English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
She is romantically inclined. She i8s game. U از دو حال خارج نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
romantically U رومانتیک
romantically U غیرممکن
romantically U تصوری
romantically U خیالی
romantically U واهی
romantically U غریب
inclined U کج
he was not inclined to go U سر رفتن نداشت
he was not inclined to go U مایل برفتن نبود
inclined U مورب
inclined U سطح شیب دار
inclined U مایل
inclined U شیبدار
iam inclined to think U میخواهم بگویم
iam inclined to think U متمایلم باینکه خیال کنم
inclined axis U محور مورب
inclined fall U ابشار شیبدار
inclined compression U فشار مایل
inclined drilling U حفاری مایل
inclined plane U سطح مورب
inclined axis U محور مورب
inclined plane U سطح شیب دار
inclined plane U سطح شیبدار
inclined barrel arch U [طاق گهواره ای اریب]
inclined shear plane U سطح برش مایل
inclined barrel arch U طاق ضربی مایل
inclined coil meter U سنجه با پیچک مایل
inclined face of dam U نمای مایل سد
inclined face of dam U نمای شیبدار بند
inclined barrel arch U طاق گهوارهای مایل
game keep U شکاربان
game and game U یکدست ویکدست
name of the game <idiom> U قسمت اصلی یک موضوع
the game is up U بازی باخت
the game is on U بازی دایر است
the best game out U بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
the game is up U بازی تمام شد
game keep U قرق چی
i was very u. at that game U خیلی در ان بازی بد اوردم
game keep U پاسبان شکار
game and game U یک بیک
game U یک دوربازی
game U شکار
game U سرگرمی دوربازی بازی کردن
game U هرنوع ورزش بامقررات
game U شکار گرفته شده
game U چلاق
game U معیوب
game U کامپیوتر مخصوص
game U joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
game U وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
game U اتصالی که joystick را به کامپیوتر وصل میکند
game U آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
game U بازی کامپبیوتری با نرم افزار مخصوص
game U شوخی
game U سرحال
game U مسابقههای ورزشی
game U بازی
game U مسابقه
game U دست انداختن
game U سرگرمی شکار
game U جانور شکاری
game U تفریح کردن
game U اهل حال
three knights' game U بازی سه اسب
perfect game U باحداکثر 003 امتیاز
set the game U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
shell game U قمار با گردو
team game U بازی گروهی
suspension of the game U تعویق و تاخیر بازی
skin game U فریبکاری
stoppage of the game U توقف بازی
shell game U گردو بازی
spanish game U بازی شطرنج اسپانیایی روی لوپس
small game U پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
short game U ضرورت کنترل ضربههای کوتاه
small game U پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
skin game U قمار از روی تقلب
skin game U تقلب درقمار
to die game U مردانه جان دادن
to game away one's money U درقمارپول ازدست دادن
to kill game U شکارزدن
ball game U شرایط وضعیت
a game of chess U یک مسابقه شطرنج
board game U بازی روی تخته
fair game U شکار مجاز
fair game U شکار قانونی
fair game U آماج روا
fair game U طعمهی حاضر و آماده
fair game U دست انداختنی
fair game U مسخره کردنی
waiting game U صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
game cartridge U محلورودیبازی
parlour game U بازیخانوادگیمثلبازیباکلمات
Do you know how to play this game ? U این بازی رابلد هستید ؟
fair game <idiom> U موضوع تهاجم
football game U بازی فوتبال
a whole new ball game <idiom> U یک ماجرای کاملا متفاوت
ball game U هماورد
ball game U مسابقه
ball game U گوبازی
to make game of U دست انداختن
to make game of U مسخره کردن ریشخند کردن
to play the game U رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
to spoil ones game U نقشه یاکارکسیراخراب کردن
two pawns game U بازی دو پیاده در سیستم روسی در دفاع گرونفلد
two person game U بازی دو نفره در تئوری بازیها
upland game U پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
vienna game U بازی وینی شطرنج
war game U جنگ ازمون
war game U مانورنظامی عملیات جنگی اموزشی
war game U اجرای بازی جنگ
war game U بازی جنگ کردن
war game U بازی جنگ
zero sum game U بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
ball game U ورزش یا بازی با توپ
Now that you're here, it's a whole new ball game. U حالا که اینجایی قضیه خیلی فرق می کند.
video game U بازی دیدنی
game ball U توپ بازی
game bird U یک امتیاز
game bird U پرنده موردنظر درشکار
game clock U ساعت ورزشگاه
game cock U خروس جنگی
game cycle U دوره بازی
game cycle U دورههای عملیاتی بازی جنگ
game fish U ماهی مجاز برای صیادی
game fish U ماهی موردنظر
game fowl U مرغ شکاری
game fowl U خروس جنگی
game fowl U نژاد خروس جنگی
big game U شکار حیوانات بزرگ
game keeper U قرق چی
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
power game U بازی قدرتی
four knight's game U بازی چهار اسب
acrade game U نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
adventure game U بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
arcade game U بازی پیشرفتهای که روی یک ماشین در محل عمومی انجام میشود
baseline game U بازی در انتهای زمین تنیس
centre game U بازی مرکزی
choose up game U بازی غیررسمی
closed game U بازی بسته
complete game U یک بازی کامل از طرف توپزن
computer game U بازی کامپیوتری
crampet game U بازی شطرنج
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
enter the game U وارد بازی شدن
exhibition game U بازی نمایشی به نفع خیریه
four handed game U بازی چهارنفره
game keeper U قرق چی میدان
game theory U این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
game theory U تئوری بازی
ground game U روش استفاده از مانور دویدن
hard game U بازی دشوار
italian game U بازی شطرنج ایتالیایی جوئوکو پیانو
laws of the game U مقررات مسابقه
long game U بازی با لزوم ضربههای طولانی
losing game U بازی که باخت ان حتمی مینماید و خلق بازیکن را تنگ میکند
middle game U وسط بازی
off hand game U بازی غیررسمی
off hand game U بازی جنبی
open game U بازی باز شطرنج
passing game U حمله با استفاده از پاس به جلو
perfect game U یک سری بازی بولینگ با 21استرایک
game bag U خرجین شکاری
game theory U نظریه بازی
game point U امتیاز پایانی
game management U شکاربانی
game of chance U بازی قمار
game plan U استراتژی بازی
game playing U playing computerizedgame
game management U شکارداری
game theory U نظریه بازیها
game law U قانون شکار
scotch four knights' game U بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج
semi open game U بازی شطرنج نیمه باز
queen's pawn game U بازی پیاده وزیر شطرنج
pre game drills U تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
to deal out [card game] U کارت دادن [ورق بازی]
Shall we play a game of cards? U یک مسابقه ورق با هم بازی بکنیم؟
big game reel U قرقره صید ماهیهای بزرگ
two person zero sum game U بازی دو نفره با مجموع صفر
this game is proper to spring U این بازی مخصوص بهار است
half giuoco game U بازی نیمه جوئوکو شطرنج
to play a poor game U بدبازی کردن
to fly at a higher game U همت برچیزعالی ترگماشتن
game misconduct penalty U 01 دقیقه اخراج بازیگرخطاکار
computerized game playing U بازیهای کامپیوتری
video game machine U ماشین بازی تصویری
to play a poor game U ناشی بودن مهارت نداشتن
two person zero sum game U در تئوری بازیها
He plays a beautiful game of volleyball. U مثل ماه والیبال بازی می کند
The football players are warming up before the game ( match) . U هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
To let the cat out of the bag . To spI'll the beans . To give the game away . U موضوعی را لو دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com