Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
It depends on its quality.
U
بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
it depends
[on]
U
بستگی دارد
[به]
depends
U
وابسته بودن
that depends
U
معلوم نیست
that depends
U
تا چه شرایطی درکار باشد
depends
U
مربوط بودن منوط بودن
depends
U
توکل کردن
it depends on his approval
U
منوط به موافقت و تصویب اوست
It depends on your decison.
U
بستگش به اراده (تصمیم )شما دارد
It all depends on how things develop.
U
بستگی دارد چه پیش بیاید
quality
U
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
quality
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
quality
U
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
quality
U
بهترین کیفیت
quality
U
ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
CD quality
U
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
CD quality
U
اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
the quality
U
مردمان متشخص
the quality
U
بزرگان
in the quality of
U
بسمت
quality
U
صفت چگونگی
quality
U
چونی
quality
U
تعریف
quality
U
وجود خصوصیت
quality
U
طبیعت
quality
U
نوع فرفیت
quality
U
چگونگی
quality
U
صفت
quality
U
نهاد چگونگی
quality
U
وضعیت
quality
U
کیفیت
of good quality
U
خوش جنس
of good quality
U
مرغوب
of good quality
U
خوب
of poor quality
U
بد
non skid quality
U
خاصیت ضد لغزش
near letter quality
U
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
of a middling quality
U
وسط
of a middling quality
U
میانه
letter quality
U
کیفیت حرفی
Quality Control
کنترل کیفیت
of poor quality
U
نامرغوب
people of quality
U
بزرگان
people of quality
U
مردمان متشخص
the quality of mercy
U
صفت رحم یارحمت
stamping quality
U
کیفیت قالب گیری
quality of waters
U
چگونگی ابها
quality engineering
U
مهندسی کیفیت
quality certificate
U
گواهی کیفیت
quality assurance
U
اطمینان از کیفیت
quality assurance
U
عملیات اطمینان از کیفیت جنس
tempering quality
U
قابلیت بهبود
quality factor
U
ضریب کیو
print quality
U
کیفیت چاپ
quality of life
U
کیفیتزندگی
letter quality
U
چاپ با کیفیت خوب
letter quality
U
کیفیت حرف
drawing quality
U
کیفیت کشش
draft quality
U
معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
cutting quality
U
کیفیت برش
correspondence quality
U
چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
certificate of quality
U
گواهی کیفیت
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
quality control
U
کنترل کیفیت
adjective of quality
U
صفت توصیفی
superi or quality
U
جنس اعلی
image quality
U
کیفیت تصویر
quality control
U
کنترل مرغوبیت
quality control
U
کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
quality control
U
کنترل کیفی
letter quality printing
U
خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
high-quality wool
U
پشم مرغوب و اعلاء
gross national quality
U
کیفیت ناخالص ملی
acceptable quality level
U
سطح کیفیت قابل قبول
to wed one quality to onether
U
دوصفت راباهم توام کردن
signal quality detector
U
اشکارگر کیفیت سیگنال
acceptable quality level
U
کیفیت مناسب
letter quality printer
U
چاپگرکیفیت حروف
letter quality printing
U
چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
high quality steel
U
فولاد با کیفیت خوب
heat resisting quality
U
حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
heat proof quality
U
ثبات حرارتی
heat proof quality
U
حالت نسوزی
fair average quality
U
کیفیت متوسط مناسب
contractor quality control
U
سیستم کنترل کیفیت پیمانها
ambient quality standard
U
استاندارد کیفیت پرمون
air quality criterion
U
معیار کیفیت هوا
quality control approval
U
تایید کنترل کیفیت
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
letter quality printer
U
چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
high quality cast iron
U
چدن با کیفیت عالی
high quality sheet steel
U
ورق فولادی با کیفیت خوب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com