English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The apple does not fall far from the tree. <proverb> U درست شبیه پدر.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
apple tree U درخت سیب
To pick an apple off the tree. U سیبی را از درخت کندن [چیدن] .
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why? U میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
tree bench [bench encircling a tree trunk] U نیمکت [دور تنه ] درخت
apple سیب
apple ii U اپل دو
apple U یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
apple U نوعی ریزکامپیوتر که توسط شرکت کامپیوتری APPLEساخته شده است
apple U میوهء سیب دادن
apple U سیب دادن
apple U چیز عزیزو پربها
apple U مردمک چشم
apple computer U کامپیوتر اپل
apple core U تخمدان سیب
Apple Key U کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
sugar apple سیب دارچینی
Apple Mac U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
apple of the eye U مردمک چشم
apple of the eye U محبوب نوردیده
oak apple U مازو
sour apple U ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
crab apple U سیب صحرایی
sugar apple سفرجل هندی
flat apple U گوی بولینگ خارج از بازی
gall apple U مازو
apple macintosh U acintosh
adams apple U بر امدگی گلو
adams apple U جوزک
adams apple U سیب حضرت ادم
apple of the eye U چیز پریها
apple pascal U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا مخصوص استفاده درخانواده
toffee apple U سیبیکهبالایهسختونازکتافیپوشیدهشدهباشد
love apple U گوجه فرنگی
eating apple U سیب خوردنی
Adam's apple U جلو آمدگی حنجره در جلو گردن
pine apple U اناناس
pine apple U عین الناس
egg apple U بادنجان
pine apple U قشطه بمب
Adam's apple U سیب آدم
candy apple U سیب با ژلاتین پوشیده شده
shaped like an apple U بشکل سیب
apple works U اپل ورکس
apple talk U اپل تاک
apple share U اپل شر
apple peel U پوست سیب
sugar-apple U سیتافال هندی
apple jack U عرق سیب
the pulp of an apple U گوشت سیب
the pulp of an apple U مغز سیب
apple dumpling U شیرینی پخته شده با سیب درونش [آشپزی]
fir apple U جوزصنوبر
polish the apple <idiom> U خود شیرینی کردن ،لعاب دادن به کسی
fir apple U چلغوزه
apple juice U آب سیب
thorn apple U تاتوره خاردار
a crunchy apple U سیبی برشته و ترد
To turn (apple)to someone. U به کسی رو آوردن ( متوسل شدن )
to peel an apple U پوست سیبی را گرفتن
the apple of one's eye <idiom> U نور چشم
the apple of one's eye <idiom> سوگلی بودن
apple pie U پای سیب
the apple of one's eye <idiom> U عزیز دردانه
apple desktop interface U رابط رومیزی اپل
apple desktop bus U گذر رومیزی اپل
Apple file exchange U برنامه نرم افزاری که روی کامپیوتر Macintosh Apple اجرا میشود و اجازه خواندن دیسک از PC را میدهد
dutch apple pie U پای سیب هلندی
apple ring fender U دفرای حلقوی
Apple Macintosh computer U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
apple desktop bus U باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
An apple a day keeps the doctor away. <proverb> U غذای خوب طبیب را فراری می دهد.
An apple a day keeps the doctor away. <proverb> U با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست. [چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]
oak apple or gall U مازو
Apple filing protocol U روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
Apple Computer Corporation U Lisa Apple و در این اواخر Apple Macintosh را ایجاد کرده است
Apple Computer Corporation U شرکتی که کامپیوترهایی مانند II Apple
To eat an apple with the skin. U سیب را با پوست خوردن
Put the apple in the juicer. U سیب را در آب میوه گیر بگزارید.
There was a heavy fall of snow (snow-fall). U برف سنگینی بارید
Shipshape . In apple pie order. U مرتب ومنظم
toffie apple [British English] U سیب با ژلاتین پوشیده شده
section of a pome fruit: apple U قسمتهایمختلفمیوههایکرویشکل
apple beignets [American English] U قاچ سیب درخمیر سرخ شده [یک نوع شیرینی]
apple fritters [British English] U قاچ سیب درخمیر سرخ شده [یک نوع شیرینی]
A rotten apple in jures its companions. <proverb> U یک سیب گندیده هم جواران خود را لکه دار مى کند.
