Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
The formalities of judicial process.
U
تشریفات حقوقی وقضایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
formalities
U
تشریفات
All the formalities were carried out.
U
تمام تشریفات انجام شد
To discard formalities .
U
تشریفات را کنا رگذاردن
judicial
U
قطعی داوری کننده
judicial
U
قاطع
judicial
U
شرعی وابسته بدادگاه
judicial
U
قضایی
judicial power
U
قوه قضاییه
judicial precedent
U
رویه قضایی
judicial review
U
تجدید نظر قضائی
judicial separaion
U
جدایی زن و شوهر از نظرحقوقی
judicial separaion
U
در این حالت زن وشوهر از هر جهت مجردمحسوب می شوند ولی حق ازدواج مجدد را ندارند وروابطشان با جنس مخالف زنا تلقی میشود
judicial settlement
U
تسویه قضایی
judicial court
U
محاکم عدلیه
judicial settlement
U
حل اختلاف قضایی
judicial writ
U
نامه رسمی صادره از محکمه
judicial immunity
U
مصونیت قضایی
judicial delegation
U
تفویض قضایی
judicial court
U
دادگاههای دادگستری
judicial interrogator
U
بازپرس
relating one judicial ti another
U
اناطه
judicial arbitrator
U
داور قانونی
judicial interrogator
U
قاضی تحقیق
judicial arbitrator
U
داور قضائی
judicial assistance
U
معاضدت قضایی
judicial confession
U
اقرار در دادگاه
quasi judicial
U
شبه قضایی
competent judicial authorities
U
مقامات صالحه قانونی
competant judicial authority
U
مقامات صلاحیت دار قضائی
judicial circumstantial evidence
U
اماره قضایی
to revisit a criminal case
[judicial proceedings]
U
یک پرونده جنایی
[رسیدگی قضائی]
را بازدید کردن
process
U
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process
U
و وسایل کنترل و پشتیبانی
process
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process
U
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process
U
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process
U
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process
U
عمل اوردن
process
U
پیشرفت تدریجی ومداوم
process
U
جریان
process
U
زائده
process
U
پرورش دادن
process
U
تقویم کردن تولید کردن
process
U
جریان کار
process
U
پردازش کردن
process
U
فرایند
process
U
فراشد روند
process
U
جریان عمل مرحله
process
U
دوره عمل
process
U
مراحل مختلف چیزی
process
U
طرزعمل
process
U
تهیه کردن
process
U
مراحلی راطی کردن
process
U
بانجام رساندن تمام کردن
process
U
فرا گرد
process
U
عملکرد
process
U
مرحله
process
U
تهیه و تولید کردن
process
U
عمل
process
U
مرحله جریان
process
U
احضار کردن
process
U
تکلیف به حضور کردن
process
U
روند طریقه
process
U
روش
process
U
جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
process
U
جریان کار در دادگاه
process
U
روند
process
U
پویش
process
U
فراگرد
process
U
شیوه
process
U
تحویل
process
U
فرابرد فرابرش
process bound
U
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
oxidizing process
U
فراینداحیاء
process chart
U
نقشه عملیات
process chart
U
نقشه روند کار
process control
U
کنترل فرایندها
process control
U
بررسی فرایند
process control
U
کنترل فرایند
process conversion
U
تبدیل فرایند
process schizophrenia
U
اسکیزوفرنیای تکوینی
process of industrialization
U
فرایند صنعتی شدن
predefined process
U
فرایند از پیش تعریف شده
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
manufacture process
U
فرایند ساخت
manufacturing process
U
پویش ساخت
markov process
U
فرایند مارکف
mastoid process
U
زایده پستانی
mental process
U
فرایند ذهنی
mesne process
U
مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
mond process
U
فرایند موند
obolete process
U
فرایندهای مهجور
output process
U
فرایند خروجی
oxidizing process
U
فرایند اکسیداسیون
manufacturing process
U
فرایند ساخت
manufacture process
U
فراگرد ساخت
trustee process
U
توقیف
transverse process
U
زائده جانبی ستون فقرات
the next process is weaving
U
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
styloid process
U
زائده سهمی
stochastic process
U
فرایند اتفاقی
steelmaking process
U
فرایند فولادسازی
solidifying process
U
پروسه انجماد
solidifying process
U
مرحله انجماد
tunneling process
U
فرایند تونل زنی
unionmelt process
U
فرایند الیرا
word process
U
ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر
solution
[process]
U
راه حل
process of negotiations
U
روند مذاکرات
To process and treat something .
