Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
He wears his socks into holes .
U
آنقدر جوابهارامی پوشد تا سوراخ شوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pull one's socks up
<idiom>
U
پیشنهاد عالی دادن
to darn socks
U
جوراب
[پاره]
را دوختن
bobby socks
U
جوراب ساقه بلند دخترانه
You have got odd socks on .
U
جورابهایت را لنگه به لنگه پوشیده ای
to knock somebody's socks off
<idiom>
<verb>
U
کسی را شگفتگیر کردن
to knock somebody's socks off
<idiom>
<verb>
U
کسی را کاملا غافلگیر کردن
A pair of shoes (gloves,socks).
U
یک جفت کفش( دستکش ؟جوراب )
wears
U
دوام کردن
wears
U
پوشاک
wears
U
سایش
wears
U
پوسیدگی
wears
U
در بر کردن
wears
U
فرسوده شدن
wears
U
فرسایش خوردگی جنگ افزارها
wears
U
سائیدن
wears
U
پاکردن
wears
U
بر سرگذاشتن
wears
U
فرسایش
wears
U
عینک یا کراوات زدن فرسودن
wears
U
ساییدن
wears
U
خوردگی
wears
U
پوشیدن
wears
U
تغییر سمت دادن به دور از باد
he wears glasses
U
عینک زده است یادارد
she wears a shirt
U
پیراهن پوشیده است برتن دارد
he wears black
U
سیاه پوشیده است
he wears a new suit to day
U
امروز جامه
he wears a new suit to day
U
نوپوشیده است
What she wears speaks volumes about her.
U
به سبکی که او
[زن]
لباس می پوشد خیلی واضح بیان می کند چه جور آدمی است.
holes
U
سوراخ در پایان هر بخش گلف
holes
U
در لانه کردن
holes
U
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holes
U
به سوراخ انداختن گوی گلف
holes
U
حفره
holes
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
U
گودال
holes
U
سوراخ
holes
U
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
holes
U
سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
holes
U
روزنه
holes
U
مجرا
holes
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
constant dripping wears away the stone
<proverb>
U
اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس
bolt-holes
U
نهانگاه خلوتگاه
watering holes
U
میخانه
sprocket holes
U
سوراخهای چرخ دندهای
bolt-holes
U
پنهانگاه
bolt-holes
U
مفر
pigeon-holes
U
لانه کبوتر
pigeon-holes
U
خانه
pigeon-holes
U
کاغذدان
cubby-holes
U
گوشه دنج
cubby-holes
U
نهانگاه
black holes
U
زندان تاریک
black holes
U
سیاه چال
black holes
U
سیاهچاله
black holes
U
حفره سیاه چاله سیاه
code holes
U
سوراخهای رمز
feed holes
U
سوراخهای پیشبر
octahedral holes
U
حفرههای هشت وجهی
sprocket holes
U
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
bolt-holes
U
راه فرار
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family .
U
مادر بزرگمان مرد خانواده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com