The rotten apple injures its neigbours. <proverb> U یک سیب فاسد ,سیبهاى اطرافش را خراب مى کند.
the f. of a tree U برگهای درخت
tree U بشکل درخت شدن
before the tree U جلو درخت
tree U شجره النسب درخت کاشتن
tree U شجر
tree U فرمان TREE
tree U قالب کفش چوبه دار
tree U بدرخت پناه بردن
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
tree U سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
tree U مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
tree U درتنگنا قرا ردادن
tree U مین میکند
tree U سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
tree U شاخسار
tree U درخت
flame tree U درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
in the green tree U خوشبخت
fir tree U درخت صنوبر
locus tree U درخت خرنوب
in the green tree U بخت سبز
cross-tree U [رابط عرضی دکلها]
joshua tree U درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
grass tree U نوعی زنبق استرالیایی
chocolate tree U درخت کاکائو
to girdle a tree U پوست درخت راحلقهای بریدن
hat tree U کلاه اویز
he is up a gum tree U کاردبه استخوانش رسیده است
genealogical tree U نسب نامه
genealogical tree U شجره نامه
huffman tree U درختی با کمترین مقادیر
fig tree U درخت انجیر
to girt a tree U دوردرختی راپیمودن
gender tree U سلسه دودمان نسب نامه
gender tree U شجره نامه
gallows tree U چوبه دار
i saw one climbing the tree U یکی را دیدم که از درخت بالامی رفت
in the green tree U سرسبز
judas tree U درخت ارغوان
unordered tree U درخت نامرتب
spanning tree U زیرگرافی از یک گراف
spanning tree U روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
sorrel tree U درخت ترشک
sorrel tree U ترشک درختی
smoke tree U بوته سماق
shoe tree U قالب کفش
spanning tree U درخت پوشا
saddle tree U یکجورگل لاله درامریکای شمالی
spindle tree U اونموس
strawberry tree U توت فرنگی درختی
the foot of the tree U پای درخت
threaded tree U درخت پیچ دار
the root of a tree U ریشه درخت
the pith of a tree U مغز درخت
ordered tree U درخت مرتب شده
summer tree U تیرسردر
summer tree U حمال
stunted tree U درخت رشد نکرده وکوتاه
saddle tree U قلتاق
roof tree U کش دیرک افقی چادر
roof tree U کش بالای شیروانی
mastic tree U درخت چاتلنغوش
mastic tree U درخت بنه
margosa tree U ازاد درخت شالسنجان
margosa tree U تلخ
margosa tree U زیتون
locust tree U درخت اقاقیا
locus tree U درخت اقاقیا
tree of life U درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
minimal tree U درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
minimal tree U درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
ridge tree U کش بالای شیروانی
plum tree U درخت گوجه
plum tree U درخت الو
planer tree U درخت ازاد
pear tree U درخت گلابی
peach tree U درخت هلو
parse tree U درخت تجزیه
mulberry tree U درخت توت
walnut tree U درخت گردو
to shin up a tree U از درختی بالارفتن
pulm tree U درخت نارگیل
coffee tree U درخت قهوه
clothes tree U چنگک لباس
clothes tree U چوب لباسی
christmass tree U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
cherry tree U درخت گیلاس
chaste tree U فلفل بری
chaste tree U دل اشوب
box tree U درخت شمشاد
He uprooted the tree . U درخت را از ریشه ( جا ) ؟کند
cornel tree U درخت زغال اخته
dragon tree U درخت خون سیاووشان
decision tree U درخت تصمیم
decision tree U اقدامات لازم جهت تصمیم گیری
decision tree U مسیر تصمیم گیری
ebony tree U خرماندو
crown tree U شمع
cross tree U رابط عرضی دکلها
boot tree U قالب چکمه یا پوتین
binary tree U درخت دودوئی
binary tree U درخت دودویی
plane tree U درخت چنار
tree network U شبکه درختی
almond tree U درخت بادام
agriot tree U چوب چپق
family tree U شجره
family tree U نسب نامه
family tree U شجره نامه
abel tree U درخت سپیدار که نام لاتین ان alba populus است
The tree wI'll die . U درخت خشک خواهد شد
lemon tree U درخت لیمو
date tree U درخت خرما
bean tree U درخت خرنوب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com