English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
The project fell through ( got nowhere). U این طرح بجایی نرسید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fell U مهیب بیداد گر
fell U بزمین زدن
fell U بریدن وانداختن
I fell down. U افتادم زمین
fell U قطع کردن
they fell upon him U بر او افتادند
fell U انداختن
i fell a U خوابم برد
fell U سنگدل
i fell a U بخواب رفتم
f. and fell U تمام بودن
he fell ill U ناخوش شد
They became estranged . They fell out . U میانه آنها بهم خورد
his joke fell f. U شوخی اونگرفت
he fell to the ground U دویدن اغازکردبزمین افتاد
he fell to the ground U همینکه
he fell prone U دمر افتاده
he fell ill U به بستر بیماری افتاد
he fell ill U مریض شد
he fell asleep U خوابش برد
he fell a v to his ambition U قربانی جاه طلبی خودشد
i fell pity for him U دلم برایش سوخت
He tripped and fell . U پایش گیر کرد وزمین خورد
He fell on his face. U با صورت خورد زمین
all the expenses fell on him U تمام مخارج به گردن اوافتاد
it fell to my lot to go U من شد که بروم
wool fell U پوستین
the lot fell upon me U قرعه بنام من اصابت کرد
the lot fell upon me U پشک بمن افتاد
i fell pity for him U دلم بحالش رحم امد
it fell to my lot to go U قسمت
it fell to my lot to go U قرار شد من بروم
tears fell down his cheeks U اشک از چشمانش سرازیر شد
The child fell off the balcony. U بچه از ایوان پرت شد
He felt sick,. he fell I'll. U حال کسی را جا آوردن ( با کتک )
She fell in love at first sight . U با یک نظرعاشق شد
My legs fell asleep [are numb] . U ساق پاهایم خوابشان برده [سر شده اند] .
He fell off his bike and bruised his knee. U او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
He fell into deep thought. He began to ponder . U بفکر فرو رفت
project U پیشنهاد کردن
project U تصورکردن تصویر کردن
project U طرح
project U نقشه
project U پروژه پروژه افکندن
project U پروژه
project U پرتاب کردن
project U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
project U فاهر کردن نشان دادن
project U پیش افکند
project U پیش افکندن
project U نقشه کشیدن
project U طرح ریزی کردن
project U کاربرنامه ریزی شده
project U پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
project U پیشنهاد پلان
project U طرح نقشه
project U برجسته بودن
project U طرح یا پیشنهاد کردن
scale of project U وسعت طرح
project manager U مدیر پروژه ها
to shunt a project U کنارگذاشتن یک پروژه
housing project U تهیهمسکن
There is a hitch in this project. U این طرح یک جایش گیر دارد
To implement a project. U طرحی را پیاده کردن
scale of project U اندازه طرح
research project U طرح پژوهشی
project loans U قرضههای مربوط به انجام طرحهای توسعه
project appraisal U ارزشیابی پروژه
project manager U مدیر طرحها
features of project U اجزاء اصلی یک طرح
project loans U قرضههای مربوط به پروژه ها
project library U کتابخانه پروژه
project evaluation U ارزیابی طرح
project control U کنترل پروژه
project appraisal U ارزشیابی طرح
project manager U مدیر پروژه
project method U روش اموزش طرحی
project plan U طرح پروژه
project selection U گزینش طرح
project selection U انتخاب پروژه
project section U بخش تهیه طرحها
project section U بخش تهیه پروژه ها
project schedule U زمان بندی پروژه
project planning U نقشه کشی ساختمان
long term project U پروژه طویل مدت
multi prupose project U طرح چند منظوره
When we get this project off the ground we can relax. U وقتی این پروژه پا بگیرد و با موفقیت شروع شود، دیگر خیالمان راحت است.
economic life of a project U دوره اقتصادی طرح
The project was terminated as of July 1. U پروژه از اول ژولیه به پایان رسید.
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
Public opinion is against the project. U عقیده وآراء عمومی برضد این طرح است
project technical report U گزارش فنی پروژه
project management program U برنامه مدیریت پروژه
project management system U سیستم مدیریت پروژه
The project is not fully developed yet. U این طرح هنوز پخته وآماده نیست
water utilization project U پروژه بهره برداری از منابع اب
project technical report U گزارش فنی طرح
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com