U
چیزی راعمل آوردن
due process
U
سازمانتامینحقوقوآزادیافراد
spinous process
U
زائدهخارمانند
ziegler process
U
فرایند زیگلر
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
solidifying process
U
روند انجماد جریان انجماد
sequential process
U
فرایند ترتیبی
random process
U
پویش تصادفی
pultrusion process
U
فرایند کشش رانی
pterygoid process
U
زائده نازله عظم وتدی
pterygoid process
U
زائده نازله استخوان شب پرهای
production process
U
روند ساخت
production process
U
جریان تولید
production process
U
فرایند تولید
random process
U
جریان تصادفی فرایند تصادفی
refinery process
U
فرایند کوره پالایش
refining process
U
فرایند پالایش
selective process
U
فرایند گزینشی
scrubbing process
U
فرایند شستشو و تصفیه
salpeter process
U
فرایند سالپیتر
reversal process
U
جریان معکوس
retread process
U
تقویت روکش روکش دوباره
retread process
U
تعمیر مجدد
remelting process
U
روش ذوب مجدد
remelting process
U
فرایند ذوب مجدد
process server
U
مامور ابلاغ برگهای قانونی
decision process
U
فرایند تصمیم
fission process
U
روند انشقاق
fission process
U
فرایند انشقاق پروسه انشقاق
fission process
U
مرحله انشقاق
fixation process
U
فرایند تثبیت
flow process
U
جریان انجام کار
flow process
U
جریان چرخش کار
cladding process
U
فرایند پوشش
fusion process
U
فرایند ذوب
child process
U
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
gosseneck process
U
فرایند دوخمی
historical process
U
فرایند تاریخی
historical process
U
پویش تاریخی
cladding process
U
مرحله روکش کاری
final process
U
دستور اجرای حکم
extrusion process
U
فرایند چکش کاری
diabatic process
U
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
direct process
U
فرایند مستقیم
interative process
U
فرایند تکراری
discriminal process
U
فرایند افتراقی
dissipative process
U
فرایند اتلافی
coronoid process
U
زائده منقاری
duplexing process
U
فرایند دوپلکس
ecological process
U
فرایند بوم شناختی
converting process
U
فرایند بیرنه
continuous process
U
فرایند پیوسته
cyclic process
U
فرایند چرخهای
cleaning process
U
فرایند شستشو
budget process
U
مراحل بودجه
budget process
U
فرایند بودجه
annealing process
U
فرایند تابکاری
irreversible process
U
پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
isentropic process
U
فرایند هم انتروپی
isothermal process
U
پروسه هم دما
isothermal process
U
تحول در دمای ثابت
isothermal process
U
تحول همدما
iterative process
U
فرایند تکراری
iterative process
U
فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
adiabatic process
U
فرایند بی دررو
acid process
U
فرایند اسیدی
in process of time
U
بمرور زمان
irreversible process
U
فرایند برگشت ناپذیر
associative process
U
فرایند تجمعی
solidifying process
U
فرایند انجماد
batch process
U
فرایندناپیوسته
batch process
U
فرایند پیمانهای
in process of time
U
رفته رفته
bessemer process
U
فرایند بسمر
intelligence process
U
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
background process
U
فرایندهای پس زمینه
shell molding process
U
فرایند قالب گیری پوستهای
acetate rayon process
U
فرایند تهیه الیاف استاتی
croning molding process
U
فرایند قالب گیری کرونینگ
vacuum impregnating process
U
پرسازی در خلاء
centrifugal casting process
U
فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
direct absorption process
U
فرایند جذب مستقیم
air refining process
U
فرایند تصفیه با هوا
bench scale process
U
فرایند کارگاهی
centrifugal casting process
U
طریقه ریخته گری گریز از مرکز
spark cutting process
U
فرایند برشکاری شعلهای
basic bessemer process
U
فرایندقلیایی بسمر
a key actor in a process
U
عامل اصلی در روندی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com