
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
display unit U واحد نمایشگر
display unit U واحد نمایش
data display unit U واحد داده نما
video display unit U واحد نمایش تصویری
visual U دیداری
visual U بصری
visual U دیدنی
visual U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual U روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات
visual U با چشم
visual U دیدی
visual U وابسته به دید
Visual C U محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
visual U درمعرض دید
visual yellow U زرد بینایی
visual agnosia U ادراک پریشی دیداری
visual aids U کمکهای بصری
visual aids U دیدافزار
visual cliff U پرتگاه دیداری
visual aid U اسلاید
visual adaptation U انطباق دیداری
visual aid U نقشه
visual purple U ارغوان بینایی
visual communication U ارتباط بصری
visual aid U چیزهاییکهبااستفادهازحافظهتصویریبهیاآوریچیزهاکمککندمثلفیلم
visual check U مقابله بصری
visual check U مقابله دیداری
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
visual control U کنترل دید
visual axis U محور بینایی
visual aphasia U زبان پریشی دیداری
visual communication U مخابره بصری
visual hallucination U توهم دیداری
visual span U فراخنای دیداری
visual arts U هنرهای دیدنی
visual acuity U تیزی بینایی
visual type U سنخ دیداری
visual identification U شناسایی بصری
visual identification U تشخیص بصری
visual focusing U تمرکز دیداری
visual flight U پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
visual flight U پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
visual flight U پرواز بصری
visual fixation U تثبیت دیداری
visual fire U تیر مستقیم
visual elevation U فاصله مربوط به افت گلوله
visual elevation U افت بصری گلوله
visual angle U زاویه دید
visual field U میدان دید
visual illusion U خطای ادراکی دیداری
visual induction U القاء دیداری
visual interaction U کنش متقابل بصری
visual range U حیطه دید
visual signal U علایم بصری
visual signal U علامت بصری
visual scanner U پیماینده تصویری
visual projection U فرافکنی دیداری
visual perception U ادراک دیداری
visual page U صفحه تصویری
visual organization U سازمان دیداری
visual obstruction U مانع دید
visual observation U دیدبانی بصری
visual observation U دیدبانی با چشم
visual interceptor U هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
visual aids U ابزارهای کمکی دیداری
visual arts U هنرهای بصری
audio visual U سمعی بصری
audio-visual U سمعی وبصری
audio visual U اموزش سمعی وبصری
audio visual U سمعی وبصری
audio visual U دید و شنودی
audio-visual U دید و شنودی
audio-visual U اموزش سمعی وبصری
audio-visual U سمعی بصری
visual omnidirectional range U سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
visual righting response U پاسخ تعادل دیداری
bender visual motor gestalt test U ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test U ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
display U ویترین
display U اشکارکردن نمایش
display U نشان دادن ابراز کردن
display U نمایش دادن
c display U ارائه سی
display U نمایشگری
display U اشکار کردن
display U تظاهر
display U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display U نمایاندن
display U نمایشگر صفحه نمایش
display U جلوه نمایاندن
display U در معرض نمایش
display U نمایش
d display U ارائه دی
display U ارائه
display U نشان دادن اطلاعات
p display U ارائه پی
f display U ارائه اف
b display U ارائه ب
n display U ارائه ان
self display U جلوه گری
i display U ارائهای
g display U ارائه جی
j display U ارائه جی
h display U ارائه اچ
k display U ارائه کی
m display U ارائه ام
l display U ارائه ال
self display U خودنمایی
teletype display U نمایش تله تایپ
data display U داده نما
formatted display U نمایش شکل یافته
display device U دستگاه نمایش
marching display U وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
menu display U روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
heads up display U وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
graphic display U یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
data display U داده نمایی
teletype display U نمایش تایپ راه دور
vector display U نمایش برداری
display console U کنسول نمایش
display controlled U نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display cycle U چرخه نمایش
display surface U سطح نمایش
display foreground U پیش نمای تصویر
display highlighting U جلوه دادن تصویر
display image U نمای تصویر
display menu U فهرست انتخاب نمایشی
display board U تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
display background U زمینه نمایش
graphics display U نمایش گرافیکی
display type U نوع نمایش
display tube U لامپ نمایشگر
display tolerance U میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
display terminal U ترمینال نمایش
display adapter U اداپتور صفحه نمایش
display terminal U پایانه نمایشگر
display architecture U معماری نمایشی
display menu U فهرست نمایش
message display U نمایشپیغام
colour display U نمایشرنگ
RGB display U سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
backlit display U واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
raster display U نمایش محل تصویر
function display U نمایشگرتابع
raster display U صفحه نمایش شبکهای
digital display U صفحهنمایشعددی
display setting U تنظیمصفحهنمایش
simultaneous display U نمایش سیمولتانه
display cabinet U بوفه
situation display U صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
affect display U نمایش عاطفه
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
display console U پیشانه نمایشگر
plasma display U نمایش پلاسما
pyrotechnic display U اتش بازی
backlit display U صفحه نمایش پشت نور
plasma display U نمایشگرپلاسمایی
text display U نمایشگرمتن
gas plasma display U صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
gas plasma display U صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
refresh display cycle U زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
touch sensitive display U صفحه نمایش حساس لمسی
thin window display U نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
alphanumeric display terminal U ترمینال نمایش الفبا عددی
full page display U نمایش تمام صفحه
vector graphics display U بردار نمایش گرافیکی
range bearing display U ارائه بی
flat panel display U صفحه نمایش مسطح
row number display U نمایشگرتعدادرجها
video display terminal U ترمینال نمایش تصویری
liquid-crystal display U نمایشکریستالمایع
language display button U دکمهنمایشگر
enhanced graphics display U صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
ibm /a display adapter U IBاداپتور نمایش A/4158
graphic display resolution U وضوح نمایش گرافیکی
dial-type display U نمایشصفحهاعداد
digital frequency display U شمارهتکرارنمایش
liquid crystal display U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
graphic display mode U مد نمایش گرافیکی
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
plasma display panel U صفحه نمایش گازی
aperture/exposure value display U دهانهنمایشیمقدارنمایش
character mapped display U نمایش طرح دخشهای
plasma panel display U وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
monochrome display adapter U اداپتور نمایش تک رنگ
alarm threshold display button U دکمهنمایشسرحدهشدار
data display illumination button U دکمهنمایشگراطلاعات
To assert oneself . To display ones merit . U خودی را نشان دادن
glass-fronted display cabinet U بوفه
high resolution bit mapped display U تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
liquid crystal display colour pigmented U صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
battery integration end radar display U equipment
battery integration end radar display U وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
unit U واحد
unit U یکه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com