English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
extended memory U حافظه تمدیدی
extended memory U حافظه توسعه یافته
output data U داده خروجی
memory data register U ثبات داده حافظه
extended U code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
extended U مبسوط
extended U تمدید شده
extended U مطول
extended U تمدید یافته
its was extended U مدت اعتبارانرا دراز کردند
to be ones extended U خودرازیادخسته کردن زیادخسته شدن
extended addressing U ادرس دهی گسترده
extended defense U پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
extended character U دکمهبازکنندهصفحه
extended claw U پنجهبازشو
extended defense U دفاع گسترده
extended precision U دقت توسعه یافته
extended family U خانواده گسترده
CD ROM Extended Architecture U فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند
extended pole piece U قطبک دراز شده
extended family system U نظام فامیلی گسترده
extended character set U مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
extended industry standard architecture U معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
output U داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output U برونداد بروندهی
output U برونداد
output U کارکرد فرفیت
output U بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output U که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output U ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output U عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output U 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output U امکان نمایش اطلاعات میدهد
output U وسیلهای که
output U مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output U به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output U 1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output U حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output U مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output U ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output U تولیدی
output U برون گذاشت برونگذار
output U تولید
output U بازده
output U خروجی
output U برونداد محصول
output U محصول
output U ستانده
output U انرژی خروجی
output U برون داد
output U بازداده
output U برون ده
output amplifier U تقویت کننده خروجی
maximum output U خروجی حداکثر
peak output U حداکثر تولید
output area U خروجی
marginal output U تولید نهائی
per capita output U تولید سرانه
potential output U تولید بالقوه
output area U ناحیه
output voltage U ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
output stream U نهر خروجی
output transformer U مبدل خروجی
output triode U لامپ تریود خروجی
output tube U لامپ خروجی
voice output U خروجی به صورت صدا
output variability U تغییرات تولید
output voltage U ولتاژ خروجی
power output U توان خروجی
light output U خروجی نور
optimum output U تولید مطلوب
input/output U پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
rate of output U نرخ تولید
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output U آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output U اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output U سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input/output U کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
cardiac output U برونده قلبی
cardiac output U بازده قلبی
net output U تولید خالص
optimum output U تولید بهینه
input/output U دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
voice output U خروجی صوتی
input/output U ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
rate of output U میزان تولید
output stream U مسیل خروجی
output box U جعبه فیوز
output buffer U میانگیر خروجی
output capacitance U فرفیت خروجی
output channel U مجرای خروجی
output channel U کانال خروجی
output circuit U مدار خروجی لامپ الکترونی
output control U تنظیم انرژی خروجی
output device U دستگاه خروجی
output electrode U الکترد خروجی
output equipment U تجهیزات خروجی
output impedance U ناگذرایی خروجی
output impedance U امپدانس خروجی
national output U تولید ملی
output bound U کران خروجی
output bound U وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
output area U ناحیه خروجی
output state U حالت خروجی
output stage U مرحله خروجی
output speed U سرعت خروجی
monopoly output U تولید انحصاری
output shaft U محور خروجی
output routine U روال خروجی
output resonator U همنواگر جعبهای خروجی
output rate U نرخ تولید
output process U فرایند خروجی
output power U توان خروجی
motor output U قدرت خروجی موتور
output per head U بازده سرانه
output per head U تولید سرانه
output pentode U لامپ پنج قطبی خروجی
output meter U سنجه انرژی خروجی
output media U رسانه خروجی
output listing U سیاهه خروجی
actual output U بازداده فعال
effective output U خروجی موثر
effective output U بازداده موثر
effective output U دبی موثر
average output U محصول متوسط
output devices U شیوههایتولید
generator output U قدرت مولد
motor output U توان موتور
guarded output U خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
actual output U دبی موثر
increase of output U افزایش توان
output unite U واحد خروجی
input output U ورودی خروجی
total output U تولید کل
aggregate output U تولید کل
input/output U سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
output jack U جکخروجی
best profit output U محصول در بیشترین مقدارسود
best profit output U profit best
battery output U توان برونداد باطری
input/output U اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output U مدیریت و کنترل میکند
input/output U وسیله جانبی
output monitor U صفحهنمایشگرخارجی
tatal output U خروجی کل
rated output U توان نامی
input/output U وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
graphic output U خروجی گرافیکی
input/output U مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output U بررسی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
reactor output U توان راکتور
memory U خاطره
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
immediate memory U حافظه فوری
to the memory of U به یادبود
memory U حافظه دستگاه کامپیوتر
memory U حافظه
memory U یاد
memory U یادگار یاد بود
in memory of <idiom> U به صورت رایگان
input output control U کنترل ورودی- خروجی
input output controller U کنترل کننده ورودی- خروجی
input output table U جدول داده ها ستاده ها
input output instructions U دستورات ورودی و خروجی
input output device U دستگاه ورودی و خروجی
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
input output channel U کانال ورودی- خروجی
input output bus U گذرگاه ورودی- خروجی
effective output impedance U ناگذرایی موثر خروجی
full employment output U تولید در اشتغال کامل
graphic output device U دستگاه خروجی گرافیکی
feeder output tray U سینیخروجیتغذیهکننده
effective output admittance U گذرایی موثر خروجی
output [of a circuit or device] U خروجی [مهندسی برق] [الکترونیک]
input output analysis U تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
input output bandwidth U پهنای باند ورودی- خروجی
net domestic output U تولید خالص داخلی
copy output mode U روکشخروجیکپی
input output bound U شرایطی که در ان سرعت واحدپردازش مرکزی به دلیل عملیات ورودی و خروجی کم میشود
input output table U این جدول جریان عوامل تولید
job output stream U مسیل خروجی برنامه
input output system U سیستم ورودی- خروجی
input output symbol U علامت ورودی- خروجی
light output ratio U توان نور
input output table U و محصولات
input/output module U واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output instruction U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output statement U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input output unit U واحد ورودی- خروجی
input output table U بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
input/output file U داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input output ports U مدخلهای ورودی- خروجی
input [output] request U درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input output order U ترتیب ورودی- خروجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com