Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
system v interface definition
U
تعریف میانجی سیستم 5
enhanced system device interface
U
میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
small computer system interface
U
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
operating system
U
سیستم عامل
operating system/
U
سیستم عامل دو
goest operating system
U
سیستم عامل مهمان
tape operating system
U
سیستم عامل نوار
network operating system
U
سیستم عامل شبکه
host operating system
U
سیستم عامل میزبان
disk operating system
U
سیستم عامل گردهای
disk operating system
U
کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
operating system monitor
U
مبصر سیستم عامل
multiple loading operating system
U
سیستم عامل بارکننده چندتایی
virtual storage operating system
U
سیستم عامل حافظه مجازی
general purpose operating system
U
سیستم عامل همه منظوره
interface human machine interface
U
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
portable
U
که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
portable
U
دستی
portable
U
سبک ترابرپذیر
portable
U
سفری
portable
U
قابل حمل ونقل
portable
U
قابل انتقال
portable
U
سبک
portable
U
برنامهای که روی سیستمهای کامپیوتری مختلف قابل اجرا است
portable
U
پرتابل
portable
U
قالب فایل Adobe Aerobat
portable
U
قابل حمل سبک
portable
U
کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
portable
U
قابل حمل
portable program
U
برنامه قابل حمل
portable lamp
U
چراغ قابل حمل
portable lamp
U
چراغ سیار
portable program
U
برنامه قابل انتقال
portable instrument
U
سنجه دستی
portable drill
مته دستی
air portable
U
قابل حمل با هواپیما
portable computer
U
کامپیوتر قابل حمل
portable appliance
U
وسیله برقی دستی
air portable
U
قابل حمل و نقل هوایی
portable lamp
U
چراغ گردان
air portable
U
قابل حمل به صورت محمول هوایی
portable receiver
U
رادیوی دستی
portable weir
U
سرریز دستی
man portable
U
قابل حمل به وسیله نفر یاافراد
portable standard
U
چراغ ایستا
portable standard
U
چراغ مطالعه
portable receiver
U
رادیوی قابل حمل
portable pump
U
پمپ گردان
portable disk pack
U
بسته دیسک قابل حمل
portable shower head
U
شیرسروان
portable fire extinguisher
U
آتشمهارکنسیار
portable cellular telephone
U
تلفنقابلحملدکمهای
portable electric tool
U
ابزار الکتریکی دستی
interface
U
و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
interface
U
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interface
U
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
interface
U
یچ بسته که با جریان داده کار میکند
interface
U
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interface
U
میانجی
interface
U
واسط
interface
U
وصل کردن از طریق رابط
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
U
که شامل : کانال ورودی /خروجی
interface
U
واسط واحد پردازش و باس IEEE
interface
U
فاصل
interface
U
استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
interface
U
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
interface
U
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interface
U
رابط
interface
U
تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interface
U
سطح مشترک
interface
U
دفتر مشترک قسمتها
interface
U
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interface
U
وجه مشترک
interface
U
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
portable CD radio cassette recorder
U
ضبطورادیو
portable CD radio cassette recorder
U
جایگاهCD
standard interface
U
واسطه استاندارد
standard interface
U
رابط استاندارد
interface card
U
کارت رابط
communication interface
U
میانجی ارتباطی
centronics interface
U
رابط موازی
centronics interface
U
واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
friendly interface
U
ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
serial interface
U
رابط سری
eia interface
U
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
parallel interface
U
رابط موازی
expansion interface
U
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
expansion interface
U
تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
electrical interface
U
تداخل الکتریکی
user interface
U
میانجی کمکی
computer interface unit
U
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
MIDI interface card
U
کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
application program interface
U
میانجی یا رابط برنامه کاربردی
apple desktop interface
U
رابط رومیزی اپل
programmable communications interface
U
رابط مخابراتی برنامه پذیر
general purpose interface
U
میانگیر همه منظوره
network interface card
U
کارت میانجی شبکه
input output interface
U
میانگیر ورودی- خروجی
graphical user interface
U
واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
