English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
There was a run on the banks . U مردم سرمایه هایشان را از بانکها بیرون می کشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
blood banks U بانک جمع اوری خون
clearing banks U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing banks U بانک پس انداز
banks U کنار
banks U لب
banks U ساحل
banks U بانک ضرابخانه
banks U رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
banks U کپه کردن بلند شدن
banks U بطورمتراکم
banks U بانکداری کردن
banks U بانک
banks U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
banks U کناره توده
banks U سکو
banks U کپه کردن
banks U دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
banks U قسمت برجسته سر پیچ
banks U در بانک گذاشتن
banks U کرانه دیواری
banks U مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند
banks U انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
banks U مجموعهای از وسایل مشابه
river banks U ساحل رودخانه
data banks U بانک داده ها
data banks U بانک اطلاعات
data banks U base data
data banks U پایگاه داده
data banks U پایگاه داده ها
data banks U بانک اطلاعاتی
merchant banks U بانک بازرگانی
commercial banks U بانکهای بازرگانی
federal banks U بانکهای فدرال
information banks U بانکهای اطلاعاتی
investment banks U بانکهای سرمایه گذاری
member banks U بانکهای عضو
member banks U در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
the nile overflows its banks U نیل طغیان کرده کرانه خودرافرامیگیرد
fog banks U تودهی مه
fog banks U مه انباشت
I have entangled myself with the banks . U خودم را گرفتار بانک ها کردم
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com