graphical user interface
U
میانجی نگارهای کاربر
man machine interface
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
graphical user interface
U
استفاده میکند و به نرم افزار امکان کنترل آسانتر میدهد. دستورات سیستم که لازم به نوشتن نیستند
human machine interface
U
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
fibre distributed data interface
U
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
fibre distributed data interface II
U
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
small computer systems interface
U
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
general purpose interface bus
U
مسیر میانگیر همه منظوره
musical instrument digital interface
U
میانجی رقمی الات موسیقی
musical instrument digital interface
U
واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
mail application programming interface
U
مجموعه استانداردها
mail application programming interface
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
operating
U
عملیاتی
self operating
U
خود کار
operating
U
عامل
operating expenses
U
مخارج عملیاتی
operating force
U
نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
operating handle
U
دستگیره عامل
operating handle
U
دستگیره کولاس
operating handle
U
دستگیره راه اندازی
operating instruction
U
مقررات کار
operating instruction
U
دستور کار
operating key
کلید گزینش
operating level
U
سطح فعالیت
operating cost
U
مخارج عملیاتی
machine operating
U
عملکرد ماشین
operating bridge
U
پل کارگاهی
operating agency
U
شعبه عامل
operating agency
U
قسمت اجرایی
operating bridge
U
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
operating budget
U
بودجه عملیاتی
operating budget
U
بودجه بهره برداری
operating capital
U
سرمایه در گردش
operating condition
U
رژیم
operating conditions
U
رژیم
operating cost
U
هزینه بهره برداری
operating cost
U
هزینه عملیاتی
operating level
U
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating staff
U
کارمندان عملیاتی
operating speed
U
سرعت عملکرد کار
operating speed
U
سرعت عملیاتی
operating personnel
U
افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
operating point
U
نقطه کار
operating slide
U
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
operating profit
U
سود عملیاتی
operating profit
U
سود ناخالص
operating signal
U
چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
operating signal
U
سیگنال دستگاه
operating ratio
U
نسبت عملیاتی
operating ratio
U
نرخ عملیاتی
operating ratio
U
نسبت کارکرد موتور یا ناو
operating program
U
برنامه عملیات
operating staff
U
متصدیان
operating stand
U
اطاق هدایت
operating lever
U
اهرم گرداننده
operating lever
U
اهرم عامل اهرم کولاس
operating lever
U
دستگیره عامل کولاس
operating lever
U
اهرم عملکرد
operating manual
U
دستورالعمل
field operating
U
عمل کننده در صحرا
field operating
U
فعال درصحرا رده صحرایی
operating manual
U
دستور کار
operating panel
U
تابلوی عملکرد
operating weight
U
وزن عملیاتی
operating voltage
U
ولتاژ کار
operating temperature
U
درجه حرارت کار
operating temperature
U
دمای عملیاتی
operating personnel
U
پرسنل فعال
operating supplies
U
مواد کمکی
operating strenght
U
پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
operating program
U
برنامه اجرایی
operating rod
U
میلهعملیات
operating cord
U
نختنظیم
operating loss
U
زیان عملیاتی
operating theatres
U
نمایشگاه عمل جراحی
operating theatre
U
نمایشگاه عمل جراحی
operating systems
U
سیستم عامل
operating floor
U
عملیاتزمین
operating room
U
اطاق عمل
operating rooms
U
اطاق عمل
operating rooms
U
جایگاه عمل
operating room
U
جایگاه عمل
operating dam
U
سدعملیاتی
fleet operating base
U
پایگاه عملیاتی ناوگان
gate operating platform
U
سکوی مانور دریچه ها
gate operating deck
U
سکوی مانور دریچه ها
standing operating procedures
U
روش جاری عملیاتی
gate operating ring
U
حلقهورودیعملکننده
aitcraft operating weight
U
وزن اصلی هواپیما
standing operating procedures
U
روش جاری مخابرات
deployment operating base
U
پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
maximum operating voltage
U
ولتاژ کار حداکثر
crypt operating instructions
U
دستورالعملهای انجام عملیات رمز دستورات کار با رمز
shortest operating time
U
کوتاهترین زمان عملیات
current operating allowance
U
سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
breechblock operating lever assembly
U
سطحبازکنندهگلنگدنتفنگ
alternate escort operating base
U
پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
linear system
[system of linear equations]
U
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
an system
U
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system
U
سازگان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com